به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو؛ به نقل از روابط عمومی سازمان هنری رسانهای اوج، بیست و سومین مراسم «شب شاعر» که به پاسداشت استاد مصطفی علیپور اختصاص داشت، عصر روز گذشته با حضور بسیاری از چهرههای نامآشنای عرصهی شعر و ادب در نخلستان سازمان اوج برگزار شد.
اسماعیل امینی: دشمنیها به روح علیپور راه نیافتند
اولین سخنران این مراسم دکتر اسماعیل امینی بود. وی که به سابقه آشنایی و دوستی خود با مصطفی علیپور اشاره نمود، تصریح کرد: «با این وجود حتی اگر چنینی دوستی و رفاقتی نیز بین ما نبود باز هم همین تصور را در مورد علیپور داشتم.»
امینی در ابتدا به آسیبشناسی دو مشکلی که امروزه گریبانگیر ادبیات فارسی شده است، پرداخت. او اولین آسیب را ایدهآل نگری برخی از ادیبان برشمرد و گفت: «امروزه با این مشکل مواجه هستیم که هر کس ایدهآلهای خود را به عنوان واقعیت مطرح میکند. برای مثال برخی نوگراها معتقدند باید اثری از ادبیات کهن در شعر معاصر نباشد و این نظر خود را به طور کامل به عنوان حقیقت شعر معاصر مطرح میکنند و در بر مقابل برخی سنتگرایان هرگونه دوری از شرایط شکلی شعر سنتی را نمیپدیرند و از پذیرش اشعاری که فاقد وزن و رعایت قوافی است سر باز میزنند. به این ترتیب یک مشکل آن است که بسیاری متعصبانه تنها آنچه که خود باور دارند را حقیقت میشمارند.» امینی سپس دومین ایراد حال حاضر ادبیات ایران را عدم تحمل نقد دانست و افزود: «بسیاری امروزه هرگونه نقدی را دشمنی تلقی میکنند.»
دکتر امینی پس از اشاره به این دو ایراد این نکته را در مورد مصطفی علیپور قابل توجه دانست که هر دو ایراد در این ادیب یافت نمیشود. وی یکی از خصوصیات علیپور را احترام به منتقدان و استفاده از انتقادات آنان دانست و افزود: «امروزه در روابط مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و... رفتارهای تند پدید آمده است و همین موضوع باعث تعمیم حس دشمنی میان افراد و طبقات مختلف شده است اما خوشبختانه دشمنیها به روح علیپور راهی نیافت»
دکتر امینی در پایان پس از بیان خاطراتی از نقدپدیری مصطفی علیپور، ضرورت توجه و مطالعه دقیق کتابهای ادبی را یادآور شد و در آن میان به اهمیت والای یکی از کتابهای استاد علیپور یعنی «ساختار زبان شعر امروز» اشاره کرد.
مرتضی محدثی خراسانی: دکتر شفیعی کدکنی، علیپور را به خاطر کتاب ساختار زبان شعر امروز ستود
پس از اسماعیل امینی، نوبت به مرتضی محدثی رسید که پشت تریبون قرار بگیرد. وی در آغاز بیانات خود با اشاره به ماهیت مراسمهای بزگداشت گفت: «با توجه به اینکه دیگران از ویژگیهای علیپور در ادامه بیشتر خواهند گفت من ترجیح میدهم قدری متفاوت عمل کنم و به بیان دو خاطره بپردازم که البته در هر دو خاطره به زمانی برمیگردد که مصطفی علیپور بسیار شادمان پرانرژی شد.»
محدثی خراسانی به جمعآوری کتابها از کتابخانههای مدارس مشهد در روزهای نخست پیروزی انقلاب بدون توجه به کیفیت کتب و از بیم وجود کتب ضلال به سالهایی اشاره کرد و اضافه کرد: «مدتی بعد به من اجازه داده شد تا به انبار آن کتابها سرکشی کنم. من نیز از بین دوستان مصطفی علیپور را همراه با خود بردم. شوق اوبه هنگام مواجه شدن با آن همه کتاب قابل توصیف نبود. علاقه او به کتاب در حدی است که پس از چندین ساعت و تاریک شدن هوا به زحمت توانستم او را راضی کنم تا از کتابها دل بکند و تعداد بسیار زیادی از کتابها نیز توسط او گزینش شد.»
محدثی در ادامه با اشاره به دیدارهای ادواری با دکتر شفیعی کدکنی گفت: «پس از درخواستهای ما استاد شفیعی کدکنی پدیرفتند که هرچند ماه یک بار با جمع خاصی از علاقمندان را به حضور بپدیرند. در یکی از همین جلسات من شعری که علیپور در مورد استاد کدکنی سروده بود را برای ایشان قرائت کردم. پس از قرائت این شعر دکتر کدکنی به تحسین علیپور لب گشودند اما این تحسینها نه برای شعر که به دلیل کتاب «زبان شعر امروز» بود که ایشان میفرمودند به هنگام حضور در دانشگاه پرینسنون این کتاب به دست ایشان رسیده است. جالب آنکه استاد از ما خواستند مقدمات دیدار ایشان و مصطفی علیپور را خارج از برنامه دیدارهای عادی و به صورت ویژه تدارک ببینیم و جالبتر آنکه به این حد نیز اکتفا ننمودند و شخصا با علیپور تماس گرفت و علیپور به شدت از این موضوع خوشحال شده بود.»
جواد محقق: علیپور ویژگیهای یک معلم واقعی را دارد
استاد جواد محقق سومین سخنران این مراسم بود. وی پس از گلایه مجری برنامه به عدم توجه مسئولان آموزش و پرورش به این مراسم که به پاسداشت یک معلم پرداخته شده بود بیان کرد: «پس از سالها دیگر این رفتار برای من عجیب نیست بلکه به عکس اگر خلاف این باشد و مسئولان آموزش و پرورش به چنین مراسمی توجه کنند، تعجب میکنم.»
وی در ادامه بیانات خود با اشاره به اهمیت و سختیهای شغل معلمی افزود: «معتقدم معلمهای واقعی، معلم خلق میشوند و آقای علیپور یک معلم واقعی است چراکه ویژگیهای معلم واقعی در علیپور مشهود است.» استاد محقق با برشمردن برخی از این ویژگیها، علاقه به یادگیری مداوم را اولین ویژگی یک معلم دانست که به خوبی میتوان آن را در مصطفی علیپور مشاهده کرد. وی ادامه داد: «ویژگی دیگر علاقه به آموزش دادن مستمر است و علیپور در این سالها هرگز دانستههای خود را از شاگردانش دریغ نکرد.» این شاعر معاصر در ادامه با اشاره به حدیث نبوی در مورد پسندیدن برخی ویژگیهای کودکانه همچون کینه نداشتن، شگفتزدگی و عدم دلبستگی به دنیا، تصریح کرد: «بر همین اساس میتوانیم کودکانگی را یکی دیگر از ویژگیهای معلم واقعی بدانیم که این ویژگی نیز به خوبی در رفتارهای علیپور مشهود است.» استاد محقق در پایان با برشمردن برخی دیگر از ویژگیهای یک معلم واقعی همچون دست و دلبازی در آموختن، ادب نفس، مناعت طبع با این نکته به کلام خود پایان داد که تمام این نکات را میتوان در رفتارهای استاد مصطفی علیپور مشاهده کرد.
منوچهر علیپور: از مصطفی بسیار آموخته ام
در ادامه مراسم یکی از برادران استاد مصطفی علیپور، یعنی منوچهر علیپور به سخنرانی پرداخت. وی ضمن بیان نکاتی در مورد شخصیت و رفتارهای مصطفی علیپور بیان داشت: «مصطفی در حوزههای شعر، نقد شعر و زبان شعر صاحب نظری توانا است و خوشحالم که از او نکات بسیاری آموختهام.» وی در ادامه در مورد دقت نظر علمی مصطفی علیپور توضیحاتی ارائه نمود و در ادامه خاطرات چندی از ایام جوانی این استاد و شاعر معاصر کشور بیان کرد.
پس از پایان سخنان منوچهر علیپور نوبت به پخش کلیپی مستند به کارگردانی یحیی محمدعلی رسید که به زندگی هنری استاد مصطفی علیپور پرداخته بود.
سید احمد نادمی: چاپ کتابهای جدید علیپور مایه توفیق است
پس از اتمام کلیپ، نوبت به احمد نادمی رسید تا پشت تریبون قرار بگیرد و در مورد زندگی هنری مصطفی علیپور به سخنرانی بپردازد. وی با اشاره به مشی رفتاری علیپور سخنان خود را چنین آغاز کرد: «همیشه چه زمانی که مصطفی را از نزدیک نمیشناختم و چه حالا که سالها است با او دوستی صمیمانهای دارم، برای من مصطفی علیپور به عنوان شاعری مرموز مطرح بود.» وی در تشریح سخنان خود ادامه داد: «گرچه بسیاری او را نیمای زمان خود میدانند اما به نظرم او در فضای بیشتر در جهت اعتلای جهان شعر تلاش میکند.» وی با اشاره به خودداری مصطفی علیپور از چاپ کتابهای شعر خود ادامه داد: «با وجود این همه توجهی که به مصطفی صورت میگرفت او کسی نبود که بخواد برای خود جاه و شکوهی بسازد و سالها اجازه انتشار کتاب جدیدی از خود نمیداد.»
نادمی در ادامه با اشاره به چاپ دو اثر جدید از مصطفی علیپور بیان داشت: «واقعا توفیق بزرگی است که بالاخره مصطفی به چاپ دو اثر جدید خود رضایت داد. اما به هر صورت در روزگاری که باز هم به شعر نیمایی توجه میشود مصطفی علیپور این از خودگذشتگی را داشت که شعر بگوید اما منتشر نکند تا بیشتر از شعر نیمایی سخن بگوید و شاید به همین دلیل است که تا این حد برای کلاسهای خود ارزش قائل است.»
علیرضا قزوه: علیپور خود را وقف اعتلای شعر کرد
سخنران بعدی این مراسم علیرضا قزوه بود. این شاعر معاصر کشور در آغاز سخنان خود به سابقه دوستی خود با مصطفی علیپور که به سالهای اولیه دهه شصت باز میگردد اشاره کرد و ادامه داد: «هرگاه مصطفی را میبینم فکر میکنم نیمایی است که پنجاه سال دیر به دنیا آمده است.» قزوه با اشاره به صبر و حوصله مثالزدنی که در وجود مصطفی علیپور نهادینه شده است گفت: «در دورانی از ادبیات به سر می بریم که بسیاری از شاعران میخواهند یک شبه ره صد ساله بروند و چند پله را با هم جهش کنند اما مصطفی از آن دسته از شاعرانی است که با صبر و حوصله راه پیشرفت را پله به پله و گام به گام پیمود.»
این شاعر معاصر کشور با تقدیر از تعهد علیپور به تربیت شاعران جوان تصریح کرد: «البته من به دلیل مشغلههای متعدد کاری فرصت حضور در کلاسهای مصطفی را ندارم اما دفتر من مجاور به کلاسی است که مصطفی در آن به تدریس میپردازد و بسیاری از مواقع به آنچه که در کلاس آموزش میدهد گوش میکند و باید به این حقیقت اذعان کرد که هرگز از کلاسها کم نمیگذارد و بسیاری از فضاهای اخلاقی را پدرانه و معلمانه درس میدهد.»
قزوه در ادامه با اشاره به فضای فعلی ادبیات فارسی گفت: . ما تعادلی در هر دوره میخواهیم که یک تعدادی از ادبا شاعر باشند و ادبیات خلاقه داشته باشند و تعدادی دیگر به فرهنگ شاعران بپردازند و اصطلاحاً به این کار تذکره نویسی میگویند. در روزگار ما با این همه حجم شاعر یکی دو تا تذکره بیشتر نوشته نشده است. امروز بزرگانی چون دکتر محمدرضا سنگری، دکتر محمرضا روزبه، محمدکاظم کاظمی، محمد ترابی و مصطفی علیپور به این رسالت بزرگ نقد شعر میپردازند و راه نقد شعر را در کنار شاعری میگیرند.
قزوه در ادامه با اشاره به تاثیر نقد شعر در مکتبسازی از شعر دوران انقلاب تصریح کرد: من معتقدم در شرایط فعلی ادبیات اینکه شعرها را در گنجینه ها حفظ کنیم کار درستی نیست ما اتفاقا در این زمانه به شعر نیاز داریم. اما در این میان نباید فراموش کنیم که توجه به شعرهای مختلف مخصوصا شعرهای نو و نقد شعر و ارائه مکتب ادبی انقلاب بسیار اهمیت دارد. ادبیات سهم بسیار زیادی در هنر انقلاب دراد و پیشگام بوده است چراکه مکتب هنری انقلاب را ادبیات تبیین میکند. ادبیات همیشه خط شکن بوده است و اگر ما هزار شاعر داشته باشیم و منتقد نداشته باشیم تا ادبیات را تبیین کنند مکتب شعری در خطر قرار میگیرد لذا در روزگار ما باید امثال علیپورها حضور داشته باشند.»
وی در ادامه افزود: «گاهی ادبیات را خود ما بچههای ادبیات جدی نمیگیریم. به نظر من شعر هنر اول ایران است و تا حدی سهم خود را ادا کرده است و اگر امروز هنرهای مختلف را به حضرت آقا ارائه کنیم و بپرسیم از کدام راضی هستید قطعا ایشان شعر را مورد تایید قرار میدهند. و در این میان کسانی که خللها و کمبودها را جبران میکند قطعا کار بزرگتری میکند.»
قزوه در پایان با یادآوری رویکرد علی پور تصریح کرد: «معتقدم علی پور و امثال او، خود را وقف ادبیات کردهاند.»
مرتضی امیری اسفندقه: مصطفی نیمی ابوسعید است و نیمی بوعلی
سخنران بعدی این مراسم مرتضی امیری اسفندقه بود. او سخنان خود را اینچنین آغاز کرد: «خوشحالم که پاسداشت مصطفی علیپور در هوایی شبیه خود او برگزار شدتازه، نو و طربناک.» وی سپس از رابطه صمیمی خود با مصطفی علیپور گفت و چنین اداکمه داد که: «برای حرف نو زدن از مصطفی علیپور باید مطالعه کرد اما در عین حال از سال 1366 حفظم.»
وی با بیان اینکه در مورد مصطفی باید تمامی اساتید و شاگردانش صحبت کنند و از میان شاگردان او من آمده ام در مورد ارتباط علیپور و قیصر امینپور توضیح داد: «گرچه من رابطه سلمان هراتی و مصطفی را ندیدم مصطفی کسی بود که قیصر بسیار دوست داشت. هم دانش مصطفی را و هم معلمی او را.»
امیری اسفندقه به مورد اهمیت کتابهای علیپور اشاره کرد و گفت: «بسیاری از شاعران و استادان شعر امروز از کتابهای مصطفی علیپور استفاده مخصوصا از کتاب «ساختار زبان شعر امروز» کردند.» وی در مورد زبان شعری علیپور نیز به بیان این نکته پرداخت که: «علیپور از نگاه من نیمی ابوسعید است و نیمی بوعلی. مصطفی توانسته آنچه نیما در مورد شعر نو میگفته است را هم در شعر خود به رخ بکشد و هم در کلاسهای درس به رخ بکشد.» این شاعر معاصر یکی از شعرهای علیپور را نیز به صورت ویژه موردئ توجه قرار داد: «اگر شعر مترسک مصطفی را خوانده باشید متوجه خواهید شد که یک انتخاب بهینه و رازینه از محل زندگی خود سروده است. آنقدر کتاب نماشم خود را به پای کاهی بریزم که در کلاه مترسکی است که مصطفی آن را سروده است.» وی در پایان گفت: «مصطفی جان دست دل و دست شعر های تو را میبوسم.»
مجید سعدآبادی: به اینکه نفس شما به من خورده است افتخار میکنم
سخنران بعدی همایش مجید سعدآبادی بود و در آغاز با بیان احساساتی گفت: «بغضی در گلو دارم چراکه خود را از لحاظ روحی چنان به استاد مصطفی علیپور نزدیک میبینم که گویا این برنامه برای خود من گرفته شده است.»
وی در ادامه در مورد شیوه تدریس علیپور اینگونه بیان کرد: «علیپور دنبال گلچین شاگردان خاصی نبود تا با بزرگ شدن آنها خود را مطرح کند بلکه به هرکس که مشتاق بود حتی کسانی که در شاعری هیچ تجربهای نداشتند و یا در آغاز راه بودند بدون هیچ ادعایی شعر گفتن را میآموخت و از همین رو است که شاعران زیادی را تربیت کرده است. شاعرانی که شاید برخی از آنها امروز دیگری نامی از استاد خود نمیبرند.»
سعدآبادی در پایان خطاب به مصطفی علیپور گفت: «به اینکه نفس شما به من خورد و شاگرد شما هستم افتخار میکنم.»
محمدعلی بهمنی: افسوس میخورم که در جمع شما نیستم
نکتهی جالبی که در مراسم دیروز اتفاق افتاد این بود که محمدعلی بهمنی برخلاف وعدهی قبلی نتوانست به دلیل مشکل ترافیک خود را به مراسم برساند از همین رو با استفاده از تماس تلفنی جملات کوتاهی را خطاب به حضار گفت. بهمنی در این تماس تلفنی خطاب به حضار گفت: «گاه با خود میگویم کاش جای شاگردان مصطفی بودم. از اینکه آنجا نتوانستم آنجا باشم افسوس میخورم و خوش به حال شما که آنجا هستید.»
مصطفی علیپور: واقعا نمیدانم چه بگویم!
در پایان نوبت به خود استاد مصطفی علیپور رسید تا به سخنرانی بپردازد. وی با ابراز احساس به مهمانان و سخنرانان قبلی گفت: «واقعا از این همه لطف سپاسگزارم. برخی دوستان خاطراتی را تعریف کردند که حتی از یاد من رفته بود. من بدون هیچ تعارفی نمیدانم چه بگویم چون سخن گفتن از خودم سخت است.»
وی در مورد ارتباط خود با سلمان هراتی گفت: «کمتر شاعری بوده است که من در رابطه با او ننوشتم و نقد نکرده باشم اما تنها در مورد سلمان هراتی ننوشتم چراکه بسیار احساسی میشوم و از معیارهای علمی دور میافتم. تنها یک برنامه رادیویی بسیار احساسی در مورد سلمان نوشتم که یک برنامه کاملا احساسی بود.»
وی در مورئد شباهتش به سلمان هراتی نیز گفت: «گرچه بسیاری میگفتند انتظار داشتند که در مواجهه با شعر من با سلمان هراتی مواجه میشوند اما من این را قبول ندارم و فکر میکنم قرار نبود من مثل سلمان شوم اما در هر صورت تحت تاثیر سلمان بودم. فکر میکنم اگر سلمان زنده میماند من سرنوشت بهتری پیدا میکردم. به نظر من سلمان ترکیبی بود از زبان سهراب سپهری و مرحوم طاهره صفارزاده.»
در پایان نیز به درخواست حضار مصطفی علیپور چند شعر از خود را قرائت کرد.