گروه سیاسی «خبرگزاری دانشجو»_محسن شیرخانلو؛ پس از انتخاب علی شمخانی به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی کشور،بحث ها و تحلیل های بسیاری پیرامون این انتخاب در محافل رسانه ای داخلی و خارجی مطرح شد.عده ای تحلیلشان این بود که با توجه به روابط خوبی که شمخانی با کشورهای عربی به خصوص عربستان دارد این انتخاب در حقیقت پیامی به این کشورها در جهت بهبود روابط است. در همین زمینه نیز روزنامه الزمان به نقل از منابع آگاه خود می نویسد که انتخاب شمخانی در راستای تلاش های تهران برای بهبود روابط با ریاض محسوب می شود چرا که عربستانی ها او را معمار بهبود روابط تهران با ریاض در دوران ریاست جمهوری سید محمد خاتمی که شمخانی در دولت او وزیر دفاع بود، می دانند.
عده ای دیگر هم این انتخاب را تلاشی در جهت انتقال بحث سیاست خارجی از شورای امنیت به وزارت خارجه دانستند و این گونه تحلیل می کردند که که از این پس وظیفه اصلی شورای امنیت ملی ورود به مسائل نظامی و راهبردی کشور خواهد بود.
به نظر می آید که تحلیل دوم به حقیقت نزدیکتر باشد چرا که اولا در ایران افراد نقش خیلی پررنگ و مهمی در تعیین چارچوب های سیاست خارجی ندارند و ثانیا سابقه آقای شمخانی نشان دهنده این مطلب است که ایشان در مسائل مربوط به سیاست خارجی همواره مواضعی همسو با سیاست های کلان نظام و مقام معظم رهبری گرفته است.
علاوه بر دو نکته بالا مورد دیگری که موید تحلیل دوم است تجربه بالای آقای شمخانی در رابطه با مسائل کلان امنیتی و نظامی است که مسلما هم در انتخاب ایشان در این جایگاه نقش بسزایی داشته است و هم در ادامه راه در اداره این نهاد مهم کمک بسزایی به ایشان خواهد کرد.
جدا از اینکه دلیل اصلی روی کار آمدن شمخانی چه بوده است سوالی که بیش از همه جلب توجه می کند این است که چرا عده ای به دنبال فرصت جهت تغییر سیاست های کلان نظام هستند؟چرا این افراد کوچکترین رخداد و پیشامدی را بهانه و دستاویز اعمال تغییرات بزرگ در سیاست های مهم و حیاتی نظام می کنند؟جای بسی تاسف است که این افراد تحلیل های نادرست رسانه های خارجی را به عنوان نظرات کارشناسی در کشور بازتولید می کنند .
نکته دیگری که نباید از آن غافل ماند توانایی تدوین پیشنهادات در راستای سیاست های کلان نظام است که باید در مجمع تهیه و تصویب شود؛ به گفته کسانی که از نزدیک با علی شمخانی مرتبط بودند عملکرد وی به گونه ای بوده است که نشان داده شمخانی توانایی این کار را دارد.
در پایان ذکر این نکته ضروری است که افراد هیچگاه به تنهایی در بحث سیاست خارجه در ایران تصمیم گیرنده نیستند و فرادی که در پست های مختلف در حوزه های مربوط به سیاست خارجی قرار می گیرند اجرا کننده تصمیم های کلان هستند و صرفا در چارچوب این سیاست های کلان قادر به تصمیم گیری و تصمیم سازی هستند و این که عده ای تصور کنند با تعویض افراد در شورای امنیت ملی صفر تا صد سیاست ها در این حوزه تغییر می کند با توجه به ساختار حکومت و سابقه آقای شمخانی تصور کاملا غلط و اشتباهی است.