گروه اقتصادی «خبرگزاری دانشجو»؛ تامین نقدینگی بخش تولید همواره از اولویت های دولت ها است و برای اینکه این چرخ بزرگ از حرکت باز نایستد حمایت هایی همواره وجود دارد. این حمایت ها معمولا از طریق الزام بانک ها به پرداخت درصد مشخصی از تسهیلات به بخش تولید است. اگر چه در نحوه تخصیص این اعتبارات هم بحث های زیادی وجود دارد.
در ایران نیز یک سنت دیرینه وجود دارد و آن اینکه تولید کنندگان برای تامین نقدینگی خود یک راست به بانک ها مراجعه می کنند. البته یکی از دلایل این مراجعه عدم آشنایی تولید کنندگان با راه های تامین مالی دیگر است.
از سویی دیگر یک ذهنیت اشتباه نیز در بخش بانکی وجود دارد و آن اینکه در صورتی که منابع زیاد و نقدینگی فراوانی را به بخش تولید اختصاص دهند این نقدینگی سبب ایجاد تورم در جامعه می شود، اما نگاهی کوتاه به میزان نقدینگی در کشورهای صنعتی نشان می دهد که در صورتی که نقدینگی به طور صحیح هدایت شوند تولید رشد کرده و در نهایت این جامعه است که از آن منتفع می شود. نقدینگی سرانه در کشورهای صنعتی ارقامی حدود 20-10 برابر کشور ما با تورم های زیر 5 درصد است.
در همین زمینه مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی از سال 1389 به صورت پیمایشی موانع کسب و کار را در سراسر ایران بررسی میکند. براساس پیمایشهای انجام شده، مهمترین مانع کسب و کار در ایران نظام بانکی است و دریافت تسهیلات از بانکها در صدر موانع کسب و کار از نظر تشکلهای کارفرمایی در ایران قرار دارد.
این تحقیق گویای این است که درصد بالایی از مشکل بخش تولید در ایران تامین منابع مالی است. اما چرا بانک ها علاقه ای به حمایت از بخش تولید ندارند؟
یکی از عمده دلایل این عدم حمایت ساختار اقتصادی و میزان تورم کشور است. در شرایطی که تورم در ایران همواره دو رقمی بوده و گاه به بالای 20 درصد رسیده است با یک حساب سرانگشتی مشخص می شود که اگر بانک ها تسهیلات بلند مدت در اختیار تولید کنندگان قرار دهند در نیمه راه برگشت اقساط، پول دریافتی درصد بالایی از ارزش خود را از دست داده است، و در نهایت بانک متضرر می شود. در حالی که با همین میزان سرمایه بانک می تواند رد فعالیت های کم هزینه تر و کم ریسک تر مشارکت کند و سود بالایی را نیز کسب کند.
اما مشکل دیگری که در عدم حمایت بانک ها از بخش تولی وجود دارد ساختار بانکی کشور و بانک مرکزی است. ساختار بانکی کشور به گونه ای نهادینه شده است که راه های فراوانی برای فرار از وظایف خود دارد. در یکسال گذشته نیز بارها شاهد این مکاجرا بوده ایم. بانک ها با شروع نوسانات بازار ارز و طلا به دخالت در این بازارها و خرید ارز و سکه روی آوردند که شاید به نوعی یکی از مسببان این نابسامانی ها نیز خود این بانک ها بودند. یک مشکل ساختار دیگر بانک ها تخصصی نبودن آنها است.
اما در این میان تنها بانک ها مقصر نیستند. بخش تولید نیز در این میان دخیل است.
بخش تولید در ایران هیچگاه نتوانسته است اعتماد نظام بانکی را به خود جلب کند. به این معنا که بانک ها پرداخت تسهیلات در این بخش را با ریسک فراوان در نظر می گیرند و در صورتی که بازاری مناسب تر پیدا کنند سریع به آن بخش رجوع می کنند.
از سویی دیگر در حالی که در اغلب کشورهای توسعه یافته شرکت ها به دلیل توانایی ها و درجه عملکردشان از سوی بانک ها مورد حمایت قرار می گیرند در کشور ما همچنان بانک ها بنگاه های تولیدی را مجبور می کنند تا برای دریافت وام سند خانه های شخصیشان را ودیعه بگذارند. این اتافاق نتیجه همان عدم اعتماد بانک ها به بخش تولید است.
تصمیم های غلط در بخش سیاست گذاری نیز سبب شده است که نتوان آینده بخش تولید را پیش بینی کرد. به عنوان نمونه کاهش تعرفه واردات برخی کالاها به یکباره سبب می شود تولید کنندگان آن بخش دچار خسارت و زیان شدیدی شوند که در نهایت بانک ها نیز در آن زیان شریک می شوند.
در نهایت اینکه بانکها تمایل به سرمایهگذاری مستقیم و ارائه خدمات بلندمدت به بخشهای تولیدی ندارند. بانکها برای حفظ سود سپردههای خودشان و اینکه بتوانند سپردههای مردم را داشته باشند، مجبور شدهاند به سمت فعالیتهای غیرتولیدی حرکت کنند و دولت هم در این بین اقداماتی انجام میدهد که بخش عمده منابع کشور به سمت فعالیتهای سوداگرانه سوق پیدا کند.
این بازی به زیان تمام بازیگران اقتصاد کشور، مصرفکنندگان، بانکها و بخشهای تولیدی تمام میشود. در کشوری که تولید نتواند در آن به آینده امیدوار باشد تمامی جامعه باید از این ناامیدی احساس خطر کنند.
بانک ها همانند قلک پولی هستند که برای آن برنامه های فراوانی در نظر گرفته شده است اما باید با یک برنامه ریزی صحیح آن را به موقع شکست و منابع این قلک را در اختیار بخش مولد کشور قرار داد که نفع جامعه در آن است.
البته در بخشی از طرح تحول اقتصادی دولت که هم اکنون بخش هدفمند سازی یارانه های آن اجرایی شده است به وضعیت بانکداری نیز اشاره شده بود با این حال هنوز این طرح در دست بررسی است .
طرح تحول بانکی شامل 8 محور اجرای صحیح بانکداری اسلامی، عدالت و رضایت اجتماعی، حمایت از تولید و اشتغال، سیاستگذاری پولی کارا جهت کنترل تورم، حمایت از بهبود فضای کسب و کار و افزایش کارایی، بهره وری و اثربخشی نظام بانکی، تقویت نظارت در شبکه بانکی، تنوع بخشی به نهادها و ابزارها و توسعه بانکداری الکترونیکی است.
امید است با اجرای به موقع طرح تحول بانکی شاهد شکوفایی بخش تولید کشور باشیم چرا که تنها در این صورت است که می توان رونق اقتصادی کشور را در آینده متصور بود نه خام فروشی محصولات نفتی. بنابراین با توجه به اهمیت موضوع، در می یابیم که یکی از راهکارهای عملی جهت تحقق شعارتولید ملی، حمایت ازکار و سرمایه ایرانی اجرای صحیح بانکداری و رسیدن به موقع منابع بانکی به بخش تولید است.
* کاریکاتورهای استفاده شده در این گزارش برای جشنواره «ساخت ایران» با موضوع تولید ملی ارسال شده بودند. این جشنواره به همت موسسه فرهنگی خاکریز ایمان و اندیشه در دانشگاه زاهدان برگزار شد.
کاریکاتور اول اثری از سعید و کاریکاتور دوم اثری از رضا جوزانی است.