گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»؛ در آستانه 13 آبان، سالروز تسخیر لانه جاسوسی آمریکا بر آن شدیم تا به تعدادی از دانشجویان پیرو خط امام که در دفاع مقدس به شهادت نایل آمدند، بپردازیم.
• شاگرد زرنگ مدرسه بود. بعد هم در رشته ریاضى دانشگاه فردوسی مشهد قبول شد، اما به خاطر فعالیت هاى سیاسى در عرض یک سال بیشتر از چهار واحد نگذراند! و چون تهران را برای ادامه فعالیت مناسبتر میدید، سال بعد در رشته مهندسى صنایع دانشگاه صنعتى شریف پذیرفته شد.
• با پیروزی انقلاب، محمد به دنبال فرمان امام، در تابستان سال 58 با چند نفر دیگر از دوستانش، جهاد سازندگی را در سبزوار تشکیل داد. بعد هم برای فعالیت در روستاهای محروم سبزوار به عنوان نیروی رسمی به کمک بچه های جهادسازندگی به منطقه دوچاهی، روستایی در کویر رفت؛ جایی که مردم از ابتداییترین وسایل زندگی نیز محروم بودند.
• 13 آبان 58 بود که به همراه دیگر دانشجویان مسلمان پیرو خط امام در فتح لانه جاسوسى آمریکا حضور فعال داشت. محمد می گفت: اصل، انقلاب است، اصل انقلاب، امام است. تداوم انقلاب، پیروى خط امام است و پیروى خط امام، فقط خون شهدا است.
• در تابستان 59 همکارى خود را با سپاه نیز شروع کرد. در آبان ماه سال 1359 برای رفتن به جبهه عازم تهران شد. بعد هم با جمعی از دانشجویان قرار گذاشتند تا برای ملاقات امام خمینی (ره) به قم بروند. نزدیک دو ماه و نیم در سنگرهای سوسنگرد با حملات چریکی، ضربات سنگینی به نیروهای عراقی وارد کردند. در آن ایام جزوهای با عنوان «عراق در جولانگاه بعث» جمع آوری و چاپ کرد.
• قبل از عملیات هویزه محمد که فرماندهی گروه اخلاص را بر عهده داشت، به بچهها گفت، بهتر است قبل از عملیات هر نفر برای خودش وصیتنامه ای بنویسد؛ چون معلوم نیست آینده ما چه می شود. به این ترتیب هر کس برای خودش گوشه ای پیدا کرد و مشغول نوشتن وصیت نامه شد. محمد به مهدی گفت: شما هم وصیتنامه بنویس. گفت: من وصیت خاصی ندارم فقط یک جمله نوشت از همه حلالیت می طلبم، مرا حلال کنید و پایین وصیت نامه اش امضا کرد عبدالله. بچه ها گفتند: این چه وصیت نامه ای است که تو نوشته ای؟ مهدی گفت: شما در همین کلمه عبدالله تأمل کنید. کلی مطلب دارد، اگر خداوند مرا به عبد و بندگی خود قبول کند، مرا کفایت است.
• پانزدهم دی بود که ارتش در آبادان و خرمشهر به ارتش بعثی حمله کرد. دانشجویان پیرو خط امام هم که حالا کیلومترها جلوتر از خط ارتش قرار گرفته بودند، تقاضای کمک و امکانات کردند، اما خبری نبود.
محمد فاضل و دانشجویان پیرو خط امام در بیابانهای سوسنگرد و هویزه توسط نیروهای عراقی محاصره و شهید شدند. فقط یک نفر از این حادثه جان سالم بدر برد که خبر شهید شدن دوستان را به خانوادههایشان میرساند.
• تصور خیلی هایمان از وصیت نامه، برگه عریض و طویلی است که انگار می کنیم هر چه بیشتر باشد، بهتر است، اما واقعیت چیز دیگری است.
وصیت نامه دانشجوی شهید محمد فاضل دریایی لبریز در دو سطر و نیم خط است که هر منصفی را به تدبر و تامل مجبور می کند:
به نام خدا
با طمانینه و انشاالله یقین قلبى و حاصل شدن قطع، در کوچیدنم جز اینکه از همه حلالى می طلبم، وصیت دیگرى در نظرم نیست. اقبل عذر اخیک فان لم یکن له عذرا فالتمس له عذرا.
والسلام عبدالله: محمد فاضل