گروه دین و اندیشه «خبرگزاری دانشجو» - ساجده مقدمی؛ انقلاب صنعتی که در سده نوزدهم و نخستین سال های سده بیستم بسیاری از جوامع غربی را در نوردیده بود، رویدادی واحد نبود، بلکه تحولات همبسته گوناگونی را در بر میگرفت که سرانجام، جهان غرب را از یک نظام غالباً کشاورزی به یک نظام کاملاً صنعتی تبدیل کرد.
انقلاب صنعتی، تحول شگرف تاریخی
انقلاب صنعتی به دوره ای محدود میشود که طی آن فعالیتهای تولیدی جوامع بر اثر اختراع رشتهای از ماشینها و دستگاههای جدید تغییر شکل دادند. انقلاب صنعتی از همان گامهای نخست، تحولی قدرتمند و شگرف بود. این تحول منابع متعددی را جایگزین نیروی سابق میکرد و دایره روشها و شیوهها را بسیار افزایش میداد و سازمان و سازوکار تازهای برای بکارگیری نیروی کار فراهم می کرد.
انقلاب صنعتی توانمندی بی سابقهای در افزایش تولید «کالا» ایجاد کرد و این بدان معنا بود که این انقلاب از همان آغاز متکی بر دو عنصر «توانمندی» و «فراوانی» بود؛ در واقع انقلاب صنعتی به خلاف محدودیتهای پیشین از سویی از نیروی کار سطح بالاتر و متخصصتر استفاده میکرد و از سوی دیگر کالاهای بیشتری را تولید مینمود.
از طرف دیگر با پشت سر گذاشته شدن دوره مرگهای اپیدمیک و دوره افزایش نرخ رشد جمعیت در اروپا، بخش مهمی از شرایط مساعد برای تحولات صنعتی روزافزون فراهم شد. جمعیت در حال رشد پاسخی مناسب برای توان در حال رشد تولید کالا و خدمات بود و از سوی دیگر این جمعیت در حال رشد، امکان انتخاب بیشتری را در اختیار کارخانه های جذبکننده کارگران میگذاشت.
تحول نظامهای اقتصادی با انقلاب صنعتی و تولد سرمایهداری
همزمان با همه این تغییرات، دیوان سالارهای اقتصادی وسیعی پدیدار شدند تا خدمات مورد نیاز صنعت و نظام اقتصادی نوپدید سرمایه داری را فراهم آورند. آرمان این نظام اقتصادی بازار آزاد بود که در آن محصولات گوناگون نظام صنعتی مبادلهپذیر می شدند. در چارچوب این نظام، شمار معدودی از مردم سودهای هنگفتی میبردند، حال آن که اکثریت مردم برای دستمزدهای ناچیز، ساعتهای طولانی کار میکردند. این نظام آمیخته با نابرابری، واکنشهایی را نیز به دنبال داشت که به جنبشهای کارگری و نیز جنبشهای تندرو دیگر انجامید که خواستار سرنگونی نظام سرمایهداری بودند.
واژهشناسی
در زبان لاتین قرون وسطایی «سرمایه» همواره سرگله یا سایر حیوانات اهلی را نشان میدهد، که همواره علاوه بر گوشتشان منابع مهم ثروت نیز بوده اند. حیوانات اهلی داراییهایی هستند که هزینه نگهداری آنها پایین است؛ و چون متحرک هستند، میتوان آنها را از خطر دور کرد؛ همچنین به آسانی قابل شمارش و اندازهگیری میباشند.
اما مهمتر آن که شما میتوانید از طریق فعال کردن سایر صنایع شامل شیر، پوست، پشم،گوشت و سوخت از چارپایان، ثروت با ارزش اضافی به دست آورید. حیوانات اهلی همچنین این ویژگی مفید را دارند که میتوانند خود را تکثیر کنند. بنابراین واژه سرمایه به طور همزمان دو کار انجام می دهد: ثبت و ضبط بعد فیزیکی داراییها (حیوانات اهلی) به اضافه قدرت بالقوه داراییها برای ایجاد ارزش اضافی.
سرمایهداری یا کاپیتالیسم
اما در تعریف واژه سرمایهداری میتوان گفت که سرمایهداری یا کاپیتالیسم(capitalism)، نظام اقتصادی است که با انقلاب صنعتی نخست در اروپای غربی و آمریکا پدید آمد و سپس به کشورهای غیر غربی نیز راه یافته و در آنها رشد کرده است.
در این نظام، از نظر ابزارهای تولید، وسایل مکانیکی (ماشین) به جای نیروی کار انسان و حیوان در شیوههای سادهتر تولید، نقش درجه اول دارد و بخش عمدهای از نظام زندگی اجتماعی بر گرد ضروریات تولید صنعتی سامان مییابد؛ و از نظر حقوقی بخش عمده فعالیت اقتصادی، به ویژه مالکیت و سرمایهگذاری برای تولید کالا، در دست افراد و مؤسسههای خصوصی(غیردولتی) است که از راه رقابت اقتصادی در جهت کسب سود رهبری میشوند.
مارکسیست ها و سوسیالیست ها مروج عنوان کاپیتالیسم
عنوان کاپیتالیسم را بیشتر سوسیالیستها و به خصوص مارکسیستها رواج دادند و مراد آنها از آن، سیستمی است که در آن مالکیت خصوصی سرمایه تعیینکننده چهره اقتصادی و سیاسی آن و همچنین پدیدآورنده نوعی نظم اجتماعی خاص است که در آن طبقه حاکم، که سرمایهداری بورژوازی نامیده میشود، از نیروی تولیدی جامعه به سود خود بهرهگیری میکند.
این سود از راه کمتر پرداختن به کارگران به دست میآید، یعنی کمتر از مبلغی که، به نظر سوسیالیستها تمام ارزش تولید کارگران است؛ اما مبلغی که پرداخت میشود برابر است با ارزش نیروی کار کارگر در شرایط مالکیت خصوصی ابزارهای تولید و بازارکار.
سرمایه داری نظامی عادلانه، از نظر اقتصاددانان غیر مارکسیست
اما، اقتصاد دانان غیرمارکسیست سرمایهداری را سیستمی میدانند که در آن تولید میان عوامل تولید(کار، زمین، سرمایه) برحسب تولیدگری نهایی آنها توزیع میشود و درنتیجه، نظامی است عادلانه.
این نظریه، مالکیت خصوصی وسایل تولید را مشروع و منبع تولیدگر درآمد میداند، برخلاف مارکسیستها که کار را تنها منبع ارزش میشمارند؛ و در نتیجه، سود سرمایه را برداشت نامشروع از تولید، به زیان جامعه و به نفع طبقه سرمایهدار میدانند.
درواقع به نظر آن دسته از اقتصاددانان غیرسوسیالیست که عنوان سرمایهداری را میپذیرند، سرمایهداری سیستمی است براساس مالکیت و سرمایه گذاری خصوصی و چنین سیستمی، اگر آزادانه و با کمترین دخالت کار کند، تولید را به بیشترین حد میرساند و منابع کمیاب و فعالیتها را به منطقیترین شکل میانشاخههای مختلف تولید توزیع میکند.
تفاوت ثروت و سرمایه
مفهوم سرمایه را نباید با مفهوم ثروت یکسان فرض کرد؛ چراکه تفکرات بشر مدرن به سرمایه معنای دیگری بخشیده است و موجب آن شده که معنای سرمایهداری بامعنای ثروتاندوزی در اعصار گذشته تفاوت فاحشی داشته باشد؛ زیرا که این نظام برپایه تفکرات مادیگرایانه بشر مدرن بنا شده است. در نظام سرمایهداری (که به علت حاکمیت مطلقگرایانه سرمایه داری آن را نظام سرمایه سالار نیز نامیدهاند.) هدف غایی تحصیل سود حداکثری است و تمام مسائل دیگر بر محور این مسئله معنا پیدا میکند.
دورانهای تکامل سرمایهداری
دورانهای تکامل سرمایهداری را اغلب به سه بخش کردهاند: رشد سرمایهداری با رشد بازرگانی آغاز میشود که در آن سرمایهداران بزرگ بر جریان داد و ستد مسلط میشوند. با انقلاب صنعتی مرحله سرمایهداری صنعتی آغاز میشود. در این دوره مالکان کارخانههای بزرگ و دیگر بنگاههای اقتصادی بر جریان تولید مسلطند.
سرانجام، مرحله سرمایهداری مالی فرا میرسد. در این دوره تسلط اقتصادی رفته رفته به دست بانکداران و پولداران بزرگ میافتد و اینان با پول خود بر مؤسسههای صنعتی مسلط میشوند. در این دوره سرمایهگذاران از مدیریت روزانه واحدهای صنعتی فارغ میشوند و فقط بر آنها نظارت میکنند و با قدرت مالی خود از آنها سود میبرند.
گاهی از مرحله چهارمی نیز یاد میشود و آن «سرمایهداری دولتی» است. لنین سرمایهداری دولتی را مرحلهای تعریف میکند که در آن دولت، اداره و بهرهگیری از وسایل تولید را به نفع طبقهای که مهار دولت را در دست دارد، انجام میدهد. اما اصطلاح «سرمایهداری دولتی» برای هر نوع سیستم اقتصاد دولتی نیز به کار میرود؛ و گاه به معنای انتقادآمیز برای نظام اقتصاد کشورهای کمونیست به کار میرود؛ بدین معنا که در آنها «سرمایه داری دولتی» و بهرهکشی بوروکراسی جانشین سرمایهداری خصوصی شده است.
اما هیچکدام از این مراحل انحصاری نیست، به این معنا که با پیدایش مرحله پسین، مرحله پیشین به کل از میان نمیرود.
سرمایهداری، به عنوان ایدئولوژی، پشتیبان نابرابریهای درآمد و ثروت است
در نهایت می توان گفت سرمایهداری، به عنوان ایدئولوژی، پشتیبان نابرابریهای درآمد و ثروت است، و این نابرابری را ناشی از مقدار کمکی میداند که افراد با صرف انرژی و منابع خود (کار، زمین، سرمایه) به جریانِ تولید میکنند و به همان نسبت از آن بهرهمند میشوند.
سرمایهداری، هوادار لیبرالیسم اقتصادی است و بازار آزاد اقتصادی را که در آن همه تولیدکنندگان و مصرفکنندگان آزادانه و با امکان انتخاب با هم روبرو شوند، شرط لازم نمایان شدن توانمندیهای تولیدی و پیشرفت اقتصادی میداند.
منابع:
1. کتاب دانشنامه سیاسی،نوشته داریوش آشوری، تهران، انتشارات مروارید.
2.کتاب راز سرمایه ،هرناندو دوسوتو ،ترجمه دکتر فریدن تفضلی، نشر نی.
3.جامعه شناسی صنعتی، دکتر رحمت الله صدیق سروستانی.
4.مقاله نظام سرمایه داری آثار و پیامدها، محمدنجفى