به گزارش خبرنگار فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»، احمد شاکری در شانزدهمین نشست عصر تجربه که روز گذشته در بنیاد ادبیات داستانی ایرانیان برگزار شد، به ارائه پاورپنت در خصوص روش شناسی و امکان سنجی آموزش داستان تجربی به حاضرین پرداخت و گفت: چنین فرصت هایی در حوزه ادبیات داستانی در کشور ما زیاد نیست و برای گوینده و شنونده مغتنم است؛ روش های گذشته ناکافی، کم ثمر و غیر ثمربخش هستند، در حالی که وضعیت و جریان ادبیات داستانی ما بخصوص معاصر نشان می دهد در حوزه آموزش یا انتقال تجربه به داستان نویسی با تنوع چشمگیری مواجه هستیم.
وی ادامه داد: قبل از انقلاب سواد خیلی از نویسندگان در سطح پایینی بود و یا در هیچ محفل، دوره و یا کلاس داستان نویسی شرکت نکرده بودند که البته شاید این امر علاوه بر یک رویه ثبت شده در آن دوران، یک افتخار محسوب می شود، اما شاید در دوران کنونی نتوان نویسنده جوانی پیدا کرد که در هیچ جلسه ای شرکت نکرده باشد؛ در واقع این امر واقعیت امروز ادبیات جهان است.
این نویسنده کشورمان با اشاره به اینکه تجربه ثابت کرده این ادعا که داستان نویسی فقط نوشتن و خواندن است، کافی نیست، عنوان کرد: وقتی تجربه مطرح می شود فضای دانش گریز و علم گریز به میان می آید. کسانی که از تجربه دم می زنند و دانش داستان نویسی علمی را گمراه کننده و یا ناکافی می دانند. در داستان نویسی، علم داستان چندان به کار نمی آید و باید به فراموشی یا ناخودآگاه سپرده شود.
شاکری یکی از آسیب های ادبیات در کشور را فقدان روش شناسی در اثرها دانست و گفت: غرب حداقل از سابقه 2هزارساله تئوریک برخوردار است اما ما عملا در کشور از جریان تئوریک برخوردار نیستیم و فقط برای هم خاطره تعریف می کنیم مشخص نیست با این توصیف به کدام سمت حرکت می کنیم و آینده ادبیات داستانی ما به کجا می رود؟ البته این به معنای تضعیف و کوچک شماری بیان خاطرات نیست.
وی ادامه داد: طی 30سال گذشته از برگزاری چنین جلساتی خبری نبود امروزه ما در سیر داستان نویسی کشور به جایی رسیدیم که تجربیات, توفیقات و شکست هایی را که در گذشته تجربه کرده ایم تجربه کنیم در واقع امروزه باید تجربه های گذشته را تجربه کنیم در حالیکه در گذشته فقط دانش را تجربه می کردیم.
شاکری گفت: به عقیده من مرتبه تجربه بعد از مرحله علم است تجربه یک سطر بالاتر از دانش بوده و محل بروز آزمون و خطا است اما مهم این است که یک نویسنده بتواند تجربه اش را تکرار کند.
نویسنده سرزمین پدری تصریح کرد: بسیاری از داستان های شاهکار دنیا در زمان خودشان شاهکار نبودند و فقط به عنوان یک استثنا بودند عموما اولین داستان ها اینگونه اند البته ادبیات انقلاب اسلامی هم اکنون دراین مرحله سیر می کند.معتقدم با کتاب خواندن به تنهایی نمی توان تجربه داستان نویسی کسب کرد و این به تنهایی کافی نیست.
وی ابراز داشت: در حال حاضر گرایش به نویسندگی در دوران ما زیاد شده است قبلا امکان چاپ کتاب وجود نداشت امروزه یک سری نهادها و مجموعه هایی برای اموزش داستان راه اندازی شده که هیچ تاثیری در نویسندگی ندارند بسیاری از افراد معتقدند آثار نظری تولیدشده ممکن است کاربرد داشته باشد اما به عقیده من نمی توانند پیشگام باشند.
یکی از نویسندگان غربی معتقد است هیچ راه میانبری(کوتاهی) برای نویسنده شدن وجود ندارد که بتوان به واسطه آن یک شبه داستان نویس شد.
شاکری عنوان کرد: انتقال تجربه به معنای انتقال تجربه داستان نویسانه است تجربه ساحت های مختلفی دارد لزوما ممکن است نویسندگان فقط از آن چیزی که در جهان ذهنی خود تجربه باشند بنویسند.
ما در لحظه لحظه زندگی دارای تجربه هستیم اما اینکه آنها را تبدیل به روایت کرده و در اسلوب داستان وارد کنیم مهم است به عبارتی دیگر اگر یک تجربه به بهترین شکل بیان شود تبدیل به خاطره خواهد شد تجربه باید در اختیار اسلوب مشخص قرار بگیرد تا به عنوان داستان تلقی شود؛ در واقع داستان از اسلوب مشخصی برخوردار است که آن اسلوب ها از قواعدی برخوردارند و آن قواعد به ما می گویند از دل زندگی داستان خلق کنیم.
نویسنده کشورمان با بیان اینکه ادبیات کشور ما از قدمت زیادی برخوردار نیست، عنوان کرد: جلال آل احمد و سایر نویسندگان دوره وی ممکن است در دوره نویسندگی آکادمیک شرکت نکرده و یا اسلوب های نظری را رعایت نکردند اما با ادبیات روز زمان خود و جهان آشنایی داشتند و داستان هایشان از استنباط خودشان تالیف شده بود.
شاکری ادبیات داستانی معاصر کشور را به شدت مبتلا به نویسنده محوری و نویسنده زده دانست و گفت: ادبیات داستانی در کشور ما هنوز به بلوغ نرسیده و هنوز جریان نقد و پژوهش را شناسایی نکرده است. انکار عناصر نظری و تاثیر آنها در داستان خطر آفرین است که یکی از خطرات آنها را در حال حاضر می بینیم به عنوان مثال در جلسات مختلف از نویسندگانی دعوت می شود که اصطلاحات و تعابیری را به کار می برند که نحوه به کارگیری آن غلط است در حال حاضر در ادبیات ما داستان هایی در حال اوج هستند که مدح آن ها عالمانه نیست. از طرفی برجسته شدن نویسنده و نویسنده محوری در ادبیات ما جریان ادبیات را به انحراف می برد.
وی درپاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه چرا با وجود دوره های نویسندگی زیادی که در حال حاضربرگزار می شود ما حتی 5نویسنده توانمند نداریم، اظهار داشت: گستره علل و عواملی که چنین نتیجه های را برای ما پدید آورده است معلوم نیستند من عقیده دارم نویسنده توانا کسی نیست که به عنوان مثال اگر در محفلی جلسه ای داشت جمعیت زیادی حضور داشته باشند. بلکه ملاک از نگاه من باید ناظر بر اثر باشد.
شاکری افزود: قطعا ما نیازمند یک سری ملاک هستیم اما معیار عیار سنجی و سنجیدن کیفیت قطعا از غرب آمده و این پرسش مطرح می شود که آیا ممکن است ادبیات پس از انقلاب را به واسطه این معیارها سنجید؟ البته من نسبت به این موضوع تردید دارم به عبارتی دیگر ژرف ساخت ها در تئوری و اثر تاثیر می گذارند ژرف ساخت های ما خداشناسی و جهان شناسی هستند و قطعا با ادبیات غرب یکسان نیستند.
وی با بیان اینکه تجربه 30ساله ثابت کرده ادبیات ما نسبت به ادبیات جهان بسیار ضعیف است, ادامه داد: اثرهایی که از هدایت و هم دوره های وی به جا مانده نشان می دهد دیدگاهشان کاملا از روی غرب بوده و در ژرف ساخت ها نو آوری چندانی نداشتند با این روند ادبیات ما به ادبیات بومی که خاستگاه اسلام و مبانی اعتقادی باشد نخواهد رسید. گفتمان ادبیات انقلاب درحال حاضر چندان کمرشکن نیست و فقط به عنوان یک مکتب محسوب می شود.
نویسنده باران نیمروز ادامه داد: در خلاقیت درحوزه های خاطرات و غالب های خاطره نویسی به سمت شاخصه های بومی در داستان نویسی نزدیک می شویم.
شاکری گفت: صادق هدایت نویسنده محترمی است و در اثرهایش به کارگیری اصطلاحات عامیانه دیده می شود. اما چه کسی گفته بوف کور شاهکاراست؟ برخی از ادعاها تبدیل به یک تابو شده اند مانند ماجرای هولوکاست برای صهیونیست ها. البته نباید از انصاف خارج شویم درواقع ما می توانیم از نویسندگان قبل از انقلاب چیزهای زیادی یاد بگیریم و از آن ها استفاده کنیم.به عنوان مثال دولت ابادی یکی از نویسندگانی است که از تثر و پرداختن به شخصیت های جاافتاده ای برخوردار است. مشهورات داستان نویسی ما مشهورات علمی نیستند و گفتمان نقد و تئوری پردازی در محافل ما جریان ندارد.
وی در خصوص بحث ممیزی تصریح کرد: ممیزی مشکل اول ادبیات مملکت ما نیست در دوران اصلاحات ممیزی رابرداشتند و زمانی که من این وظیفه را برعهده داشتم دیدم اثار ارائه شده با ارزش نیستند.
نویسنده کشورمان در خصوص کاربرد خلاقیت در داستان گفت: واژه خلاقیت از جمله واژگانی است که باید به آن توجه کرد البته خلاقیت و تخیل باید از هم تفکیک شود مراد از خلاقیت پدید آوردن یا روایت یک امر غیر واقعی نیست برخی معتقد هستند نزدیک ترین غالب به داستان خاطره است البته اگر به جوهره داستان و خاطره دقت کنیم خلاقیت شرط اساسی برای یک داستان محسوب نمی شود.
شاکری در پایان خاطرنشان کرد: داستان نویسی عرصه انتخاب است و انتخاب عرصه خلاقیت است خلاقیت در عرصه داستان دامنه وسیعی دارد و این عرصه از گستردگی بالایی برخوردار است.
گفتنی است احمدشاکری عضو هیات داوری در چندین جشنواره از جمله قصه های قرآن و کتاب فصل سال بوده و تدریس دوره های مختلف نویسندگی را برعهده دارد.'وی علاوه بر نقد فیلم های مختلف سینما عضو شورای عالی ادبیات داستانی بسیج هم بوده است. از آثار وی می توان به سرزمین پدری, نفس و باران نیمروز اشاره کرد که البته یکی از اثرهای وی باعنوان انجمن مخفی چندین بار جایزه ادبی فردا، شهید غنی پور، زرین و هنر آسمانی را به خود اختصاص داده و به عنوان نامزد کتاب سال جمهوری اسلامی ایران هم معرفی گردیده است.شاکری درحال حاضر عضو شواری آموزش بنیاد ادبیات داستانی ایرانیان هم است.