گروه دین و اندیشه «خبرگزاری دانشجو»- ساجده مقدمی؛ نظام فئودالیسم نظامی اجتماعی-اقتصادی است که در نتیجه فروپاشی جامعه برده داری یا در نتیجه فروپاشی کمون اولیه به وجود آمده و علیرغم تنوع راههای رسیدن بدان، تقریباً در کلیه سرزمینهای جهان، البته در هر جا با ویژگیهای مشخص خود وجود داشتهاست.
نظام فئودالی در اروپای غربی از سویی بر ویرانه های نظام برده داری رم و از سویی بر اثر تلاش نظام اشتراکی اولیه قبایلی که به رم هجوم آورده بودند شکل گرفت. امپراطوری رم در پایان قرن پنجم میلادی فرو پاشید و قبایلی که به رم هجوم آورده بودند بخش وسیعی از خاک آن را به تصرف خود در آوردند. در آغاز اراضی تصرف شده به مالکیت همه قبایل درآمد ولی به زودی روسای قبایل و پادشاهان اراضی تصرف شده را ابتدا برای تمام عمر و سپس به شکل موروثی میان وابستگان خود تقسیم کردند، زمین هایی که به افراد واگذار گردید فئود و مالکان آنها را فئودال نامیده شدند به این ترتیب فئودالیسم به وجود آمد.
فئودالیسم در اروپا تا میانه سده هفدهم طول کشید و به سه دوره تقسیم می شود دوره نخستین قرن پنجم تا یازدهم میلادی بود، عصر تکامل سده یازده تا پانزدهم و سده پانزده تا هفده، سالهای زوال فئودالیسم در اروپا بود.
نظام فئودالی واکنش به آشفتگی اجتماعی پیامد سقوط امپراتوری روم
نظام فئودالی طرح ریزی نشده بود، بلکه در واکنش به آشفتگی اجتماعی پیامد سقوط امپراتوری روم نشو و نما و گسترش یافت. این نظام نظم تازهای برقرار کرد و زنجیره فرمان روایی تازهای را به وجود آورد که جایگزین زنجیرهای شد که از امپراتور و سنا تا ایالت، شهر و شهرک تداوم داشت.
در نظام فئودالی، دو نجیب زاده با هم قول و قراری می گذاشتند. یکی، خادم که به انجام پارهای وظایف متعهد میشد که مهمترین آنها خدمت نظامی بود. نجیب زاده دیگر که ارباب یا سالار(لرد) نامیده میشد، در عوض این خدمات از خادم(واسال) حمایت میکرد و نیازهای اساسی او نظیر خوراک و پوشاک را تأمین می نمود. تعهدی که خادم میداد به صورت سوگند وفاداری بود.
وفاداری برای خادم یک «تیول» به همراه میآورد که اصطلاح فئودال از آن ریشه میگیرد. تیول بخششی بود که امتیازات معینی را به واسال میداد. ممکن بود حقّ استفاده از یک دارایی خاص ارباب به واسال واگذار شود که میتوانست هرچیزی از یک قلعه تا کل یک ایالت باشد.
با این حال، تیولها لزوماٌ با ملک و دارایی ارتباطی نداشتند و تیول یک خادم ممکن بود مجوز جمع آوری مالیات ها، ضرب سکّه و یا تعیین و وصول جریمهها باشد.
تعریف فئودالیسم (دولت فئودالی):
تعاریف گوناگونی از فئودالیسم وجود دارد که در زیر به بیان آنها می پردازیم.
1 . فئودالیسم یک روش حکومت است که رابطه اساسی آن نه رابطه حاکم و تابع یا دولت و شهروند، بلکه رابطه لرد و واسال است ( لرد همان ارباب « فئودال» است که زمین متعلق به اوست، لرد برای اداره زمین های خود زمین را تقسیم می کند و به واسال ها یا پیروان خود می دهد تا آنها از طریق بهره کشی از رعیت به تولید بپردازند و سود حاصل بین لرد، واسال و رعیت توزیع شود)
2 . دولت فئودالی انجمنی از فئودال هاست که این فئودال ها گرایش ذاتی به انتقال قدرت به طرف پایین و به سمت حلقه های تحتانی روابط ارباب – واسالی دارند. در این حالت دولت فئوالی است؛ چراکه نمی تواند قدرت را در دست خود متمرکز کند، بلکه در این دولت قدرت توزیع شده است.
3 . دولت فئودالی دولتی است که در آن زمین داری منشأ قدرت سیاسی است.
ویژگی های فئودالیسم اروپا:
عدم تمرکز قدرت سیاسی و وجود سلسله مراتبی از آن
با تقسیم ارضی که بعد از فروپاشی امپراطوری رم به وجود آمد؛ هر یک از افرادی که ارتباط نزدیکی با روسای قبایل، پادشاه و اشرافیت داشتند با اینکه نسبت به دیگران از توانایی نظامی بیشتری برخوردار بودند زمین های زیادی را به دست آوردند این زمین ها بر اساس قانونی که در دوران فئودالیسم به وجود آمد دارای معافیت مالی، نظامی و اداری شدند. این قانون ایمونیتاس نام داشت. بنابراین پادشاه که خود یک فئودال بزرگ بود در زمینهای فئودالهای دیگر قدرتی نداشت.
فئودال ها برای اداره زمین خود این زمین ها را به قطعات کوچکتری تقسیم کرده و به افراد دیگری که به آنها واسال یا پیرو گفته میشد میدادند، تا واسال از طریق بهره کشی از سرف (کشاورز، رعیت) به تولید بپردازد و مخارج خود، کشاورزان و ارباب را تامین کند، هر واسال در محدوده زمین خود از اختیارات کامل بر زمین و جمعیت برخوردار بود و لرد در اراضی او قدرتی نداشت.
علاوه بر لردها که زمین و واسالهای زیادی داشتند، کلیسا و پادشاه نیز دارای زمین و واسال هایی بودند که در محدوده خود از اختیارات کاملی برخوردار بودند و بر اساس عرف و قوانینی که به مرور به وجود آمده بود در حوزه هم دخالت نمیکردند هر چند معمولاً جنگ هایی بین فئودال ها به وجود می آمد. این سلسله مراتب در شرایط اقتصادی- اجتماعی دوره فئودالی به عدم تمرکز و تقسیم قدرت دولت مرکزی منجر گشت و باعث شد فئودالها در محدوده خود اختیار ضرب سکه، دریافت راهداریها و باج و بهره مالکانه را داشته باشند.
بهره کشی فئودال و واسال از سرف:
سرف(کشاورز، رعیت) در ازای کار بر روی زمین فئودال می بایست بهره ای را به فئودال بپردازد، بهره ای که سرف به ارباب خود می پرداخت بهره مالکانه (بهره فئودالی) نام داشت و به سه صورت کاری، جنسی و پولی رایج بود، در بهره کاری کشاورزی می بایست چند روز از هفته را بر روی زمین خود کار کند و بقیه اوقات هفته را بدون دریافت هیچگونه اجرتی به کار بر روی زمین ارباب بپردازد. این کار او تولید مورد نیاز مالک را فراهم می کرد، در بهره جنسی کشاورز می بایست میزانی از محصول را به ارباب بدهد و در بهره پولی، کشاورز محصول را به بازار برده و پس از فروش آن، سهم ارباب را می پرداخت.
علاوه بر این کشاورزان، یکسری تعهدات و وظایف دیگر را نیز به عهده داشتند از جمله:
1 – دریافت قسمتی از ارث رعیت توسط ارباب
2 – تعهد به استفاده از وسایل ارباب و پرداخت مبلغی در ازای آن
3 – حمل محصول ارباب به بازار
4 – باج به ارباب به خاطر شوهر دادن دختر یا گرفتن عروسی
5 – پرداخت وجهی به خاطر استفاده از جنگل و چراگاه
6 – تهیه هیزم و پارچه های پشمی و پنبه ای برای ارباب، ساخت خانه ارباب، نجاری و آهنگری
7 – پرداخت محصول به کلیسا و پرداخت مالیات سلطنتی
8 – پرداخت هزینه اقامت سلاطین و شاهزادگان و تهیه علوفه برای اسبان آنها و پذیرایی از سفرای خارجی در هنگام عبور از اراضی
9 – تغذیه سگان شکاری ارباب در فصل شکار یا تفریحات
در مجموع سرف به طرق گوناگون مورد استثمار قرار می گرفت؛ چراکه سرف ها در همه جا موجوداتی شریر و تبهکار و به منزله مخلوقاتی پست تر از انسان به حساب می آمدند که از آنان نه به عنوان یک موجود هم طراز و اجتماعی، بلکه به منزله یک ابزار ساده، همانند سایر ابزارها برای ثروتمندتر شدن مالک باید مورد استفاده قرار می گرفت.
وابستگی دهقان به زمین
علاوه بر این شیوه تولید فئودالی مبتنی بر مالکیت ارباب بر زمین و بر وابستگی شخصی دهقانان به ارباب فئودال استوار بود. وابستگی شخصی دهقان به ارباب بدین معنی بود که در این شیوه تولید رعیت و سرف دیگر بنده و برده نبود، اختیار جان او در دست مالک نبود و مستقلا و جداگانه فروخته نمی شد، اما همراه زمینی که به فروش می رسید، به مالک جدید منتقل می شد، همچنین دهقان مجاز نبود زمین اربابی را ترک کند و این اختیار را نداشت که آزادانه بخواهد به خدمت اربابی دیگر در آید.
مذهب در خدمت فئودالیسم
مذهب و موسسات مذهبی در جامعه فئودالی نقش عظیمی داشت. موسسات مذهبی، عبادتگاه ها، و خدام مذهب، اوقاف فراوان و املاک وسیعی در اختیار داشتند و با دولت فئودالی و اشراف فئودال از جهت ثروت و نفوذ پهلو می زدند. ایدئولوژی مذهبی، شکل مسلط ایدئولوژی در شیوه تولید فئودالی است.
در شکل کلاسیک نظام فئودالی، مذهب در خدمت فئودالیسم بود و آن را جاودانی، مقدر و مقدس معرفی می کرد. هر چند که در نقطه مقابل نیز جنبش های دهقانی نیز اغلب خصلت مذهبی داشت و تحت تاثیر جنبش های پروتستانی بر علیه تفوق کلیسای کاتولیک صورت گرفت.
منابع :
1. نظریه دولت فئودالی و انطباق آن بر تاریخ ایران ،اسماعیل بهمنی
2. نظام فئودالیسم چگونه نظامی بوده؟ ،طاهره رشیدی