اخبار دانشگاهی را از «کانال اخبار دانشگاهی SNN.ir» دنبال کنید
به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، فواد ایزدی، عضو هیأت علمی دانشگاه تهران دیروز در همایش بین المللی «ایالات متحده، حقوق بشر و گفتمان سلطه» که توسط مرکز تحقیقات سیاست خارجی و دیپلماسی عمومی دانشگاه تهران با همکاری انجمن علمی مطالعات جهان، موسسه اسلامی حقوق بشر لندن و دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران در محل این دانشکده برگزار شد، گفت: آمریکا به عنوان بزرگترین ناقض حقوق بشر جایگاهی برای متهم کردن ایران به نقض حقوق بشر ندارد.
وی تصریح کرد: گرسنگی یکی از شاخص های فقر در آمریکاست؛ گزارش ها حاکی است که در سال 2015 حدود 42.2 میلیون آمریکایی از فقر رنج می بردند که در این میان 6.3 میلیون خانوار آنها از گرسنگی شدید رنج می بردند.
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران با اشاره به اینکه 43.1 میلیون نفر آمریکایی در سال 2015 زیر خط فقر زندگی می کردند که این 13.5 درصد جمعیت این کشور می شود، تصریح کرد: در سال 2015 حدود 24.1 درصد سیاه پوستان، 21.4 درصد هیسپان ها و 9.1 درصد سفیدان فقیر بودند که حدود 19.4 میلیون نفر از این میان در فقر شدید به سر می برند.
ایزدی با بیان اینکه شکاف ثروت میان سفیدپوستان و رنگین پوستان به خصوص سیاهان نیز حاکی از نابرابری نژادی است، تصریح کرد: براساس مطالعه که موسسه مطالعات سیاست و شرکت توسعه سرمایه گذاری در سال 2016 انجام داده اند، شکاف ثروت میان سیاهان و سفیدان رو به گسترش است؛ به طوری که اگر یک خانواده سیاه پوست متوسط با روند کنونی به ثروت خود اضافه کند، 228 سال طول می کشد تا به میزان ثروت کنونی یک خانواده متوسط سفید پوست برسد و البته این روند برای یک خانواده متوسط اسپانیا تبار 84 سال است.
وی با بیان اینکه تا سال 2043 یعنی سالی که مردم رنگین پوست اکثریت جمعیت آمریکا را تشکیل می دهند شکاف ثروت بین خانواده های سفید و خانواده های رنگین دو برابر می شود، اظهار کرد: در آن زمان اراضی پنج مالک بزرگ آمریکایی که همه سفید پوست هستند، بیش از زمین های کشاورزی همه سیاهان آمریکاست. در واقع این پنج نفر حدود 9 میلیون هکتار زمین دارند، در حالی که همه سیاهان با جمعیتی حدود 40 میلیون نفر تنها 8 میلیون هکتار زمین دارند.
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران گفت: براساس سایت برنی سندرز اقلیت های نژادی به خصوص سیاهان آمریکا از سه نوع بی عدالتی شامل خشونت فیزیکی، خشونت سیاسی و خشونت قضائی رنج می برند. علاوه بر رفتارهای خشن تبعیض آمیز گروه نژادپرست در آمریکا از قتل های نژادانه آمریکایی های آفریقایی تبار از خشونت فیزیکی دولتی رنج می برند. آنان دو برابر سفید پوستان در معرض بازداشت توسط پلیس هستند و احتمال خشونت پلیس علیه آنها چهار برابر سفیدان است.
ایزدی با اشاره به اینکه در رابطه با خشونت سیاسی قوانین رای گیری در آمریکا به گونه ای است که تبعیض آشکاری علیه مشارکت سیاه پوستان به وجود آمده است، اضافه کرد: برای مثال 11 درصد افراد واجد شرایط رای دادن کارت شناسایی عکس دار ندارند و بیشتر آنها سفید پوستند؛ بنابراین امکان رای دادن را از دست می دهند.
ایزدی گفت: نگاه تبعیض آمیز به اقلیت های نژادی باعث خشونت قضایی نیز شده است؛ به طوری که بیش از نیمی از زندانیان آمریکا سیاه پوست و لاتینو هستند، در حالی که جمعیت سیاه و لاتینو حدود یک چهارم جمعیت آمریکاست. در بسیاری از مواقع این افراد برای جرایم غیر خشن به زندان افتاده اند.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران با بیان اینکه نابرابری، تعبیض و خشونت همیشه بخشی از واقعیت آمریکا بوده، گفت: نتیجه همه این نابسامانی، نابرابری ها و تبعیض ها و خشونت ها بی اعتمادی مردم نسبت به ساختار و کنش گران سیاسی آمریکا و تقاضای عمومی برای تغییر است. این نگاه مردم آمریکا نشان می دهد که یک نوع بیداری در آمریکا در حال وقوع است . در انتخابات اخیر بسیاری نارضایتی خود از وضعیت موجود را با روی آوردن به کاندیدایی که با وضوح بیشتر گسل های جامعه آمریکا را مورد نقد قرار می دادند، یعنی ترامپ و سندرز ابراز کردند.
ایزدی بیان کرد: ترامپ به عنوان کاندیدای ضد ساختار موجود توانست میزان قابل توجهی از آرای مردم آمریکا را به خود جلب کند. آینده آمریکا حرکت های اعتراضی بیشتری را در بر خواهد داشت.
وی بیان کرد: براساس نظرسنجی های موسسه آمریکایی افکارسنجی پیو که بین 27 اوت تا 4 اکتبر 2016 انجام شده بود، مردم آمریکا به شدت نسبت به دولت و سیاست و رهبران منتخب کشور خود بدبین و بی اعتماد بودند. براساس این نظرسنجی تنها 19 درصد از پاسخ دهندگان به دولت اعتماد دارند و 55 درصد بر این عقیده اند که آمریکایی های معمولی بهتر از مسئولان منتخب می توانند مشکلات کشورشان را حل کنند. این آمارها نشان از پایین ترین حد اعتماد در نیم قرن گذشته نسبت به دولت سیاست مداران و رهبران منتخب کشور آمریکا دارد.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران تصریح کرد: تاثیر پول در انتخابات یکی از دلایل مهمی است که اکثریت قریب به اتفاق پاسخ دهندگان در یک نظرسنجی از هر دو حزب سیاسی معتقدند که دولت به وسیله ذی نفعان بزرگ اقتصادی اداره می شود و نه برای منافع همه مردم. در واقع تنها 19 درصد عقیده دارند که دولت آمریکا به نفع مردم کار می کند.
ایزدی گفت: تبعیض نژادی، خشونت و مشکلات حقوق بشری جامعه آمریکا در حوزه تعبیض نژادی و خشونت و تقاضای عمومی برای تغییر به حدی است که این مسائل به یکی از چالشی ترین بخش مناظره های بین کلینتون و ترامپ تبدیل شد.
وی با بیان اینکه مسائل مربوط به نابرابری در آمریکا بیش از آن است که در مناظره های ترامپ و کلینتون مطرح شد، تصریح کرد: به گزارش سایت برنی سندرز و به نقل از تحقیقات آکادمیک در این حوزه با اینکه آمریکا در حال حاضر ثروتمندترین کشور دنیاست، بیشترین میزان نابرابری اقتصادی نسبت به تمام کشورهای به اصطلاح توسعه یافته را دارد. در واقع شکاف میان افراد خیلی ثروتمند و بقیه بیشتر از هر زمانی از سال 1920 تاکنون است.
ایزدی اضافه کرد: یک دهم درصد خانواده های آمریکایی ثروتی تقریبا برابر با ثروت 90 درصد طبقات پایین جامعه دارد. همچنین آمار یونیسف نشان می دهد میزان فقر در میان کودکان آمریکایی بیش از دیگر کشورهای توسعه یافته یعنی معادل 32.2 درصد است.
ایزدی با اشاره به اینکه انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا انتخاباتی منحصربفرد بود و این امر از مناظره های انتخاباتی دو کاندیدای دو حزب مسلط بر نظام سیاسی آمریکا کاملا نمایان شد، اظهار کرد: این انتخابات علاوه بر نمایان کردن انحطاط اخلاقی سران آمریکایی نشان از نوعی بیداری در جامعه آمریکا نسبت به نقض حقوق بشری دارد.
وی تصریح کرد: آمارهای موسسه افکار سنجی پیو که بین 27 اوت تا 4 اکتبر 2015 انجام شده، نشان می دهد که اکثر قریب به اتفاق مردم آمریکا نسبت به نظام سیاسی اقتصادی خود بی اعتماد هستند. در واقع آنها بر این باورند که این نگاه منافع مردم عادی را قربانی منافع سرمایه داران می کند.
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران تصریح کرد: همچنین 76 درصد مردم آمریکا براساس آخرین آمار موسسه گالو از عملکرد کنگره راضی نیستند. واقعیت این است که مطالبات مردمی برای تغییرات ساختاری در این نظام نشان گر بیداری در کشور آمریکا است.
ایزدی بیان کرد: منتقدین بر این عقیده اند که بدون تغییرات ساختاری در سیستم سیاسی آمریکا بحران کنونی دموکراسی در این کشور روز به روز وخیم تر خواهد شد و بیش از پیش منجر به شکلی از دموکراسی مدیریت شده و خودکامگی وارونه خواهد شد.