گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، «تقسیم هنرمندان به ارزشی و غیر ارزشی بی معناست.» این جملهی معروفی بود که حسن روحانی کمتر از دوسال پیش در ۱۸ دی ۱۳۹۲ و در اولین دیدارش با برخی از هنرمندان کشور مطرح کرد، جملهای که از همان ابتدا با موضعگیری انتقادی بسیاری از فعالان عرصهی فرهنگ مواجه شد که چگونه میتوان هنرمندی همچون استاد فرشچیان را که بیشتر عمر هنری خود را صرف خلق آثاری در رسای اهلبیت رسولالله و ارزشهای والای انسانی کرده با برخی دیگر از به اصطلاح هنرمندان که آثارشان مملو از تمایلات مادی و بعضا پست و حیوانی است در یک رده قرار داده و هر دو را «هنرمند ارزشی» نامید.
پر واضح بود که هدف اصلی روحانی از به کار بردن این تعابیر، جلب حمایت هنرمندان و استفاده از ظرفیت آنها و طرفدارانشان برای افزایش محبوبیت خود بود؛ مسئلهای که از همان زمان از دید فعالان فرهنگی پنهان نمانده و در اظهارات برخی از ایشان خودنمایی کرد. استاد حسن رحیمپور ازغدی یک روز پس از این سخنان روحانی، اینگونه نسبت به آن واکنش نشان داد: "یکی کردن هنرمند ارزشی و غیرارزشی، کاسبی است."
استاد رحیمپور که در چهارمین جشنواره مردمی فیلم عمار در محل سینمای فلسطین سخنرانی میکرد ضمن از سر «دغدغه ریاست» خواندن چنین اظهاراتی گفت: "عدهای به اسم برابری طلبی و صلح دوستی میخواهند مرزهای حق و باطل را بردارند و این یک جریانی است که اصلا خط قرمز و اصول ندارد. من معنی این جمله را نمیفهمم که هنر ارزشی و ضدارزشی وجود ندارد! یعنی سینمایی که مروج شرک و خرافه است با سینمایی که مروج توحید و عبادت مساوی است؟ بعضیها اصلا به این چیزها فکر نمیکنند، به دنبال چیزی هستند که برایش کف بزنند، اینها دغدغه حقیقت ندارند، دغدغه ریاست دارند."
اما تمام این شعارهای لیبرالیستی و پرحاشیهی روحانی نیز نتوانست عینک بدبینی را از چشم طرفدارانش بردارد و آنان را وادار کند به هنرمندان نگاه توام با احترام داشته باشند.
کمتر از دو سال پس از آنکه روحانی مرزهای ارزشی را در هم شکسته و سعی کرد تا هنرمندان ضدارزشی را همطراز هنرمندان متعهد و ارزشی قرار دهد اما تعامل حامیان دولت یازدهم با هنرمندانی که در راستای منویات ایشان حرکت نکرده و نسبت به دولت انتقاداتی دارند نشان داد که حتی طرفداران حسن روحانی نیز بر صداقت سخنان او اعتماد نداشته و حاضر به پذیرش شعارهای «صلح کل» وی نیستند.
اگرچه سابقهی توهین جریان زاویهدار با ارزشهای انقلاب، به هنرمندان همصدا با مردم و انقلاب ایشان به درازای عمر انقلاب است و اگرچه دوران هشت سالهی حاکمیت مدعیان اصلاحطلبی یکی از تاریکترین دورهها به لحاظ ایجاد محدودیت برای این قبیل هنرمندان چه از طرف دولت و چه از طرف گروههای فشار وابسته به جریان اصلاحطلبی است، اما این جریان طی دو سال اخیر بار دیگر فرصت یافته تا هر آنکس را که اندک زاویهای با طرز فکرش دارد به انواع و اقسام تهمتها و توهینها از صحنه رانده و فضایی آکنده از اختناق را برای جلوگیری از اظهارنظر آزادانهی افراد ایجاد کند.
هرچند دوسال اخیر در بردارندهی موارد ریز و درشتی از تاختن جریان اصلاحات به هنرمندان منتقد دولت است اما بیشک مهمترین و شاید بتوان گفت یکی از کثیفترین این هجومهای ناجوانمردانه، در جریان رقابت خندانندهی برتر برنامهی خندوانه اتفاق افتاد زمانی که امین حیایی هنرمند باسابقهی کشور به رقابت با امیرمهدی ژوله پرداخت. این رقابت جذاب میتوانست به یکی از ماندگارترین نمایشهای کمدی در تلویزیون بدل شود اما سیاستزدگان جریان اصلاحطلب که رامبد جوان کارگردان خندوانه از آنان با تعبیر «چرک اندیشان» یاد میکند؛ بار دیگر به صحنه آمده و با غبارآلود کردن فضا و ایجاد جو هیجانی به دوقطبیسازی ماجرا علیه امین حیایی پرداختند. جرم امین حیایی از دیدگاه این منادیان دروغین آزادی بیان، ایفای نقش در فیلمهای سینمایی مخالف فتنه آمریکایی-انگلیسی ۸۸ بود که به فتوای ابلهانهی حضرات او را درحد یک دشمن حربی پایین آورده و ایراد هر نوع توهین و بیاخلاقی علیه او را مباح دانستند. البته برای بسیاری از مردم مخالف فتنه، بازی در زمین این دن کیشوتهای متوهم که تخصص عجیبی در دشمنتراشی از هر مسئلهی کوچک و بزرگی دارند، مضحکتر از آن بود که ارزش مقابله داشته باشد از همین رو بسیاری از آراء ژوله توسط کسانی به او داده شد که با فتنه و فتنهگر دشمنی خونی دارند -از جمله نگارندهی این متن-.
پردهی دیگری از پوشالی بودن شعار تحمل سخن مخالف و احترام به هنرمندان توسط حامیان دولت طی روزهای اخیر و با انتشار انتقاد کوتاه اما صریح و بیپردهی استاد اکبر عبدی از حسن روحانی رونمایی شد. عبدی که در برنامهی «دید در شب» با رضا رشیدپور -مجری نزدیک به روحانی- گفتوگو میکرد، در پاسخ به سوال مجری که نظرش را درمورد دکتر محمود احمدینژاد پرسید، گفت: "آدم فوق العاده راحت، اصلا در کنارش احساس نمی کردی آدم بزرگ سیاسی است." همین احساس راحتی عبدی از بودن در کنار احمدینژاد برای صدور حکم تکفیرش توسط «تکفیریهای روشنفکرنما» کافی بود اما عبدی ترجیح داد تا موضع خودش را شفافتر اعلام کند تا اصلاحطلبان هیچ شک و شبههای برای تکفیر او نداشته باشند؛ او درمورد نظرش راجعبه روحانی به نکتهای اشاره کرد که حرف دل بسیاری از مردم کوچه و بازار است اما حامیان در پستو نشستهی دولت حاضر به روبهرو شدن با آن نیستند. اکبر عبدی گفت با شنیدن نام حسن روحانی: "یاد بدقولی می افتم ، بعد از آمدنش وضعیت اقتصادی بدتر شد."
با انتشار این اظهارنظر صریح، دستور هجوم همه جانبهی جریانی که همه کس به جز خود را بیفرهنگ میداند؛ علیه اکبر عبدی صادر شد. از لعن و نفرین علیه او گرفته تا ناسزاگوییها و فحاشیهای چندشآور. از منظر جریان اصلاحطلب اکبر عبدی هم مجرم است. جرم او همان جرم امین حیایی و امثال اوست «بیان مطالبی که اصلاحطلبها دوست ندارند». ظاهرا از دیدگاه این جریان همهی ابناء بشر قابل احترام هستند مگر آنهایی که حرف این جریان را تکرار نکنند!!
به هر حال به نظر میرسد اظهارات اخیر اکبر عبدی بر محبوبیت این بازیگر محبوب در میان عامهی مردم افزوده باشد چرا که مردم درستی گفتههای او را در زندگی روزمرهی خود احساس کرده و آن را تصدیق میکنند. شاید بد نباشد که حامیان تکفیرگرای دولت برای پی بردن به نظر مردم درخصوص اظهارات عبدی به استقبال سرد و بی رمق مردم مازندران از رئیس دولت در سفر هفتهی گذشتهی او به این استان توجه کنند، استقبالی که آنقدر کم تعداد و سرد بود که ستاد استقبال از روحانی را به ارسال نامهی عذرخواهی خطاب به او واداشت.
سال 93: هنرمند های ارزشی بی ارزش و هنر مندهای غیر ارزشی ارزشمند شدند (سیمرغ های جشنواره)
سال 94: هنرمندهای ارزشی بروند به جهنم و ناهنرمندها شدند هنرمند
حاسبوا قبل ان تحاسبوا
همه چیز رو با نگاه تنگ و حزبی خودتون می بینید.
واقعا متاسفم برای این طرز فکرتون.
مثلا برای رئیس جمهور این کشور که رای اکثریت مردم رو داره حتی از لفظ آقا استفاده نمی کنید اما به یه سخنران می گید استاد!
...
خدا همه رو به راه راست هدایت کنه.
الهی آمین
رای ایشان با آن همه سیاست بازی و کلکهای انتخاباتی رو چطور به دل بپذیریم؟ فراموش نکردید بازی ها را که؟
برای کسانی که بازیهای انتخاباتی رو بلد نیستن یا اطلاعی ندارن فقط یک خط میدم. کنار رفتن دستوری آقای عارف را بخاطر دارید؟ خلف وعده آقای ولایتی و کنار نرفتن ایشان را چطور؟
چطوری کسی را بپذیریم که دو نفر فتنه گر از ایشان دفاع کردن؟ که در صفحه اول سایتشون هم منتشر کردن؟
اگر کسی اهل فکر و تعقل بود فریب کلید ایشان را نمیخورد و عکس آن دو فتنه گر ملعون را که در سال 88 از هیچ فتنه انگیزی کوتاهی نکردن را در سایت ایشان میدید متوجه میشد که به پس ماندههای فتنه رای میدهد. متاسفانه حافظه تاریخی ما مردم ایران ضعیف است حتی کمتر از یک سال!!!!
"چراکه می تونه دروغ رو طوری بگه که حتی خودش هم باور کنه چه برسه به مردم!!! "
...
به نظرتون لیبرال های اول انقلاب کجان ؟
جمع شدن تو دولت
مهم اینه که ادم در هرجا و هر پستی باشه بجز حقیقت چیزی نگه حتی اگه به ضررش باشه
دولت راستگویان باید صادق بودن از ایشون یاد بگیرن اونا که شهامت راست گویی رو ندارن و با این عناوین خودشونو گول میزنن
کاش این 4سال زود تموم بشه فقط منتظرم این روزای ننگین تموم بشه بکن ای صبح طلوع....
در پناه حق باشی آقای عبدی
ملت رو خوب فريب داد با وعده هاي بسيار زياد که هيچ کدومش اصلا عملي نشد