گرچه پیش از این نیز با ارائه اسناد و شواهد غیرقابل خدشه به این نکته پرداختهایم ولی امروزه با قاطعیت بیشتر و بدون کمترین تردید- تاکید میشود بدون کمترین تردید- میتوان گفت که چالش هستهای کشورمان با ۵+۱ هرگز به نتیجه نمیرسد و دستیابی به توافقی که پایان بخش این چالش ۱۲ ساله باشد، نه فقط دور از انتظار، بلکه به یقین ناممکن است.
روزنامه نیویورکتایمز گزارش کرد که ایران پیشنهاد آمریکا مبنی بر قطع اتصالات سانتریفیوژها را نپذیرفته و از طرفی آمریکا با پیشنهاد ایران برای کاهش تزریق هگزافلورید اورانیوم به سانتریفیوژها را موافقت نکرده است.
ده سال از بهانه گیری غرب برای هسته ای شدن کشورمان میگذرد که در این مدت روند مذاکرات فراز و فرودهایی داشته است که دور جدید آن همزمان با روی کار آمدن دولت تدبیر و امید و البته با استراتژی جدید وارد فاز دیگری شد که اکنون پس از گذشت یک سال با توجه به روند مذاکرات، سه فرض منطقی قابل تصور است
در حالی که گفته میشود موضوع میزان غنیسازی و لغو تحریمها بحثهای اصلی مذاکرات مسقط به حساب میآید، اظهارنظرها و اخبار غیر رسمی درباره شرایط لغو تحریمها بیانگر آن است که آمریکاییها در صدد هستند رژیم تحریمها علیه ایران را حتی پس از توافق نهایی با دادن وعدههای سرخرمن حفظ کنند.
تنها چهار روز دیگر تا پایان ضربالاجل برای رسیدن به توافق بلندمدت هستهای باقی مانده است و دیگر خبری از پیشبینیهای خوشبینانه مبنی بر رسیدن به توافق در تاریخ مذکور (سوم آذر) نیست. اما آیا این وضعیت به ترک اتاق مذاکره و اعلام شکست خواهد انجامید؟ پاسخ منفی به نظر میرسد.
ابتدا باید دید آیا آن توافقی که در خور جشن باشد اتفاق خواهد افتاد و سپس این پرسش را درافکند که حتی در صورت توافق پیروزمندانه و با حفظ خطوط قرمز نظام و رهبری، می توانیم و مصلحت است که مبادرت به برگزاری جشن کنیم؟
موضوعی که مذاکرهکنندگان هستهای باید بدان توجه داشته باشند، داشتن «ضمانت اجرایی» هرگونه تعهدی از سوی غرب در مذاکره است. به نظر نمیرسد توافق هستهای بدون مولفههای اجرایی مشخص بتواند منافع جمهوری اسلامی ایران را تامین کند.
جنس شکافهای موجود، مذاکراتی نیست، یعنی مساله این نیست که دو طرف باید مذاکره بیشتری کنند تا بتوانند درباره مسائل باقیمانده تفاهم کنند بلکه جنس شکافها کاملا سیاسی و راهبردی و ناشی از نوع خاص نگاه آمریکاییها به نتیجهای است که باید از این مذاکرات بیرون بیاید.
دولت یازدهم با وعده آنکه «میخواهیم هم چرخ سانتریفیوژها بچرخد و هم چرخ اقتصاد کشور» روی کار آمد و از همان ابتدا حل مشکلات اقتصادی را در حل مساله هستهای ایران با غرب دانست.