گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»؛ در زمان صدر اسلام تلاش زیادی شد که دین اسلام به اروپا نفوذ کند. البته نفوذ نیز کرد. اما همان نقاط کوچکی از اروپا که مسیحی ماند، اسلام را از این قاره خارج ساخت. اما تفاوت تصرف این دو دین این بود که مسیحیت برای بازپس گیری کشورهایش از اسلام، دنیا را به مردم عرضه کرد. در آن روزها مسیحیت با جلوه دادن مظاهر دنیا برای مردم، نگاه مردم را زمینی کرد.
می دانیم که دنیا دلفریب است. دنیا ظاهر است و تمنیات آن نیز در چشم و دل انسان می نشیند. بنابراین اگر مردم میان اعمال دنیوی و اخروی مخیر شوند، سخت است آخرت را انتخاب کنند. شیرینی دنیا در ظاهر است و شیرینی عبادت و دستورات الهی در باطن. اگر انسانی از شیرینی های دنیا عبور کند به شیرینی اعمال الهی دست میابد.
البته این امر به نوع نگاه بشر بستگی دارد. اگر نوع نگاه و زاویه دید دنیوی باشد، آینده بدتری در پیش رو خواهیم داشت. زیرا دیگر به راحتی نمی توان از مظاهر دنیا چشم پوشی کرد. اما اگر نگاه از دنیا بالاتر رفت، با خیالی آسوده تر می توانیم سختی ها را تحمل کنیم.
در دورانی که مسحیت، اسلام را از اروپا خارج کرد، نگاه مردم را به دنیا گره زد و سپس لذات دنیا را پیش چشمش بیش از گذشته جلوه داد. یعنی در یک کلام دنیا بر مردم اروپا چیره گشت.
اما در این روزها اتفاق دیگری رقم می خورد. مردم اروپا این بار خود، به انتخاب خود اسلام را برگزیده اند. جالب است مردم در این روزها به دنبال راهی برای فرار از انحطاط چند صد ساله تجدد می گردند. مردم خسته از طغیان نفس سرکش، به فکر راهی برای آرامش می گردند. موج معنویت و اسلام خواهی در غرب بسیار اوج گرفته است. به رغم تمام تلاش غرب برای کتمان این مسئله، ظواهر آن چون روز پیداست.
مردم اروپا از چه چیز خسته شده اند؟
بیش از هر چیز، سبک زندگی مدرن است که مردم را از خود رانده است. سرعت هر چیزی از زندگی مردم را تحت تأثیر خود قرار داد است. سرعت در جابجایی، سرعت در افزایش سرمایه، سرعت در میزان و شدت لذات و ... همگی انسان مدرن را مسخ کرده است. انسان مدرنی که برای پول عجله می کند، دست به هر گناهی می زند تا سرمایه خود را افزایش دهد. ربا یکی از گناهان کبیره است که در تمام شالوده اقتصاد دنیای مدرن بال گسترده است. از طرفی این انسان با وجود سرعت غیر قابل کنترل در این روزها در بهت و افسردگی عمیقی فرو رفته است.
او خود را در همین دنیا محصور کرده و خود را مالک جهان می پندارد. البته ما نیز انسان را اشرف مخلوقات می دانیم، اما این انسان از منظر اسلام خلیفه الله در زمین است و جز به اذن او حق تصرف در آن را ندارد. اما انسان مدرن جهان را مسخر خویش کرده و از همین راه مدام به آن صدمه و ضربه می زند. او از همین راه برای افزایش سرمایه خود اندوخته های فراوانی جمع کرد. ظلم به حیوان و طبیعت از گناهان بزرگی است که انسان مدرن بسیار مرتکب شده است.
انسان مدرن با شهوت پرستی، خود را به ورطه نابودی کشانده است. وقتی ازدواج به شیوه قدیم را در فرهنگ جامعه کمرنگ کردند، معلوم است به ورطه شهوت پرستی می افتند. به جز فحشا که در غرب بیداد می کند، خانواده های عجیب و غریب مردم را خسته کرده است. زمانی فکر می کردیم ازدواج همجنس بازان بدترین و عجیب ترین نوع ازدواج و خانواده است. اما سپس دیدیم ازدواج با حیوانات نیز باب شد، و بدتر از همه امروزه می بینیم مردم با جمادات ازدواج می کنند. یعنی ربات هایی ساخته شده که نقش زن و یا شوهر را بازی می کند و به قبیح ترین شکل، نیاز های لجام گسیخته بشری را پاسخ می گویند. در دنیای مدرن گناهانی از نفس و شهوت انسان نشأت گرفته که در هیچ دوره و قومی سابقه نداشت.
قتل و دزدی و جنگ های زیاده خواهانه نیز از گناهانی است که گرچه از محصولات این عصر نیست، اما گسترش عجیب و خارق العاده آن ها، از محصولات این عصر است. شاید تمام موارد بالا را بتوان در یک کلام خلاصه کرد: انسان نسبت به همنوع خود و نسبت به طبیعت بسیار ظالم شده است. دنیای مدرن در حال حاضر حتی با نام دموکراسی به انسان ها ظلم می کند. الان دیگر مردم فهمیده اند که دموکراسی تنها دروغی بوده که سال ها به خورد مردم داده اند، اما در عین حال دیکتاتورتر از هر دوران دیگری هستند.
آلودگی و بیماری های فراوانی که در این روزها بسیار زیاد گشته، مردم را خسته و افسرده ساخته است. مردم جهان در این روزها فهمیده اند شرکت های چند ملیتی هیچ غذای سالمی برای شان نگذاشته اند. آب آلوده، هوای آلوده، و ... موجب شده حتی نور خورشید که چندین ملیون سال به قدر کافی و سالم به زمین می تابید نیز دیگر به سلامتی مردم جهان ضربه بزند. اگر پزشکی در این عصر پیشرفت کرده، اما بیماری ها نیز زیاد شده اند و مردم مجبورند وقت بیشتری را در مراکز درمانی بگذرانند. در حال حاضر آنقدر بیماری ها پیشرفت کرده اند که صنعت پزشکی جهان از آن جا مانده و در درمان بسیاری از بیماری های جدید دست های خود را به نشانه تسلیم بالا برده است.
بطالت نیز از مشکلاتی است که جامعه مدرن را خسته کرده است. کسی که ذهنش را تنش های گوناگون پر کرده را می توان با مسابقات ورزشی، فیلم های سینمایی و سریال های تلویزیونی متعدد، فحشا و ... برای مدت کوتاهی آرام کرد. اما پس از مدتی همین ذهن فرسوده، طغیان می کند. همین است که تا چند سال قبل جام جهانی فوتبال، جام ملت های اروپا، المپیک و ... فرصت مناسبی برای آرام کردن هر تشنجی در جامعه بود، اما در این روزها تنها برای همان چند روزی که این مسابقات برگزار می شود، جامعه آرام می گیرد.
در گذشته مردم با سریال هایی که می دیدند، در حقیقت با داستان زندگی های گوناگون روبرو می شوند. یعنی دیگر تنها با داستان زندگی خود درگیر نیستند. مردم در طول روز با زندگی های گوناگون، زندگی می کنند. معنی آن این است که آن ها دیگر تنها مشکلات خود را ندارند، بار مشکلات چندین داستان را با خود یدک می کشند. یعنی ذهنشان تخمیر می شود و سرانجام آن فرسودگی ذهن است. سالها در اروپا و آمریکا مردم را به همین شکل آرام نگه داشته اند. اما انگار این حربه هم دیگر اثر خود را از دست داده است.
مردم جهان خسته شده اند. از تمام بدفرهنگی هایی که علیه شان تحمیل شده، خسته شده اند. از گناهانی که ناخواسته در آن ها عوطه ور شده اند، خسته اند و سر به طغیان گذاشتند. از تمام مظاهر غرب و دنیا سر برتافتند و به معنویت فرار کرده اند. البته در رسانه های غرب کتمان می شود اما مردم جهان، به خصوص مغرب زمین اسلام را به عنوان بهترین دین و راه فراری به سوی الله و آرامش انتخاب کرده اند. اگر قدری چنبرۀ قدرت رسانه های غربی کاسته شود، اسلام و گرایش به آن برای غرب تبدیل به بحرانی دامنه دار می شود. همان طور که تا الان نیز تا حدی شده است.
این انفتاح تاریخی از انقلاب اسلامی آغاز شد. مردم دنیای مدرن انقلاب سال 57 فهمیدند راه دیگری جز همین راهی که می روند وجود دارد و می توانند با کمک این راه، از تمام خستگی ها و مشکلات خود رها شوند. مردمی که به شب عادت کرده بودند، اولین اشعه های نور خورشید را دیدند که از مشرف طلوع می کند. آن ها نوری مشرقی دیدند.
دنیای غرب برای آنکه اسلام خواهی را در خود تقلیل دهد چندین پاتک قوی زده است. اولاً معنویت های نوظهوری را در جهان به وجود آورده اند تا شاید این موج معنویت گرایی را منحرف کنند.
دوماً پروژه اسلام هراسی را به راه انداخته اند. از یک طرف با استفاده از وسایلی همچون هالیوود و اخبار عجیب و غریب از جهان اسلام به اسلام هراسی دامن می زنند. اتفاقات سوریه و فیلم هایی که از خشونت های اتفاق افتاده در این کشور منتشر می شود، این مسأله را تشدید می کند. همچنین از طرف دیگر آمریکا با برجسته کردن مسائلی همچون برخی فیلم ها و کاریکاتورهای ضد اسلامی، مردم این کشورها را تهییج کرده و به خشونت می کشانند.
اما کلام آخر را از قرآن بهره می گیریم: یُرِیدُونَ لِیُطْفِئُوا نُورَ اللَّـهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّـهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ (صف؛ 8): آنها می خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش سازند، ولی خدا نور خود را کامل می کند هرچند کافران خوش نداشته باشند.
مطلبي که بنده قصد دارم بيان کنم ارتباطي با اين پست ندارد. فقط از شما درخواست پيگيري صحت و سقم آن را دارم
يکي از دوستان پيامک زده و گفته اند کهميزان افزايش حقوق کارمندان دادگستري 80 درصد و حقوق پرستاران 40 درصد ولي حقوق معلمان تنها 20 درصد بوده است. يعني معلمان هر سال کم تر از تورم حقوق مي گيرند به يک طرف. تفاوت در بخش هاي مختلف بي عدالتي افزون بر آن.
لطفا اطلاع رساني کنيد و از صحت و سقم آن ما را نيز مطلع سازيد
با تشکر
خودشونو بدبخت کرد
حالا ما رو داره بدبخت مي کنه
بله، ممکنه درصد جمعيت مسلمانان اروپا نسبت به گذشته کمي افزايش پيدا کرده باشي اما اين به دليل سياست هاي مهاجرپذيري اروپا در سال هاي اخيره، که اين هم دوام نخواهد داشت، نه اينکه اروپايي ها به اسلام علاقه پيدا کرده باشند. ديد اروپايي ها نسبت به اسلام عمدتا در دو گروه قرار مي گيره (البته ديدهاي ديگه، از جمله ديد مثبت، هم هست که اهميت ندارند):
?) دلشون براي مسلمون ها مي سوزه که اينقدر عقب مانده و احمقند.
اين گروه بر اين باورند که بايد به مسلمون ها کمک کرد که جذب فرهنگ اروپا بشن.
?) ضد اسلامند و اسلام را در کشورشون نميخوان.
اين گروه در برخي از نقاط اروپا، مانند بريتانيا و فرانسه و هلند، به شدت در حال رشده.
اگر هم اسلامو نخوان همونطور که نگارنده اشاره کرده بود، واسه اينه که مطلبو درست درمون نگرفتن يا يه کسايي نذاشتن که اسلام عزيز به اونا برسه.
وگرنه کدوم فطرت پاکيه که دين زيباي اسلام رو بفهمه و عاشقش نشه؟
چشم ها را بايد شست...
البته که سياست هاي مهاجر پذيري در جريان پذيرش اسلام از سوي مردم اروپا اثر گذار بوده است. پس از جنگ جهاني دوم و نياز شديد به نيروي انساني براي کار، مسلمانان بسياري از کشورهاي اسلامي به خصوص الجزاير و ... وارد اروپا شد.
اين مسلمانان در ابتدا عقايد خود را علناً ابراز مي کردند. اما پس از مخالفت هاي دولت مردان به خصوص در فرانسه و وضع قوانين سخت گيرانه، مسلمانان مجبور شدند مناسک ديني خود را در خفا اجرا کنند. يعني مجبور شدند مثلاً نمازهاي خود را در زير پله ها اقامه کنند.
همين امر موجب شد مسلمانان بدون آنکه حساسيتي از سوي دولت مردان دريافت کنند، به تروي دين خود بپردازند. به همين دليل دولت هاي اروپايي ناگهان با جمعيت زيادي از مسلمانان روبرو شدند.
پيش نهاد مي کنم پس از طي کلاس هاي زبان انگليسي، با جست و جو در اينترنت کتاب ها و مقالاتي با عنوان «اسلام زير زميني» که توسط خود نويسندگان فرانسوي نوشته شده بپردازيد.
نخست وزير وقت فرانسه در خاطرات خود نوشته که روزي به من اطلاع دادند دو دانشجوي محجبه در کالج پاريس ديده شده است. هفته بعد 200 دانشجو و دو ماه بعد بيش از 2000 هزار دانشجوي مسلمان و محجبه را در اين کالج به من خبر دادند. همين امر موجب نگراني ما شد و مجبور به وضع قوانيني براي محدود کردن آن شديم.