رئیس اسبق سازمان سرمایهگذاری خارجی گفت: سرمایهگذاری خارجی هیچگونه فشار مالی روی سبد بدهی دولت ایجاد نمیکند و همهی ریسکهای تجاری سرمایه گذاری بر عهده سرمایه گذار خارجی است، بنابراین بهترین شیوه محسوب میشود.
گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، دولت تدبیر و امید از همان ابتدای روی کار آمدن ادعا داشت توجه ویژهای به جذب سرمایه گذاری خارجی با توجه به نقش آن در سرعت بخشی به روند توسعه و رشد اقتصادی دارد. قرار بود سرمایه گذاری مستقیم خارجی چونان مرهمی بر زخمهای اقتصاد کشور بنشیند و کمی تا قسمتی حال اقتصاد را خوب کند، با اینکه ۶۵ میلیارد دلار سرمایه گذاری خارجی در کشور هدف گذاری شده بود و جذب سرمایه گذاری خارجی یکی از بندهای مهم سیاست اقتصاد مقاومتی به شمار میرود، اما دولت در اجرای این بند و جذب هر چه بیشتر سرمایه گذاری خارجی موفق نبود. اما چرا دولت علی رغم ادعای جهانگیر بودن خود (ارتباط با دنیا) نتوانست درحد جذب سرمایه گذاری خارجی موفق باشد را در گفتگوبا بهروز علیشیری؛ رئیس اسبق سازمان سرمایه گذاری خارجی در میان گذاشتیم تا پرونده دلایل کاهش جذب سرمایه گذاری خارجی در کشور را با یک متخصص امر دنبال کرده باشیم.
پس از گزارش انکتاد و اعلام کاهش سرمایهگذاری خارجی در ایران رسانهها و کارشناسان به انحاء مختلف تبعات کاهش سرمایه گذاری خارجی در ایران را مورد بررسی قرار دادند. ایا این کاهش یک شکست سیاستی بوده است و یا ضعف در برنامه ریزی و اجرا موجب ان شده است؟ روند رشد جذب سرمایه گذاری خارجی ایران بر پایه این امار کاهشی بوده است. اما این کاهش حاوی هیچ پیامی نمیتواند باشد. نه این کاهش شکست است و نه آمارهای قبلی پیشرفت. مگر برای سرمایهگذاری خارجی سقف مشخصی تعیین شده است؟ در حوزه صنعت چه برنامهای داریم؟ متاسفانه در حوزه تجارت خارجی هیچ بخشی دارای برنامه راهبردی و کمی کوتاه مدت و میان مدت نیست و نمیدانند براساس کدام برنامه توسعهای باید حرکت کنند، وزرا هدف تعیین شده برای انجام فعالیتهای لازم حوزه کاری خود را ندارند لذا در حوزه مسکن، صنعت، سرمایهگذاری داخلی، سرمایه گذاری خارجی، آب، برق، راه، حمل و نقل عمومی و تجارت خارجی همه در حال تلاش هستند، ولی مسیر و اهداف انها تعریف نشده است. در این صورت شما نه برنده دارید و نه بازنده. این یک مدیریت پیک نیکی است. در این شرایط مقصد مهم نیست شما باید لذت ببرید و وقت بگذرانید. تلاش کنید تا خاطره خوشی داشته باشید. در این مدیریت دستاورد مهم نیست بلکه نوع دورهمی مهم است. این رفتار شبیه این ضرب المثل توسعه ایی است که میگوید «اگر نمیدانید مقصدتان کجاست و کجا میخواهید بروید مهم نیست که چطور میخواهید بروید!» حالا باید به این پرسش پاسخ دهیم که مگر در بقیه عرصههای اقتصادی قوی بوده ایم که کاهش سرمایهگذاری خارجی و ضعف این بخش ما را نگران کرده است؟ بعد از گذشت نزدیک به ۱۰ سال از ابلاغ سیاستهای اقتصاد مقاومتی چه فعالیتهایی براساس این سند راهبردی اقتصادی صورت گرفته است؟ بنابراین مادامی که بسیاری از بخشهای اصلی اقتصاد ایران تعیین تکلیف نشده چطور میتوانیم نقش سرمایه گذاری خارجی به عنوان یک نقش تکمیل کننده برای سایر صنایع باشیم؟ در حالی که هنوز هیچ نقش و طرح و برنامهای برای اقتصاد نداریم یا دنبال نکرده ایم.
کجای اقتصاد ایران از نظر شما مشکل دارد؟ مشکل اقتصاد ایران این است که هیچ کس به وظایف خود آگاه و آشنا نیست، یعنی وظیفه کمی سنجش پذیر و نظارت پذیر وجود ندارد و حرکت اقتصاد از هیچ برنامه خاصی تبعیت نمیکند. در این صورت، چون هیچ رکورد ورودی وجود ندارد و ظرف بازی معلوم نیست، لذا مهم هم نیست که کی کجاست و چه میکند و یا ظرفیت فنی داشته است یا نه؟ شما در مدیریت پیک نیکی با هرج و مرج عقلانیت مواجه هستید. یعنی محاسبه عقلانی تحولات و رصد انها موجودیت ندارد.
اهمیت سرمایه گذاری خارجی چیست؟ چه ضرورتی دارد؟ قطعا سرمایه گذاری خارجی برای کشور مهم است وقتی شما از سرمایهگذاری مستقیم خارجی صحبت میکنید به شرایط تامین مالی بدون ریسک اشاره میکنید و از سرمایهگذاری صحبت میکنید که در آن انتقال تکنولوژی صورت میگیرد که با ورود آن به کشورعلاوه بر افزایش توان نهادی بنگاهها و بروز محیط رقابتی، اشتغال هم افزایش مییابد. سرمایه گذاری خارجی هیچ فشار مالی روی سبد بدهی دولت ایجاد نمیکند و همهی ریسکهای تجاری سرمایه گذاری بر عهده سرمایه گذار خارجی است، بنابراین بهترین شیوه جذب سرمایه گذاری سرمایهگذاری مستقیم خارجی است. اما این بهترین شیوه، بهترین عمل و برنامه را میطلبد چرا که شما نمیتوانید به دنبال بهترینها باشید، اما با ابزارهای حداقلی به لحاظ ظرفیت سازمانی و مدیریتی عمل کنید و فاقد هر گونه برنامهای در این حوزه باشید و بعد انتظار موفقیت داشته باشید.
آیا فشارهای بین المللی و تحریمها در این نزول جذب سرمایه گذاری خارجی کشور موثر بوده است؟ ارزیابی دقیقی نمیتوان کرد. چون بسیاری مشقهای نانوشته در این مورد وجود دارد که شاید اگر نوشته میشد، جایگاه تحریم معلوم میشد و کم اثرتر. من قبل از انکه به بیرون توجه کنم متوجه داخل هستم. طرح فشارهای تحریمی فرار از ایفای مسیولیتهای قطعی است. سیاست گذاری حوزه صنعتی، برنامههای توسعه، تفکیک وظایف کارکردی دستگاهها، انتخاب برجستهترین مدیران، پاسخگویی به مردم و ناظران میتوانست طومار تحریمها را بپیچد. اما امروز تحریم، گربه سیاه ما شده است و برخی تحریمها را عامل کاهش سرمایهگذاری خارجی در ایران میدانند در حالی که بنده اعتقادی به این موضوع ندارم که تحریمها روی سرمایهگذاری تاثیر خاصی گذاشته است. ما در دهه قبل که تحریم همه جانبه امریکا و اروپا و سازمان ملل بودیم، شکوفاترین اقدامات را در این حوزه انجام دادیم. مثلا در حوزه تبلیغات و بازاریابی در قریب ۳۰ کشور جهان در اروپا و اسیا و افریقا خصوص موضوع سرمایه گذاری خارجی همایش معرفی فرصتهای سرمایه گذاری را برگزار کردیم. بخش خصوصی ایران فعال اصلی در ماجرا بود. بخش خصوصی توجه دولت را جدی گرفته بود. دهها همایش تشویقی و ارتقای سرمایه گذاری برگزار کردیم و حجم ورودی سرمایه گذاری ایرانیان خارج از کشور از ۹ میلیون دلار به ۷۰۰ میلیون دلار افزایش یافت و رقم ورودی سرمایهگذاری خارجی مستقیم از ۹۰۰ میلیون دلار به بالای ۵ میلیارد دلار رسید. در هر هفته کشور شاهد یک رویداد قابل ذکر در این عرصه بود. سرمایه گذاری خارجی از پشت پستو خارج شده بود و تبدیل به موضوع اصلی اقتصاد ایران شده بود. یادم هست خبرنگاران اسپانیایی و پرتغالی در اروپا از من میپرسیدند که شما اینجا چه میکنید، مگر شما تحریم نیستید. سفیر کشورمان که همراه من در همایش بود میخندید که آنها از یورش و بیش فعالی ما چطور تعجب کرده اند. ما امروز با پرچم نیمه افراشته نمیتوانیم به بازارهای بین المللی سرک بکشیم چرا که قاعده بازی خودش را میخواهد.
الان که این پرچم نیمه افراشته است و موجب سقوط نرخ جذب سرمایه گذاری خارجی شده و این اقدامات همایشها و معرفی فرصتهای سرمایه گذاری خارجی اصلا برگزار نشده است، پس سازمان سرمایه گذاری کم کار و کم اثر بوده است؟ عرض کردم در این شرایط که ظرف و قاعده بازی روشن نیست کم کاری و پرکاری معنی ندارد. نه به ان پرکاری امتیازی دادند و نه این کم تحرکی مستوجب عقوبتی است. مگر وزارت اقتصاد قرار بوده چه بکند که انجام نداده است؟ در کجا نوشته شده که چه باید انجام دهد که انجام نداده؟ سازمان سرمایه گذاری چقدر منابع باید جذب میکرد که نکرده؟ الان شما شاهد هستید مجلس یازدهم مثل قبل یکی یکی وزرای اقتصادی را میخواهد به مجلس و سوال میکند که چه کرده اند و چه نکرده اند. ته کار معلوم نمیشود که چه شد! وزیر خوب کار کرده، قوی کار کرده یا نه؟ این نشست و برخواستها تکرار همان بازی عدم النفع همیشگی است. چون شما پارامترهای سنجش را تعیین نکرده اید. آمارها و عملکردها را ارزیابی و راستی ازمایی نکرده اید. در این صورت اگر تضاد منافعی در این مدیریت پیک نیکی رخ ندهد، همه موفق هستند.