به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجو از مشهد حمید احمدی امروز در همایش هویت ملی ایران که توسط کانون ایران شناسی دانشگاه فردوسی مشهد در دانشگده اقتصاد این دانشگاه برگزار شد گفت: در دوره معاصر یعنی طی 50 سال اخیر با این مسئله روبه رو بودیم که بخش هایی از عناصر هویت ملی ما سیاسی شده اند به طوری که هویت ملی و دین در مقابل یکدیگر قرار گرفته اند.
وی با طرح این پرسش که جایگاه دین و قومیت در هویت ملی چیست و چرا گاهی دین در مقابل هویت ملی قرار می گیرد تصریح کرد: پیش از50 سال اخیر این سه عنصر در مقابل یکدیگر قرار نگرفته بودند بلکه دین و هویت ایرانی هر کدام جایگاه خاص خود را داشته و با هم در تعارض و کشاکش نبوده اند.
کارشناس ارشد مسائل خاورمیانه لایه هویتی فردی، اجتماعی و ملی را سه لایه هویتی دانست و خاطر نشان کرد: هویت فردی تقریبا ثابت است اما هویت اجتماعی دارای تکثر می باشد که مباحث قومی و فردی در این لایه است اما هویت ملی تنها یکی است ما یا ایرانی هستیم یا نیستیم.
وی افزود: در تاریخ ایران اصولا رابطه دین و ملیت یک رابطه همکاری و همیاری بوده است و معمولا دین یاور ملیت بوده است.
احمدی یادآور شد: عنوان شده در سه دوره ساسانیان، صفوی و جمهوری اسلامی دین و دولت با هم همیار بودند، این در حالی است که در دو دوره نخست دولت کار خود را می کرده و دین به یاوری از دولت می پرداخته بنابراین تنها در دوره جمهوری اسلامی ایران است که دین و دولت یکی شده اند.
این کارشناس مسائل خاورمیانه ادامه داد: تصورات نادرستی وجود دارد که عنوان می کنند دین مقابل ملیت قرار دارد و مقامات ملی در برابر دین ایستادگی می کرده اند و یا اینکه عنوان شده نظریه شیعه حکومت ها را غاصب می پندارد و معتقدند شیعه مخالف حکومت است و آن را از آن امام زمان می داند این در حالی است که اصل نظریه غصب این گونه نیست چنانچه معتقد باشیم شیعه عنوان می کند که حاکمان غاصب هستند این گونه برداشت خواهد شد که شیعه پیرو آنارشیت است این در حالی است که اصل نظریه غصب حکومت بیان می کند که پس از پیامبر حکومت از آن اهل بیت است که خلفا آن را غصب کرده اند و پس از غیبت کبری عنوان کردند که حکومت از آن فرد غایب است و هر فردی که به نام اسلام و پیامبر حکومت کند غاصب است کسانی که چنین ادعایی ندارد.
احمدی تصریح کرد: در تاریخ تشیع همکاری با دولت نادرست نبوده و اینجاست که می گوییم رابطه دین و دولت رابطه همکاری بود به ویژه در دوره صفویه.
وی با یادآوری این که از دوره پهلوی تضادها بین دین و دولت افزایش یافت خاطر نشان کرد: در دوره پهلوی اول کشاکش میان دین و دولت گسترش نداشت این افزایش کشاکش را در دوره پهلوی دوم شاهد هستیم که البته این مسئله به معنی کشاکش بین دین و ملیت نبود بلکه اعتراض و انتقاد به شیوه حکومتداری بود.
این کارشناس مسائل خاورمیانه بیان داشت: با توجه به اینکه تضاد بین دین و ملیت در کشورهای عربی مانند عربستان و مصر در سال های دهه 40 وجود داشت تئوری هایی در این رابطه به وجود آمدند که آن تئوری ها وارد ایران شد و این گونه قلمداد می شد که دین و ملیت در تضاد با یکدیگر می باشند به طوری که حتی مشاهده می کنیم در سال های ابتدایی انقلاب بسیاری از این نظریه پیروی می کردند به طوری که یکی از سوالات گزینش این بود که شما ایرانی مسلمان هستید یا مسلمان ایرانی.
وی با بیان اینکه دین هویت فرا ملی است که نباید در برابر ملیت قرارش دهیم گفت: ملیت هویتی است که در جریان معاصر یک هویت سراسری محسوب می شود این ملیت را نباید در برابر دین قرار دهیم بنابراین این تصور نادرست است که دین را در برابر ملیت قرار دهیم. قرار گرفتن دین و ملیت در برابر یکدیگر از خارج از مرزهای ایران و حوزه تشیع وارد شده و برگرفته از گفتمان سلفی می باشد.
وی تاکید کرد: قومیت بخشی از هویت اجتماعی کشور ماست. در تاریخ ایران سابقه ندارد که شنیده باشیم بین دولت ایران و گروه های مختلف کشمکش به وجود آمده باشد.
این کارشناس مسائل خاورمیانه یادآور شد: اصولا ایران به عنوان یک جامعه سیاسی ویژگی هایی دارد که با سایر جوامع قومی در جهان متفاوت است. به طور کلی جوامع قومی در جهان چهار دسته هستند: دسته نخست مانند کشورهای آمریکا و آلمان کشورهای مهاجرپذیرند و افراد به دلایلی مانند مسائل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و.... به این کشورها مهاجرت کرده اند. دسته دوم جوامعی هستند که بر اثر فتوحات نظامی فتح شده و اقوام را در درون خود جای داده اند. دسته سوم جوامع جدید التاسیس براساس ملزومات بین المللی و منطقه ای هستند مانند کشور پاکستان و دسته چهارم جوامعی هستند که گروه های قومی از قرن ها و سال ها پیش در آن منطقه ساکن بودند مانند ایران و هند.
وی با اشاره به اینکه گفتمان های مارکسیست در پی سیاسی شدن مسئله دین به وجود آمدند گفت: این گفتمان برای پیوند دادن اقلیت های قومی به خود این گونه تبلیغ می کردند که هر قومی می تواند برای خود کشوری واحد داشته باشد ما نیز از آنان حمایت خواهیم کرد.
احمدی در ادامه با اشاره به اینکه دولت ایران هیچ گاه به صورت عمدی به دنبال ستم به قومیت ها نبوده، بیان داشت: حوادث اخیر منطقه می بایست درس عبرتی برای ما باشد این همه کوبیدن بر طبل تضاد قومیت و ملیت یک نتیجه بیشتر نخواهد داشت و آن تفرقه است. یک بخش از به وجود آمدن داعش نیز تضاد قومیت و ملیت در کشورهایی مانند سوریه و افغانستان بوده است.
وی در پایان گفت: تضعیف دولت منجر به بی ثباتی سیاسی خواهد شد نباید دین و ملیت را در مقابل یکدیگر قرار دهیم.