به گزارش خبرنگار «خبرگزاری دانشجو» رحیمپور در ابتدای سخنرانی درباره ارتباط مهندسی و هنر گفت: ارتباط این دو هنوز بر من هم آشکار نیست اما آنچه واضح است اینکه اگر یک مهندس با ذهن منسجم و هندسه قوی طرحی هنری ارائه دهد این اثر، اثری تمیز و بدون وجود هرج و مرج و اغتشاشات روحی و روانی است.
وی در ادامه در پاسخ به این سوال که فعالیتهای هنری با نگاه دینی و موضع اسلامی چگونه محقق میشود گفت: در ابتدا باید مثالهایی درباره افرادی زد که نگاهی منفی به دنیای سینما با بعد دینی و مذهبی دارند. داوری و قضاوت ما باید از آنجایی شروع شود که تعریف مشخصی از دین و سینما ارائه شود.
وی در ادامه گفت: اولین مشخصه این است که این عرصه، عرصه رقابت مصرفی است و به همه چیز به شکل یک کالا نگاه می شود و دین و مذهب اگر بخواهند وارد عرصه سینما شوند باید به یک کالای مصرفی تبدیل شوند.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در ادامه با اشاره به اینکه در اکثر رسانهها دین مظهر حقانیت و مشروعیت نشان داده نمیشود افزود: آموزشهای دورههای آکادمیک برخی از کشورها دقیقا به نحوی است که افراد تحت تأثیر عمیق مصرفگرایی عملا با تصویری از دین بزرگ شدهاند که به شکل کالا درآمده است و تابع مصرف گرایی، عرضه و تقاضا و تبلیغ است.
وی در ادامه افزود: طبیعا هر اثر هنری با مبادلات، رقابت در فروش و گیشه، جذب مخاطب به لحاظ هنری و هم به لحاظ محتوا و هم به لحاظ ثروتی در ارتباط است. اما مسئله اینجاست اساسا باید از حقیقت صحبت کرد یا جذابیت؟ برخی معتقدند این دو با هم محقق نمیشود ولی ما در عرصههای دیگر هنری مثل شعر و ادبیات دیدیم که میشود از هر دوی اینها کنار هم صحبت کرد.
مدیر مسئول و سردبیر نشریه کتاب نقد در ادامه خاطرنشان کرد: برخی از اثرهای هنری دینی توانستهاند مفاهیم اخلاقی و عرفانی و اسلامی را در بهترین بعد به نمایش درآورند که مورد توجه عرصههای بین المللی هم قرار گرفته است. رویکرد اصلی این دغدغه تربیت بشر و به کمال رسیدن فرد است. در عرصه سینمایی این باور وجود دارد که دین مبنای عینی ندارد و یک رویکرد شخصی است و دینداران را فقط به این شرط در عرصه هنری وارد میکنند که دین را یک رویکرد و نگرش بدانند.
وی در ادامه به تشریح مفاهیم اصلی سینمای تجاری پرداخت و گفت: تعابیر مختلفی در نگاه سکولار وجود دارد که به دانشجویان آموزش داده می شود و از همان پایه به آنها گفته می شود که اگر کسی بخواهد از مفاهیمی چون دعوت به برادری وبرابری، صلح و توجه به ارزش های انسانی در سینما اثری تولید کند خلاف عرصه سینما عمل کرده است و مهمان ناخوانده است چرا که در عرصه سینما غالبا به مفاهیم شهوت، خشنونت و ترس و مالیخولیا پرداخته می شود و اگر این سه عنصر را حذف کنیم 90 درصد عرصه سینمای جهان را حذف کردهایم.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به آمار تولید فیلم های سینمایی در جهان گفت: کشور فرانسه سالی 250 فیلم تولید می کند که فقط 90 فیلم اکران می شود همچنین در کشور امریکا از 700 فیلم بیش از نصف آن اکران و مابقی وارد شبکه خانگی و تلویزیون میشوند دو سوم فیلم های کشور ایتالیا اصلا به مرحله اکران نمی رسد و فقط به این قصد ساخته می شود که روند فیلمسازی در ایتالیا وجود داشته باشد و در تمامی این ساخته ها دین فقط یک کالای مصرفی است.
وی با اشاره به فیلم نوح گفت: آخرین فیلم دینی که از سینمای هالیوود شاهد بودیم فیلم نوح بود که در آن هیچ آثاری از پیغمبری در شخصیت نوح نمیبینیم و این فرد را نمیتوان به عنوان کسی که از طرف خدا برای هدایت مبعوث شده است دانست.
رحیم پور در ادامه با اشاره به مرز معجزه و خرافه توضیح داد: هم خرافه و هم معجزه یک موقعیت خارق العاده است و توضیح عقلی ندارد و اینکه یک چیز فوق عقل است و یا اصلا با عقل جور نیست مرز نازکی دارد که واسطه شناخت آن فقط و فقط داشتن اطلاعات کافی است اما آنچه که از دین در ساخت فیلمها استفاده میشود حذف مسئله حقانیت احکام دینی و روایت دینی و اضافه کردن جذابیتهایی مانند جذابیتهای جنسی، مالیخولیایی و ترس است که بخواهند جذب مخاطب کنند.
وی در ادامه به جایگاه دین در فیلم ها اشاره کرد و افزود: مشکل دیگر این است که دین را فردی میدانند نه جمعی و دین وزنه مهمی در فیلمها نباید داشته باشد آنها در ساخت فیلم ها بعد اجتماعی حقوقی و تربیتی دین را فقط تحت تأثیر قوانین جوامع مدنی قرار می دهند و تمامی این قوانین باید تحت تأثیر جامعه سکولار باشد.
مدیر مسئول و سردبیر نشریه کتاب نقد افزود: آنها اجازه حضور فعال دین را در دنیایی که با سنت و مدرنیته و روابط ارباب رعیتی و نژادپرستی کلیشه شده است را ندادهاند و دین را منفعل دانسته اند که می تواند موضوع یا شروعی برای اثر هنری باشد ولی منشأ یا معیار برای ساخت فیلم در سینما نیست. آنها معتقدند که دین فقط تحلیل روانشناختی و جامعه شناختی است و نمی توان چیزی به اسم سینمای انقلابی و اسلامی داشته باشیم. انتخاب درسینما یک کنش است و ریشه و معیارش از رسانه های غیردینی است به این معنا که رسانه حتی اگر دینی باشد باید تابع ضابطه رسانههای غربی باشد و همچنین شرط ورود نیروهای مسلمان به هنر خنثی سازی متن دین در تئوری رسانه، هنر و سینماست.
رحیم پور در ادامه مقوله به زیبایی و هنر پرداخت و گفت: محور دوم اختلاف با مادی گرایان در تعریف از زیبایی است. راجع به فلسفه زیبایی تعریف زیادی شده است زیباییهای مخصوص را به طیف مادیگرا و الهی متفقالقول قبول دارند. طیف دیگری از زیبایی، زیبایی معقول و زیبایی فراعقلی است.
وی در ادامه گفت: برخی معتقدند هنر عرصه زیبایی و عرصه ایدئولوژی مکتب نیست و کسانی که درباره توحید، معاد و عدالتخواهی حرف میزنند به هنر ارتباطی ندارند در صورتی که هنر مهارت فنی و ذوق هنری میخواهد که شروط لازم برای ورود به دنیای هنر است. در مقابل عدهای هستند که مبانی و مفهوم هنر را میدانند ولی شعور تشخیص آنچه به مخاطب انتقال داده میشود را ندارند مثلا مفاهیمی مانند بیوفایی، خیانت، ظلم به زیردست را بدون توجه به بدی این مفاهیم خوب جلوه میدهند در حالی که شعور تشخیص مفاهیم انسانی و ضدانسانی را ندارند.
وی در ادامه افزود: اگر در این مبحث اسلام، انقلاب و دین را که به آنها شعار میگویند کنار بگذاریم باید گفت که یک هنرمند برای خلق اثرش باید به دو شعار پاسخ بدهد "که بگوید؟" و "چگونه بگوید؟" در اینجاست که معنا و مفهوم آنچه که هنرمند میسازد مشخص میشود و نشان میدهد که فرد دارای مرزی بین ارزشهای انسانی و غیرانسانی است یا نه؟
مدیر مسئول و سردبیر نشریه کتاب نقد گفت: ضعیفترین ساختههای دنیا هم حتی به غلط به این دو سوال پاسخ دادند. برای مثال به راحتی می توان در حین یک جلسه با استفاده از عکسهای نابهنجار که از افراد گرفته میشود یک جلسه معقول را نامعقول جلوه دهد. اینجاست که بحث روش و محتوا مطرح میشود چرا که نگرشها باعث میشود که در خلق آثار، نوع خاصی از تعاریف درباره مفاهیم بیان شود.
وی به تأکید اسلام در خصوص زیبایی در همه ابعاد زندگی اشاره کرد و گفت: زیبایی در آنچه از قرآن استنباط می شود زیبایی در صبر که همان صبر جمیل است. حتی در مورد طلاق آیهای از قرآن میفرماید تکریم بالاحسان که یعنی با زیبایی و نیکی از یکدیگر جدا شوید و اینها نمونه هایی از اهمیت اسلام به زیبایی میباشد.
رحیمپور ادامه داد: فرم و محتوا هرگز از هم جدا نمیشوند و ما در فیلمها شاهد این هستیم که کارگردان با وجود اینکه تلاش میکند به مفاهیم توجه نکند در سراسر فیلم شاهد بیان مفاهیم هستیم چرا که یک عمل از دو حالت خارج نیست یا اخلاقی است یا غیراخلاقی. زیبایی نه صرفا امری روحی و درونی و نه صرفا بیرونی است از آنچه در ساخت فیلمها دیده شده وجود قهرمان و ضدقهرمان بوده که نشان دهنده ناکافی بودن زیبایی فرم است.
عضو شورای انقلاب فرهنگی در پایان به اهمیت زیبایی دردعاهای روزانه اشاره کرد و گفت: در دعاهای ما شاید بیش از 50 بار به زیبایی و جمال و حسن سخن گفته شده است و در آخر تعبیر متفکران اسلامی پایانبخش کلام من است: زیبایی ظاهری و مهارت اگر بدون زیبایی باطن باشد مثل یک شمشیر دو لبه است که هم خود فرد و هم جامعه را از بین میبرد.