به گزارش خبرنگار سیاسی «خبرگزاری دانشجو» دیدار دانشجویان با رهبر معظم انقلاب شب گذشته برگزار شد. سیدمحسن میرحاجی، مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه تهران در این دیدار به نمایندگی از بسیج دانشجویی طی سخنانی نکات، مسائل و سوالات این تشکل دانشجویی در مورد شرایط کشور را بیان کرد.
متن سخنان نماینده بسیج دانشجویی، در محضر رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای بدین شرح میباشد:
« بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
گفته اند که باید متنی که نزد شما قرائت می کنم مقدمه داشته باشد. چند روزی هست که ذهنم درگیر این ماجراست. قصه ام اما به قصه موسی و شبان بی شباهت نیست. دلم می خواست بی هیچ آداب و ترتیبی اینجا بنشینم و پژاوک درد و دلم را در حسینیه امام خمینی(ره) از دیوارهایش بشنوم و آرام شوم که سایه بالاسرم ،آرامه درد و دلهایم خواهد بود. بدین جهت مقدمه نوشتن برای متنم را عبث می پندارم. اما حقیقت این است که هرچه با خودم کلنجار می روم می بینم که مقدمه سالهاست که نوشته شده است. مقدمه همانی بود که بهمن 57 با مبارزات پدران و مادرمان رقم خورد. مقدمه دم مسیحایی روح خدا بود که کالبد زمان را جانی دوباره بخشید. و من بر سر خوان نعمت همین مقدمه ای نشسته ام که قرار است نقطه آغازی باشد برای رساندن من و همه بشریت به موخره موعود.
حال ما فرزندان شما، علمدار انقلاب کبیر اسلامی اینجا جمع شده ایم که طی طریقی از مقدمه نصرت الهی به موخره موعود را از محضر مبارکتان به سوال بنشینیم و بشنویم که راهبر فرزانه مان کدامین مسیر را بر ما می پسندند. زیاده بر ما می بخشید که در میانه کلام به بیان برخی دغدغه های خویش نیز پرداخته ایم.
پس با اجازه از محضر مبارکتان:
امسال در حالی با رهبر و مقتدایمان دیدار می کنیم که امت اسلامی زخم های بی شماری را بر پیکره خود تحمل می کند. مشتهای گره کرده امت بیدار شده با اسلام، که چند سال است بیداری اسلامی را رقم زده، مغضوب مستکبران واقع شده و با توطئه و اقدامات ایذایی سعی در به حاشیه بردن بیداری اسلامی ملت مستضعف و مسلمان نموده اند،انقلاب ناتمام مسلمانان مصر را ژنرال های نامبارک به حاشیه بردند، عراق و سوریه را تکفیریها و غزه را گرگ های انسان نمای صهیونیست،به خاک و خون کشیده اند.
اما همچنان بر عهد ازلیمان با بت شکن انقلاب حضرت امام روح الله الموسوی الخمینی ایستاده ایم و فلسطین را مسئله اصلی و پاره تن امت اسلامی می دانیم و یکی از علل دست و پا زدن های دولت های غربی در عراق،بحرین،سوریه،مصر،لیبی.... برای به حاشیه بردن موضوع غزه و فلسطین است.
آنچه امروز مایه تاسف و علت تداوم کشتار وحشیانه ملت مظلوم فلسطین می باشد،سکوت سران کشورهای اسلامی است که سال ها است روزه سکوت گرفته اند و غزه را تنها گذاشته اند.
مساله نسبت ایران و استکبار جهانی در این روزها تبدیل به یکی از مسائل اصلی کشور و جنبش دانشجویی گشته است.
عده ای می گویند باید برای غرب و افکار عمومی دنیا اعتمادسازی کرد و فضای بدی که در دنیا علیه ایران به راه افتاده را با اعتمادسازی شکست.
ما از دو منظر این نوع نگاه را مردود می دانیم:
1. اولا در مورد ملت ها: بین افکار عمومی دنیا و ملت ها با فضای رسانه ای که به دست امپراطوری های قدرت اداره می شود تفاوت است و این که تنها نتایج نظرسنجی ها و رسانه های غربی که می گویند ایران هراسی عظیمی در بین ملت ها به راه افتاده را پذیرفته و به آن استناد کنیم مقبول نیست و چیزی که در بین ملت ها هست متفاوت از این آمار می باشد، حضور روسای جمهور ایران در کشورهای مختلف و استقبال های مردمی از آن ها و هم چنین موج عظیم بیداری اسلامی خود به تنهایی نقض کننده این استدلال می باشد. شرایط دردناک این روزهای مردم مظلوم غزه نیز خود گواهی مستدل و مستحکم بر تفاوت ملت ها و دولت هاست، جایی که به عکس ملت ها که در اعتراض به فجایع رژیم صهیونیستی به خیابان ها آمده و اعتراض می کنند، دولت ها یا واکنشی نشان نداده یا بدتر از آن گروه های مقاومت را محکوم می نمایند!
2. ثانیا در مورد دولت ها: بر طبق آیات قرآن کریم که خداوند متعال می فرمایند «ولن ترضی عنک الیهود ولا النصاری حتی تتبع ملتهم» یا در جای دیگر می فرمایند «ولا یزالون یقاتلونکم حتی یردوکم عن دینکم ان استطاعوا» این آیات ما را مطمئن می سازد که غرب و استکبار جهانی به هیچ چیز کمتر از نابودی جمهوری اسلامی راضی نیست فلذا تلاش به امید جلب اعتماد آنها نیز،توسط فرزندان انقلاب اسلامی، تلاشی بی ثمر خواهد بود؛ حال به صورت ناخودآگاه این سوال پیش می آید که با این وصف و با این اطمینان قرآنی که به عدم موفقیت اعتمادسازی داریم، تا چه زمانی باید اعتمادسازی را ادامه دهیم؟
پس از انعقاد توافق نامه ژنو، انتظار می رفت کاهش فعالیت های غنی سازی به گونه ای مدیریت شود که از فرصت بوجود آمده در جهت مقدمه سازی برای گامهای بلند بعدی استفاده شود، لیکن طی ماه های اخیر هیچ گونه راهبرد هوشمندانه ای در جهت استفاده از منابع و فرصت به دست آمده به صنایع ابلاغ نگردیده است و توجه جدی به برنامه های شناسایی و رفع گلوگاه های صنعت، مشاهده نمی شود. برنامه ریزی و تلاش در این حوزه بدون در بر داشتن هیچ گونه تضادی با توافق نامه ژنو کشور را قادر می سازد از زمان و سرمایه های موجود به نحو مطلوب استفاده نماید و مقدمات جهش های بعدی را فراهم آورد.
از مصادیق اموری که می توان در حال حاضر به آن همت گماشت ولی مورد غفلت واقع شده است، تعریف پروژههای پژوهشی و یا ساخت در محیط دانشگاه ها در حوزه غنی سازی است که مورد غفلت واقع شده است.
در همین عنوان سوالات دیگری مطرح است من جمله این که چرا هدف گذاری کشور در خصوص تولید 20 هزار مگاوات برق هسته ای مورد تمسخر مسئولین ذی ربط قرار می گیرد و در عوض تولید حدود 2 هزار مگاوات در دستور کار قرار گرفته است؟ یا چرا شواهدی دال بر مقدمه سازی برای تحقیقاتی شدن مجتمع فردو مشاهده می شود؟
آیا این ها از دست دادن فرصت ها نیست؟
امروز در فضای کشور(اعم از رسانه ها، صحبت های مسئولین و حتی در بین خود دانشجویان) صحبت از نسبت تحلیل و عمل دانشجویان با تحلیل و عمل رهبری شنیده می شود. عده ای بیان می کنند که اگر در مساله ای رهبری مخالفت یا موافقت خود را اعلام نکردند، دانشجویان نیز حق مخالفت ندارند و نباید جلوتر از رهبر جامعه حرکت کنند، عده ای دیگر نیز اعتقاد دارند که باید در مسائل مختلف خط شکن بود و مسیر را برای دستیابی به آرمان های انقلاب باز نمود.
اعتقاد ما در مجموعه بسیج دانشجویی این است که دانشجو باید شرایط را بسنجد، آرمان های انقلاب را که در کلام امام عزیز و رهبر فرزانه متبلور شده است در نظر داشته باشد و سپس تحلیل و بر مبنای آن تحلیل عمل نماید ولو در کلام صریح رهبری مویدی بر عملش نبوده باشد و چنان چه در تحلیل یا عمل خود دچار اشتباه شده بود،از پیشگاه مردم عزیز ایران و رهبر بزرگش عذرخواهی نماید.
حال سوال ما این است که مدل صحیح چیست و در عرصه عمل چه باید بکنیم؟
از طرفی دیگر نیز عده ای در تلاشند تا با منتسب کردن اتفاقات مختلف به رهبر انقلاب و با این گزاره که این کار نظر رهبر انقلاب بوده است، دانشجویان را از اظهار نظر در رابطه با آن مساله برحذر دارند؛ این اتفاق این سوال را در ذهن ما به وجود آورد چه اقداماتی نظر رهبر انقلاب است و چه اقداماتی نیست و اساسا چه معیاری برای تشخیص این امر وجود دارد؟
و اما این روزهای دانشگاه
درباره این روزهای وزارت علوم مسائلی ما را به عنوان بخشی از جریان دانشجویی کشور نگران کرده است که لازم دانستیم اهم آن ها را با شما در میان بگذاریم و هشدار بدهیم چنان چه این مشکلات برطرف نگردد، در چندسال آینده مشکلات ویژه ای گریبان دانشگاه ها خواهد شد:
1) متاسفانه امروز شاهد هستیم که نیروهایی در صحنه تصمیم گیری و تصمیم سازی دانشگاه و وزارت علوم به کار گرفته می شوند که در فتنه 88 نقش اساسی داشته اند،فتنه ای که حقیقتا ظلم بزرگی بر ملت ایران بود و موجب خدشه دار شدن چهره بین المللی نظام اسلامی گشت و خسارت های مادی و معنوی جبران ناپذیری را بر کشور تحمیل کرد و همچنان بر خلاف خواسته حقه ملت ایران، سران این فتنه عظیم هنوز به اشد مجازات نرسیده اند.
2) امروز مسائل مختلف و حاشیه ای در سطح دانشگاه ها مطرح می شود که طرح این مباحث باعث می شود، ذهن دانشگاهیان اعم از اساتید و دانشجویان از رسالت اصلی دانشگاه که همان تلاش برای رشد علمی کشور است دور بماند؛ انتخاب رئوسای دانشگاه ها با مدل های غیر قانونی، اعزام تیم های حاشیه ساز سه نفره و بازگرداندن دانشجویانی که با دلایل موجه و قانونی اخراج گشته اندو... از این دست مسائل حاشیه ای هستند که تحلیل ما دانشجویان بر این است که این اقدامات موجب خواهد شد که دانشگاه ها به باشگاهی برای احزاب سیاسی تبدیل گردد،اما لازم به ذکر است که در همین حسینه امام خمینی در محضر رهبرمان متعهد می شویم که هرگز نخواهیم گذاشت که دوران سیاه دوم خرداد بار دیگر در دانشگاه های کشور تکرار گردد.
3) اما مساله ای که شاید از دو مساله قبل نیز مهم تر می باشد، وزارت علومی است که با اهتمام مشغول به انجام یک خطای راهبردی است، مساله واگذاری برخی اختیارات برخلاف قانون و منطق است.
ما نیز اعتقاد داریم که باید حاکمیت و دولت به سمت سبک تر شدن کارهایشان و واگذاری کارها به مردم پیش بروند، اما این بدین معنا نیست که شان اصلی خود که تصمیم گیری و نظارت هست را نیز واگذار نمایند و یا کارها را به عده ای خاص واگذار نمایند، چرا که اگر این اتفاق بیفتد دچار فساد و بی عدالتی گسترده خواهیم گشت.
به طور مثال کم اثر کردن آزمون سراسری در مقاطع تحصیلات تکمیلی و واگذاری اختیار به گروه های آموزشی،حذف هیات مرکزی جذب و گزینش سلیقه ای اعضای هیئت علمی از مواردی است که بروز بی عدالتی در عرصه آموزش عالی و کاهش رشد علمی کشور را در پی خواهد شد.
و اما در باب فرهنگ
یکی از دغدغه های ویژه انقلاب در برهه کنونی مساله فرهنگ می باشد و بخش مهمی از فرهنگ ناظر به فرهنگ عمومی و باور به فرهنگ اسلامی است.
امروز شاهدیم از طرفی عده ای سعی می کنند با تنزل دادن شاخص ها و حداقلی کردن آن ها فضای بی بندوباری در عرصه های مختلف فرهنگی را به وجود بیاورند و در مقابل نیز عده ای به اشتباه و با ارائه شاخص های نه چندان درست سعی در سیاه جلوه دادن اوضاع فرهنگ عمومی کشور می نمایند و تفاوت هایی را که به برکت انقلاب اسلامی در فضای فرهنگ عمومی ناشی شده است را نادیده می گیرند.
حال سوال ما این است شاخص های ارتقا یا تنزل سطح فرهنگ عمومی در کشور چیست و چه مصداق هایی دارد و نقش جنبش دانشجویی در ارتقای این شاخص ها چگونه خواهد بود؟
از طرفی دیگر نگرانی ما رفت و آمد دولت ها است که باعث ایجاد حرکت سینوسی در مقوله فرهنگ می باشد. و تاسف بیشتر این است که هم اکنون این حرکت سینوسی باعث شکل گیری یک شبه رجعت به دوران اصلاحات و عدم باور متولیان به فرهنگ اصیل اسلامی و انقلابی است،که این مسئله در عملکرد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در مصادیقی همچون صدور مجوز ها و رفع توقیف برای آثاری که در تناقض آشکار با مبانی انقلاب اسلامی می باشد،نمایان است.
در تاریخ دولت های جمهوری اسلامی، شاهد آن بودیم که دولت های مختلف گفتمان های مختلف را مطرح نموده و سعی در گسترده کردن آن گفتمان دارند، اما مرور گذشته نشان می دهد که دولت ها در جامه عمل پوشاندن به گفتمان مطلوب خود به طور کامل موفق نبوده اند و یا دچار اشتباه شده اند و توجه بیش از حد به یک سو، آن ها را از ابعاد دیگر غافل ساخته است.
از سوی دیگر گاه این گفتمان ها باعث تخریب دول گذشته شده یا یک بی ثباتی را در نظام سیاست گذاری کشور به همراه داشته است.
سوال ما از رهبر عزیز انقلاب این است که حلقه اصلی مفقوده دولت ها چه بوده و چه چیزی باعث به ثمر ننشستن کامل دغدغه هایشان گشته؟ مساله از گفتمان بوده یا مساله از عملکرد دولت ها؟
و ما نسل سومی ها که شما ماموریت جامعه سازی را به عهده ما گذاشتید چه گفتمانی را باید علم داری کنیم؟
در همین جا لازم به ذکر است که بسیج دانشجویی دانشگاه های سراسر کشور ،نسبت خود را با دولت ها نه عداوت و نه اخوت تعریف می کند،بلکه همواره شاخصه ها و آرمان های مقدس انقلاب اسلامی را به عنوان سنگ محک خود در ارزیابی دولت ها قرار داده است.
بسیج دانشجویی در همه شرایط، آمادگی کامل برای همراهی و کمک به تمامی دولت های جمهوری اسلامی ایران را در دستور کار خود قرار داده است و از همین رو،در شرایط فعلی مهمترین مسئله را در پیگیری و مطالبه تخصصی موضوعاتی می داند که موجب شکوفایی هرچه بیشتر نظام مقدس اسلامی می گردد. مطالبه و پیگیری تخصصی اقتصاد بدون نفت،اقتصاد مقاومتی،کشاورزی بومی،توسعه منطقه ای نمونه ای از این پیگیری ها می باشد.
و اما دغدغه آخر
متاسفانه امر به معروف و نهی از منکر که از رکن های اساسی دین اسلام و قانون اساسی می باشد مورد غفلت واقع شده است. یک مساله مهم در این حوزه امر به معروف و نهی از منکر مسئولین و کارگزاران است. متاسفانه امروز شاهد آن هستیم که مسئولین و کارگزاران سعی می کنند به مردم نزدیک نشوند چه برسد به این که در مظان امر به معروف و نهی از منکر مردم قرار گیرند و متاسفانه این آفت تلاش برای عدم هم نشینی و هم صحبتی با مردم آن قدر گسترده شده است که برخلاف تاکیدات چندین باره حضرتعالی مسئولین سه قوه، وزرای محترم، برخی فرماندهان نیروهای مسلح، مسئولین صدا وسیما و غیره حتی حاضر به حضور در جمع های دانشجویی نیز نیستند!
وقتم تمام است، عرضم بسیار! قصه سخنان من به موخره رسیده است اما هنوز موخره مقدمه ای که بار گران اش را 36 سال است که بر دوش میکشیم فرا نرسیده است. موخره ای که خود یک آغاز است و قدم گزاردن در مسیری است که بشریت را به اوج قله های انسانی و رحمانی خواهد رسانید. و من هنوز در آرزوی شبانی خویش به سر می برم.»