میخواهم یک سفرنامه را معرفی کنم، سفرنامهای به کشور دوست و همسایه و البته هم زبان. افغانستان عزیز. قبل تر هم «جانستان کابلستان» رضا امیرخانی را ...
گروه فرهنگي «خبرگزاري دانشجو»، به نظرم سفر یکی از عجیب و غریب ترین چیزها در عالم است. تو به جای دیگری سفر می کنی، جایی که تا پیش از آن ندیدی اش، و همه چیز نو و جدید است.
آدم ها، آداب و رسومشان، لباس پوشیدن و حرف زدنشان، علم شان، هنر و فرهنگ شان و... اگر به ممالک غریبه تر سفر کنی هم که، دیگر حتی زبانشان هم با تو فرق می کند. زبان، یعنی اولین و ابتدایی ترین راه ارتباط با دیگران.
و آن وقت است که آدمی می اندیشد، ارض الله واسعه... زمین خدا گسترده است و جا برای همه هست و اگر اسباب آسایش و رشد در سرزمین دیگری فراهم بود می توان به آن هجرت کرد و... الباقی.
حالا و -به قول تلویزیونی ها- در آستانه موج دوم سفرهای تابستانی، می خواهم یک سفر نامه را معرفی کنم. سفرنامه ای به کشور دوست و همسایه و البته هم زبان. افغانستان عزیز. قبل تر هم «جانستان کابلستان» رضا امیرخانی را در همین صفحه معرفی کرده بودم.
«در پایتخت فراموشی»، حاشیه نگاری بر سفری مشترک با بهروز افخمی به کابل و پنجشیر است به قلم و روایت «محمد حسین جعفریان».
محمد حسین جعفریان را احتمالا تعداد زیادی از اهالی فرهنگ بشناسند. وی متولد 46 در مشهد است. دو دوره رایزن فرهنگی ایران در افغانستان بوده است و مستند معروف «حماسه ناتمام» را درباره شهید احمد شاه مسعود ساخته است که مورد توجه بسیار در ایران و به خصوص در میان افغان ها قرار گرفت.
یکی از پاهای جعفریان در سال 72 در نواحی شمال شرق افغانستان به شدت مجروح و فلج شد. وی از معدود خبرنگارانی است که با ملا عمر رهبر طالبان دیدار داشته است. ظاهرا احمد شاه مسعود، این شیر دره پنجشیر هم به جعفریان علاقه زیادی داشته.
خب پر واضح است که جعفریان از معدود کارشناسان افغانستان است و خواندن سفرنامه از مستند سازی که در زمینه این کشورِ غریب، کارشناس باشد بسیار قابل توصیه است.
«بهروز افخمی هم بر می خیزد و به بالکن می آید. خنکای مطبوعی در این سوی پنجره جاری است. افخمی می گوید:
_ این هم از کابل!
و به شهر اشاره می کند. انگار او هم باور ندارد که ما امروز عصر در تهران بودیم و حالادر کابل. می گوید، همه خانواده و دوستان به شدت نگران من بودند و از ناامنی اینجا بیمناک.
همه نهی ام می کردند اما دلم می خواست این مردم را ببینم. عجیب آنکه من حس آرامش و آسودگی عمیقی دارم. گویی عازم یک پایتخت اروپایی بودم و نه یک کشور جنگ زده. وقتی از بچه ها در دفتر جدا شدم، به آنها و زنم سفارش کردم:
_ مواظب خودتان باشید!
و آنها مرا مسخره کردند. گفتند ما در تهران مواظب خودمان هستیم، جنابعالی هم در افغانستان و در کابل مواظب خودتان باشید!»
در این کتاب داستان سفر این دو فیلمسازِ کنجکاو را می خوانیم به افغانستان به واسطه اولین مراسم سالگرد شهادت احمد شاه مسعود. مجموعه ی اتفاقاتی که در این کتاب رویات می شود، تصویری که همگی ما افغانستان داریم را تغییر می دهد. تصویری که بسیار اشتباه است و شاید بخشی از آن به دلیل حضور افغان ها به عنوان کارگر در کشورمان است.
با خواندن هر دوی این کتاب ها که سفرنامه های متفاوتی هستند، «جانستان کابلستان»رضا امیرخانی و «در پایتخت فراموشی»، مردم افغان را مردمانی بسیار شریف، با حیا، و مهربان دیدم.
مردمی که گویی سخت مشتاق دیدارشان هستم.
جعفریان خود درباره کتاب می گوید: من بارها به افغانستان رفته ام. این کتاب یادداشت های یکی از آن سفر هاست. این بار با بهروز افخمی و برای شرکت در اولین سالگرد شهادت احمد شاه مسعود. چند ماه بود که حامد کرزای به قدرت رسیده بود و طالبان سرنگون شده بود؛ به جهت وصف کابل آن روزها، شخصیت های شرکت کننده در محفلی که میهمان آن بودم، و سفر به پنجشیر، این یادداشت ها ویژه اند.
در پایتخت فراموشی؛ حاشیه نگاری بر سفری مشترک با بهروز افخمی به کابل و پنجشیر، در اننتشارات سوره مهر و با قیمت 7500 تومان، اردیبهشت ماه سال جاری به بازار کتاب عرضه شد.