به گزارش خبرنگار فرهنگی «خبرگزاری فرهنگی»، صحبت های مسعود فراستی در بخش نقد فیلم برنامه دیشب هفت درباره فیلم «بی خود و بی جهت» عبدالرضا کاهانی یک جمله طلایی و ناب داشت که به نوعی عصاره حرف هایش بود و جانمایه آنچه درباره این فیلم باید گفت.
«این فیلم اثر بی خودی است از یک کارگردان بی جهت!»
برنامه شب گذشته هفت به نقد و بررسی فیلم سینمایی «بی خود و بی جهت» با حضور مسعود فراستی و مهرزاد دانش، منتقد مهمان برنامه اختصاص داشت؛ همچنین میزگرد هفته نیز ریزش مخاطب در سینمای ایران را با حضور جواد نوروزبیگی و محمد درمنش مورد بررسی قرار داد که در این میزگرد دیدگاه اهالی رسانه درباره ریزش مخاطب سینما مطرح شد.
در ابتدای برنامه «محمد حمزه زاده»، معاون هنری و قائم مقام حوزه هنری مهمان تلفنی برنامه بود و درباره اختلافات حوزه هنری و سازمان سینمایی توضیح داد؛ وی گفت: حوزه هنری در ابتدای سال احساس وظیفه کرد که ترمز تخلفات سینمای ایران را بکشد، اما مسئولان سازمان سینمایی به جای حل این مشکل بیشتر گره اندازی کردند.
وی افزود: باید دید افرادی که در شورای صنفی سمت دارند چه کسانی هستند؛ یکی از این افراد تهیه کننده فیلم «زمهریر» است که در واقع می توان این فیلم را قسمت اول «یک خانواده محترم» دانست؛ گلایه من از وزارت ارشاد بجاست که این افراد چه وجاهت قانونی برای فعالیت دارند.
حمزه زاده ادامه داد: کار شورای صنفی در ندادن حواله به سینما آزادی بسیار اشتباه است؛ کاری که حوزه هنری انجام داده، در واقع کنترل اکران برای بازگشت امنیت به سینمای ایران و حفظ دستاوردهای نظام بوده است.
وی درباره توافقنامه ای که بین سازمان سینمایی و حوزه هنری منعقد شده است، گفت: در توافقنامه اولیه، ما فیلم هایی را که نمی خواستیم اکران کنیم، معرفی کردیم و قرار هم نبود نامشان اعلام شود، اما دوستان خودشان علاقه مند بودند که نام این فیلم ها را اعلام کنیم.
حمزه زاده گفت: در توافقنامه جدید اعلام کرده اند که سینما آزادی باید از جرگه سینماهایی که زیر نظر حوزه هنری است، خارج شوند که خاموشی این حرف را نپذیرفت؛ خاموشی همچنین گفته بود که برای سینماهای تحت حمایت حوزه در شهرستان ها هم باید حواله اکران صادر شود که باز هم ما نپذیرفتیم، اما این مسئله که اختیار اکران سینما آزادی به دست هیئت مدیره آن باشد، طی توافقی به تازگی صورت گرفته است.
معاون هنری حوزه هنری عنوان کرد: همچنین ما اعلام کردیم اگر اصلاحاتی در برخی فیلم ها مثل «بی خود و بی جهت» داده شود، حاضریم همین فردا این اثر را در سینماهای حوزه هنری اکران کنیم، اما بقیه فیلم ها را نمی توانیم نمایش دهیم.
وی همچنین درباره عملکرد حوزه هنری در جشنواره فیلم فجر امسال عنوان کرد: جشنواره فجر یک اتفاق داخلی است و در زمان این رویداد، سینماهای ما در اختیار نمایش فیلم های جشنواره قرار می گیرند، اما پس از آن اگر باز هم مشکلی وجود داشته باشد، نام فیلم های مسئله دار به صورت محرمانه اعلام خواهد شد؛ تلاش حوزه هنری برقراری امنیت روانی خانواده ها و حیثیت نظام است.
در ادامه برنامه پژمان لشکری پور، نماینده بنیاد فارابی درباره مشکلات پیش آمده در فیلم سینمایی «چ» و حضور نیافتن فریبرز عرب نیا در سکانس پایانی فیلم روی خط آمد و در این باره گفت: بحث رسیدن یا نرسیدن فیلم به جشنواره ارتباطی به اتفاقات پیش آمده ندارد و همه عوامل تلاش می کنند که فیلم در جشنواره فیلم فجر رونمایی شود، اما به دلیل احترامی که برای جشنواره قائلیم، معتقدیم که فیلم با کامل شدن مراحل فنی به جشنواره ارائه می شود و حضور یا عدم حضور پروژه چمران، به اتمام همه مراحل فنی منوط است.
در ادامه نیز علی قائم مقامی، مدیر تولید فیلم پشت خط آمد و درباره اختلافات پیش آمده گفت: شنبه قرار بود سکانس پایانی فیلم در دکور میدان اسلحه سازی و با تجهیزات و هلیکوپترهایی که از قبل برنامه ریزی شده بود، فیلمبرداری شود که فریبرز عرب نیا متاسفانه سر صحنه حاضر نشد؛ وی در طول فیلمبرداری نیز مشکلاتی داشت، اما در این میان ما هیچ گاه خلف وعده نکردیم.
وی افزود: تا جایی که می دانم تا 19/9 دستمزد وی پرداخت شده، اما متاسفانه با حضور نیافتن عرب نیا، ابراهیم حاتمی کیا مجبور شد با تمهیداتی فیلم را به پایان برساند؛ این پروژه جزو یکی از سنگین ترین برنامه هایی است که تا به حال در سینمای ایران ساخته شده و تمام همکاران از جمله گروه دکور و تدارکات برای به ثمر رسیدن فیلم از جانشان مایه گذاشته اند.
پشت صحنه فیلم سینمایی «به خاطر پونه» به کارگردانی هاتف علیمردانی و بازی فرهاد اصلانی و هانیه توسلی که پخش آن به دلیل فشرده بودن برنامه به تعویق می افتاد، قسمت بعدی برنامه شب گذشته بود.
در ادامه برنامه، فریبرز عرب نیا، بازیگر فیلم «چ» پشت خط آمد و درباره اظهارات قائم مقامی و لشکری پور گفت: من بنا نداشتم و ندارم که درباره «چ» صحبت کنم، اما در پیرو صحبت هایی که در سه برنامه هفت به آن اشاره کردم، تصمیم دارم درباره اتهاماتی که در طول این یک هفته به من زده شده، صحبت کنم.
وی ادامه داد: قائم مقامی در دو مورد از صحبت هایش بوضوح دروغ گفت و در دو مورد دیگر، در زمان فیلمبرداری، خودشان باعث ایجاد بحران شدند؛ کل ماجراها از این قرار است که من قراردادی داشتم که به مفادش بشدت وفادار بودم، اما افرادی در این پروژه به این قرارداد عمل نمی کردند؛ من به حفظ استانداردها و قوانین در سینما معتقد هستم.
عرب نیا گفت: یکی از موارد دروغی که قائم مقامی عنوان کرد، این بود که من تا 19 آذر دستمزدم را دریافت کردم که این مسئله صحت ندارد و مسئله دیگر این بود که تجهیزات بسیار زیادی برای فیلمبرداری سکانس پایانی تدارک دیده شده بود که به خاطر حضور من این سکانس با مشکل روبرو شد؛ من به خاطر حرمتی که برای بازی در فیلم قائل بودم تا به حال دوست نداشتم در این باره صحبت کنم؛ اصلاً بحث دستمزد مطرح نبوده، از دو هفته قبل برای پایان یافتن قراردادم با گروه مذاکره کردم، من چهار ماه و 20 روز با این پروژه قرارداد داشتم و باید خودشان را با من هماهنگ می کردند؛ به خاطر این مدت حتی سفر حجم را از دست دادم.
عرب نیا ادامه داد: در تاریخ ذکر شده من به لشکری پور اطلاع دادم که دیگر نمی توانم به دلیل اتمام قراردادم سر صحنه حاضر شوم، اما وی به من گفت که امکان تمدید قرارداد را ندارم، بنابراین طبق صحبت هایی که انجام شد حاتمی کیا به من گفت که هیچ مشکلی نیست و ما می توانیم سکانس آخر را بدون حضور تو فیلمبرداری کنیم؛ حتی یک ساعت از فیلم هم به خاطر من متوقف نشده است و می توانم بگویم که فینال بسیار خوبی هم برای کار گرفته شده بود.
نقد فیلم سینمایی «بی خود و بی جهت» بدون حضور عبدالرضا کاهانی، کارگردان فیلم بخش بعدی برنامه بود.
در این بخش که با حضور مسعود فراستی و مهرزاد دانش، به عنوان منتقد مهمان برنامه برگزار شد، فراستی عنوان کرد: معتقدم که این فیلم ماقبل نقد است و من به خاطر دانش در برنامه حاضر شدم.
وی ادامه داد: به نظر من فیلمی ساخته نشده و تنها یکسری راش گرفته شده است؛ مشکل این فیلم مشکل فیلمنامه است که هیچ گاه جغرافیای خانه و اندازه آن را در فیلم نمی بینیم؛ چون قصه ای در فیلم مطرح نیست و رفتار شخصیت ها جای داستان پردازی را می گیرد.
دانش در همین زمینه گفت: این فیلم اثری نیست که بخواهیم با مختصات سینمای کلاسیک آن را بررسی کنیم؛ به نظر من این فیلم بهترین اثر کاهانی تا امروز است.
به عنوان نمونه، تعریف و نقدی که بر فیلم های برگمان می شود، این فیلم هیچ ارتباطی به تحلیل فیلم های هیچکاک ندارد، این فیلم آبزورد است، اما تعریف آن ارتباطی به آبزورد «در انتظار گودو» ندارد؛ چون آبزوردهای مختلفی در آثار پینتر، یونسکو و بکت مطرح شده است که با یکدیگر متفاوت هستند.
فراستی در همین باره گفت: متاسفانه فیلم آبزورد نیست، باید دید آیا هر چیزی که منطق ندارد را می توانیم آبزورد بنامیم؟ آیا تئاتر آبزورد و سینمای آبزورد یکی هستند؟ ذات قصه فیلم، سینما نیست، بلکه تئاتر است؛ ما در یک محیط بسته داریم تنش بین چند شخصیت را می بینیم.
وی ادامه داد: دعوای نگار جواهریان با مادرش اصلاً معلوم نیست که برای چه است. اگر این شخصیت فردی ایدئولوژیک و مذهبی است, پس حامله شدنش قبل از ازدواج رسمی برای چیست؟ باید دید فیلمساز چه موضعی نسبت به این افراد دارد؛ اگر او دختری معتقد و مسلمان است, پس چرا این کار را انجام داده است؟
دانش در این زمینه ادامه داد: کاهانی تلاش می کند بین تلفیق سبک آبزورد و داستان های قصه گو و کلاسیک ارتباطی به وجود بیاورد و همین کار فیلمساز را سخت کرده است؛ در واقع این فیلم قصه هم دارد و قصه دو زوج با مشکلات مختلف را روایت می کند که در نهایت به یک تعادل موقتی می رسند.
وی افزود: در بحث آبزورد پلات کمرنگ است و شخصیت ها قرار نیست کامل و تمام به مخاطب ارائه شود؛ وقتی ارتباط بین شخصیت ها تا حدودی گنگ است، در جاهایی عدم ارتباط داریم و این برخلاف سبک کلاسیک است که ارتباطات علی و معلولی در آن وجود دارد؛ چون در این سبک اتفاقات همعرض هم روی می دهد.
دانش ادامه داد: بحث تکرار نیز یکی از اصول اساسی آبزورد است که با سبک کلاسیک نمی توان آن را نقد کرد؛ فیلم کاهانی بسیاری از نکات فیلم های آبزورد را رعایت کرده است.
وی درباره شخصیت نگار جواهریان در فیلم گفت: الهه با شخصی ازدواج کرده که در تناقض بسیار با خود و خانواده اش است و دلیل دعوایش با مادر هم به همین علت می باشد، اما این شخصیت را نباید به کل افراد مسلمان و معتقد در جامعه تعمیم داد.
فراستی در ادامه نقد فیلم گفت: به نظر من ویژگی اآزورد در منطق آبزورد است؛ در این سبک هم منطق وجود دارد و آدم ها منطق خودشان را دارند؛ اینکه آدم ها در این فیلم کارهایی را مدام تکرار کنند، آبزورد نیست، بلکه نگاه سطحی به این سبک است؛ ما باید آدم ها و منطقشان را در همان فضا باور کنیم؛ معتقدم که فیلم بیش از هر چیز عنوانش درست است؛ یعنی هم بی خود است و هم بی جهت.
دانش در پایان عنوان کرد: این نوع نظر در مورد نقد فیلم اصلاً درست نیست. نام فیلم با توجه به سبک آن انتخاب شده و حتی ما در کمدی های کلاسیک هم شاهد ارائه آبزورد بوده ایم.
میزگرد هفته نیز به حضور جواد نوروزبیگی و محمد درمنش درباره مسئله ریزش مخاطب در سینمای ایران اختصاص داشت.
درمنش در ابتدای صحبت هایش عنوان کرد: برخی مسائل زیربنایی در بحث ریزش مخاطب مغفول واقع شده اند؛ یک بی تدبیری و سهل انگاری در طول دهه گذشته از طرف کل جامعه سینمایی باعث به وجود آمدن وضع موجود و برداشته شدن اعتماد مخاطب از سینما شده است؛ من معتقدم که یک پنج ضعلی که سه عامل آن داخلی و سه عنصر آن خارجی است باعث بروز این مشکلات شده؛ یکی از پنج ضلع مورد بحث هم مدیران سینمایی هستند، دیگری منتقدان و رسانه ها و ضلع سوم خود سینماگران که این جریان را سمت و سو داده اند؛ دو عنصر خارجی دیگر نیز شامل برخی دوستان بی اطلاع و کم اطلاع و دیگر دشمنان با اطلاع هستند.
نوروزبیگی نیز درباره این مسئله گفت: مهمترین مسئله، تدبیر مدیریتی است که ما به غلط آن را به بدنه سینما ربط می دهیم؛ چون فیلمساز فیلم خودش را می سازد و این مدیران هستند که باید در این زمینه کمک کنند؛ متاسفانه برخی از دوستان بی اطلاع ما، همین مدیران هستند.
وی ادامه داد: مثلاً امسال فیلمنامه های خوبی ارائه شده، اما با توجه به ترسی که وجود دارد، بیشتر این آثار با موافقت اصولی روبرو می شوند؛ این عدم اطلاع و آگاهی بین مدیران ما وجود دارد؛ چرا باید فیلمنامه های خوب ما با عدم تعامل فرهنگی مدیران به نتیجه نرسد و این آثار در نهایت به یک تله فیلم تبدیل شود؟
نوروزبیگی افزود: مطمئناً امثال من و درمنش فیلمنامه های مبتذل ارائه نمی دهیم، بنابراین باید یک راهنمایی در خصوص فیلمنامه ها به امثال ما ارائه شود نه اینکه کلاً فیلمنامه ها را تصویب نکنند؛ تعدد مراکز تصمیم گیری در سینمای ما زیاد است، اگر تایید شورای صنفی درست بوده، پس چرا فیلمنامه ها در مراحل بعدی با موافقت اصولی مواجه می شوند.
درمنش نیز در این باره تصریح کرد: معتقدم که بحث تدبیر مدیریت فقط به تصویب فیلمنامه ها برنمی گردد؛ از مدیران میانی تا مدیران ارشد همه بر این امر تاثیرگذار هستند و بر اساس سمت و سویی که می گیرند شرایط سینما را تعیین می کنند؛ هر مدیری قبل از برداشتن هر قدمی باید یک مانیفست و برنامه مدون برای خودش داشته باشد تا بداند در چند سال آینده قرار است، چه کار کند.
وی ادامه داد: در حال حاضر سرپرست اداره نظارت و ارزشیابی کاملاً اعتماد به نفسش را از دست داده و از ریسمان سیاه و سفید هم می ترسد؛ چون فیلمنامه های خوب از طرف این مدیر مربوطه تایید نمی شود و خلاقیت فیلمسازان و فیلمنامه نویسان را کور می کند.
در ادامه این بحث حبیب کاوش، سخنگوی شورای صنفی نمایش پشت خط آمد و درباره اظهارات محمد حمزه زاده گفت: متاسفانه آقای حمزه زاده در شرایطی از قانون حرف می زنند که خود حوزه هنری، قانون گریزی کرده و یک دولت در دولت تشکیل داده است؛ معتقدم که وی باید با اتاق فکرش در حوزه هنری مراوداتی بکند و افرادی را که مدت هاست سینما را به آشوب کشیده اند، شناسایی نماید.
وی افزود: آقای حمزه زاده شما مشروعیت خود را از کجا بدست آورده اید که سرمایه فیلمسازان را به تباهی می کشید؟ بخش خصوصی در بیدادی که حوزه به وجود آورده، مظلوم است و دارد دست و پا می زند؛ با شوکی که در اکران عید نوروز به وجود آمد همه فیلمسازان ما خودسانسور شده و مخاطبان هم از سینما فرار کرده اند.
کاوش تصریح کرد: واقعیت این است که از اداره نظارت و ارزشیابی نماینده شورای صنفی را بیرون کرده اند و ما دیگر هیچ نقشی در تصویب فیلمنامه نداریم.
درمنش در پایان صحبت هایش عنوان کرد: دوستان کم اطلاع در اظهاراتی که در زمینه سینما می کنند، یکی دیگر از مشکلات ماست؛ برخی از کسانی که تریبون در دستشان است، پشتوانه و دانش کافی به اندازه مدیران سینمایی ندارند؛ اگر مدیران و سینماگران ما با هم همدل بودند، باید جلوی این دوستان کم اطلاع می ایستادند؛ البته نظرات برخی از این افراد از روی دلسوزی و حسن نیت است، اما در نهایت معتقدم که باید در فضای جامعه سینمایی ما یک آشتی ملی و همگرایی صورت گیرد.
نوروزبیگی نیز در همین زمینه گفت: باید جلوی برخی افراد نشانه گذار بر روی فیلم ها گرفته شود.؛افرادی که تعبیر و تفسیرهای غیر معمول درباره فیلم ها ارائه می دهند؛ در دوره قبلی هم بر روی فیلم های توقیفی این نشانه گذاری ها صورت گرفت، اما در مدیریت جدید عقیده مدیران چیز دیگری بود؛ مثلا فیلم «به رنگ ارغوان» که چندین سال توقیف بود، در مدیریت جدید حتی از تلویزیون هم پخش شد.
در بخش دیگری از این برنامه نظرات برخی از اصحاب رسانه نیز درباره مشکلات به وجود آمده در سینما پخش شد؛ در این بخش، محمدرضا رستمی، دبیر فرهنگ و هنر خبرآنلاین؛ شیما غفاری، دبیر گروه هنر ایسنا؛ رضا اورنگ، سردبیر روزنامه بانی فیلم و بهمن عبداللهی، از روزنامه نگاران دیدگاه های خود را درباره ریزش مخاطب در سینما عنوان کردند.
نبود فیلمنامه خوب، ساخت فیلم های تکراری، تکراری بودن بازیگران و نبود مضامین جذاب از جمله عواملی بود که در دیدگاه این روزنامه نگاران مطرح شد.
تازه های اکران، از هفت تا 7 و چهره ها که به معرفی فعالیت های مریلا زارعی، امیر جعفری، صابر ابر، سروش صحت، ترانه علیدوستی، حامد کمیلی و انسیه شاه حسینی اختصاص داشت، بخش های دیگر برنامه شب گذشته هفت بود.
نظرسنجی برنامه به طرح این سوال اختصاص داشت که چه عواملی در برون رفت سینمای ایران از اوضاع کنونی می تواند تاثیرگذار باشد که در پایان از بین سه گزینه تمکین همه از قانون، ائتلاف همه طیف های سینمایی و تعامل مدیریت سینما با سینماگران، گزینه سوم بیش از 50 درصد آرای مردمی را از آن خود کرد.