حجتالاسلام قرائتی گفت: ما در ستاد نماز یک سوالی از جوانان پرسیدیم و آن این بود که شیرین ترین نمازی که خواندید چه بود؟ برای ما تعداد زیادی نامه آمد که در یکی از آنها دختر خانمی نوشته بود ...
به گزارش خبرنگار فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»، حجت الاسلام قرائتی ظهر امروز در اولین یادواره شهدای زن جامعه پزشکی کشور که در سالن همایش های برج میلاد برگزار شد به سخنرانی پرداخت که متن آن در ذیل آمده است:
بنده می خواهم راجع به یک زن شهیده در قرآن صحبت کنم؛ آن زن شهیده زن فرعون است؛ سوره تحریم در جزء 28 یک زنی را به عنوان الگو معرفی می کند؛ این آیه اگر چه عریی است، ولی نیازی به ترجمه فارسی ندارد.
یک مثال می گویم برای مردان و یک مثال در مورد زنان، اما فقط برای زنان نیست، بلکه برای مردها نیز به حساب می آید.
آن زن شهیده زن فرعون بود آن زن مگر چه کرد در تاریخ یک زمانی من از کسی تعریف می کنم، مقام معظم رهبری تعریف می کند، ائمه و پیامبران نیز تعریف می کنند، ما همگی انسانیم، اما اینجا خداوند از این زن تعریف می کند؛ زن فرعون می گوید من می خواهم با تو (خدا) ملاقات کنم و کاخ و طلا را نمی خواهم.
کمونیست ها عقیده داشتند که اگر می خواهید ببینید یک انسان چه تفکری دارد، نگاه کنید که آن انسان در کجا غذا می خورد که این تفکر دروغ است؛ این حرف زن فرعون در کاخ بود.
ما چهار نوع زن و شوهر داریم؛ یک زن و شوهری که همفکر هستند در بد جنسی، دوم زن و شوهری که همفکر هستند در تعالی و رشد (مانند حضرت علی و حضرت فاطمه)، سوم زن بدجنس مرد خوب (زن حضرت نوح و حضرت لوط) و چهارم زن خوب و مرد بدجنس (زن فرعون).
زن فرعون زمانی که حضرت موسی را دید به او ایمان آورد و فرعون دست و پایش را به زمین کوبید و آن را به شهادت رساند؛ حتماً لازم نیست الگوی ما ائمه و پیامبران باشند، زن فرعون یک الگوست، ولی پیامبر نیست.
ما در ستاد نماز یک سوالی از جوانان پرسیدیم و آن این بود که شیرین ترین نمازی که خواندید چه بود.
برای ما تعداد زیادی نامه آمد که در یکی از آنها دختر خانمی نوشته بود، سفر می کردیم که به پدرم گفتم: هنوز نماز نخوانده ام. پدرم گفت: باید بخوانی. به پدرم گفتم به راننده بگو نگه دارد که نماز بخوانم. پدرم گفت: راننده نگه نمی دارد. به پدرم گفتم: شما دخالت نکن تا من نمازم را بخوانم.
آن دختر در نامه نوشته بود یک آب معدنی و سطل پیدا کردم که در اتوبوس وضو بگیرم و نماز بخوانم کمک راننده اتوبوس من را در آن وضعیت دید و از من سوال کرد که چه می کنم. به وی گفتم وضو می گیرم تا نمازم را بخوانم. کمک راننده ماجرا را برای راننده اتوبوس مطرح کرد و راننده نیز اتوبوس را به کناری زد تا نماز بخوانم.
آن دختر در نامه نوشته بود زمانی که از اتوبوس پیاده شدم متوجه شدم که 17 نفر پشت سر من ایستاده اند و نماز می خوانند.
ما فردی مانند نواب صفوی داشتیم که عمامه بر سر می کرد و فردی هم مانند بازرگان که کروات می زد؛ یک کاغذ چیزی نیست، اما اگر خودش را آتش بزند یک جنگل را به آتش می کشد.
در قرآن کریم داریم که از حضرت ابراهیم تجلیل کنید، همچنین داریم که از حضرت مریم هم تجلیل کنید، پس زن و مرد ندارد، باید کمالات را گفت.
زن فرعون چند ویژگی داشت: یک- محیط زده نبود. دو - فضای سکوت و خفان را شکست. سه - صبور بود و زیر شکنجه به شهادت رسید. پنج - فقط رضای خدا را می خواست. شش - تهدیدات فرعون در آن اثر نداشت. هفت - رضای خالق را بر رضای خلق ترجیح می داد و هشت - حامی رهبر خود یعنی حضرت موسی بود.
زمانی که فرعون حضرت موسی را از آب بیرون آورد و می خواست او را به قتل برساند، زنش او را نهی کرد و فرعون از این کار دست کشید.
زن فرعون روی همه شعارهایی که ما الان می دهیم، خط قرمز کشید؛ الان ما می گوییم خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو، در حالی که زن فرعون این کار را نکرد.
شما فکر کنید یک کشتی که 100 مسافر دارد در دریا غرق شود و تنها دو نفر از آنها شنا بلد باشند؛ چون آن 98 نفر بقیه غرق شده اند باید آن دو نفر هم غرق شوند؟!
یکی دیگر از شعارها این است که می گوییم یک دست صدا ندارد، چرا اتفاقاً صدا هم دارد اگر به خودت بزنی صدا دارد.
عده ای می گویند شخصیت زن مستقل نیست؛ چرا شخصیت زن مستقل است، می گویند با مشت نباید روی آهن کوبید، با یک گل بهار نمی شود، در حالی که باید از خودمان شروع کنیم باید دست از پز دادن برداریم؛ الان کمتر کسی به غرب و شرق توجه می کند، مشکل ما در جامعه، مشکل اخلاق است.
یک پزشک وقتی مریض دارد باید سه چیز را به مریض بگوید: یک - از مریضی شما چیزی متوجه نمی شوم. دو - بگوید فلانی از من تخصصش بیشتر است و سه - خوب بلد نیستم.
خداوند وقتی به حضرت موسی گفت به پیش فرعون برو، موسی به خداوند گفت: برادرم هارون در سخنوری از من بهتر است.
شغل پزشکان، معلمان و قضات عبادت است؛ زمانی دکتر بهشتی به من زنگ زدند و می خواستند مرا ببینند. آن زمان ایشان فرد معروفی بودند و من فردی گمنام؛ به من گفتند، بهت تبریک می گویم؛ چون در معلمی قوی هستی، ولی از یک جهت نگرانم که از معلمی دست برداری. بهشتی به من گفت: ماهانه چه قدر به تو پول بدهم تا دیگر دغدغه پول نداشته باشی.
ما بعضی وقت ها در حسینیه ها می گوییم اگر قیمه بدهیم 1000 نفر می آیند، اگر شله زرد بدهیم 500 نفر می آیند، ولی اگر قرائتی بیاید 2000 نفر پای منبرش می نشینند؛ یک نفر رفت سینما، از او پرسیدند فیلم خوب بود، گفت: متوجه نشدم من به خاطر تاریکی اش آمدم. من دست از معلمی خود برنداشتم، پزشکان نیز نباید دست از کارشان بردارند.
کلمه «مرجفون» یعنی کسانی که جامعه را متزلزل می کنند؛ طوری نشود که کلماتی در جامعه باعث به لرزه افتادن جامعه شود. آیه 60 سوره اعراف خطاب به پیامبر می گوید، آنان که در جامع تزلزل ایجاد می کنند ما تو را بر آنها پیروز می کنیم و آنها حق مجاورت با تو را ندارند و در صورت دیده شدن باید کشته شوند. این مسئله فقط در اسلام نیست، در ادیان قبلی هم به همین شکل بوده است و کسی نباید جامعه را متزلزل کند؛ متاسفانه الان در جامعه ما مشکل، مرجفون هستند.
اگر قاضی کفشش تنگ باشد، حق قضاوت ندارد، اگر فکول حلال باشد در دانشگاه حرام است، دخترها در دانشگاه جوری آرایش می کنند که انگار می خواهند بروند حجله، بنده کاری به حلال و حرام این مسئله ندارم، اگر جایز هم باشد، این کار در دانشگاه مشکل علمی به وجود می آورد.
زمانی پیامبر می خواستند نماز بخوانند که جلویشان پرده ای با طرح گل بود، پیامبر به همسرش گفت: پرده را بردار؛ چون پرده حواسم را پرت می کند. آن وقت آن دختری که آرایش می کند و وارد دانشگاه می شود حواس پسرها را پرت نمی کند؟
باید ازدواج را آسان کرد؛ این همه کنگره و مراسماتی که برگزار، و مسائل روانی ازدواج را بررسی می کنیم، مشکلی را حل نمی کند؛ جوانان باید زود ازدواج کنند جوانی که زود ازدواج می کند مانند نخ نازکی است که حالت می گیرد، ولی جوانی که دیر ازدواج می کند به مانند طناب کلفت می شود.
یکی از عوامل تحکیم خانواده بچه دار شدن است که در حال حاضر جلوی آن را نیز می گیرند؛ یک دختری نامه نوشته بود که خدا لعنت کند پدر و مادر من را، زمانی که موقع ازدواجم بود، دائم بهانه می آوردند که بگذار لیسانس و فوق لیسانس بگیری، الان کسی دیگر به خواستگاری من نمی آید مثل این می ماند که کسی تشنه اش باشد و به او بگوییم بعد از لیسانس به تو آب می دهیم.
ازدواج سومین عنصر مهم در زندگی انسان است؛ اولین عنصر اکسیژن و دوم آب و غذا می باشد.
بخشی از سلامت جوانان ما مربوط به نماز است؛ به دختر نامحرم نباید نگاه کرد، کسی که پول ندارد برود و غذاها را بو بکشد؟ بابا پول نداری برو. نگاه کردن به نامحرم امنیت اجتماعی را بر هم می زند.
اگر خوابتان می آید نماز نخوانید در نماز نشاط مهم است.
زن می تواند الگوی مرد باشد؛ فشار محیط، جامعه، اقتصاد و فشار تبلیغاتی بر روی زن فرعون وجود داشت، ولی وی تکان نخورد.
برای اتمام حجت یک نمونه کافی نیست؛ ممکن است یک فردی بگوید از فلان آخوند یا از فلان مسئول خوشم نمی آید. این دلیل نمی شود، باید برود و به بقیه اعتماد کند، اگر یک داروخانه باز بود نباید بگذارید بچه از بی دارویی بمیرد.
حرف اول را اراده خدا می زند؛ در سازمان ها می گویند نیروی انسانی و اعتبار نداریم؛ اگر اراده داشته باشید همه چیز حل خواهد شد.
استاندار اراک می گفت، پزشکی به من زنگ زد و گفت که آیت الله خوانساری پیش من آمده است و دارویی اشتباهی به او داده ام که اگر بخورد می میرد، استاندار اراک پیش آیت الله خوانساری رفت و از ایشان در مورد داروها سوال کرد. آیت الله خوانساری در جواب گفته بود همه را خوردم جز این یک دارو را چون استخاره کردم و بد آمد و این خواست خدا را نشان می دهد.
مشرکان می خواستند پیامبر را به قتل برسانند که تار عنکبوت مانع شد، در ماجرای طبس طوفان مانع شد، شاه گفته بود هیچ کس حق ندارد عکس امام را چاپ کند، ولی ما می بینیم بیشترین عکس ها از امام خمینی (ره) است.
اولین زن شهیده، زن فرعون است، او گفت با یک گل بهار می شود و فقط یک درصد عمرش مسلمان بود، اما به جایی رسید که در قرآن از وی نام برده شده است.
زن می تواند الگو باشد و الگو نباید سابقه توحیدی داشته باشد، زن فرعون هم همین طوری بود، سابقه توحیدی نداشت؛ نباید اخلاص و امدادهای غیبی را فراموش کنیم.
سلام
هميشه از مطالب حاج آقا سعي مي کنم که نهايت استفاده را ببرم وعملي کنم
ما مدتيه که از تهران به يک شهر کوچيک کوچ کرديم خانواده اجازه فعاليت در اين شهر رو ب من ندادن و اجازه ادامه فعاليت در تهران هم ندارم من بايد چي کار کنم
هميشه از مطالب حاج آقا سعي مي کنم که نهايت استفاده را ببرم وعملي کنم
ما مدتيه که از تهران به يک شهر کوچيک کوچ کرديم خانواده اجازه فعاليت در اين شهر رو ب من ندادن و اجازه ادامه فعاليت در تهران هم ندارم من بايد چي کار کنم