گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو؛ هرچند اتفاقات اخیر در کشور با مطالبه برحق مردمی که هیچ پاسخگویی را در برابر خود نمی دیدند، آغاز شد؛ اما سرعت تحولات بسیار بالاتر از انتظار تحلیلگران بود. شعارهای ساختارشکن و خشونتهای موجود وجه تمایز چنین تجمعاتی بود که ماههاست در جلوی بانک مرکزی، بازار و مجلس یا هرجای دیگری در جریان بود و شاید علت انزجار و تنفر اکثریت مردم نسبت به این اتفاقات همین امر بوده باشد.
در حالیکه اعتراض مدنی حق هر شهروندی محسوب می شود اما رفتارهای غیر عادی که با بازتاب وسیع رسانه های بیگانه همراه شده، نشان دهنده سناریویی جهت نایل شدن به هدفی خاص است. در این چند روز، تصاویر و فیلمهای زیادی از اغتشاشات ایران به جهان مخابره شد. تصاویری که تمام هم و غمشان القای تصویری حاکی از نادیده گرفتن حقوق مردم توسط نظام جمهوری اسلامی است. اما چنین رسانه هایی چه هدفی را از این بازنمایی دنبال می کنند؟
پس از آنکه کنگره آمریکا در مرداد ماه امسال قانون جدید تحریمی کاتسا را علیه ایران تصویب کرد، این انتظار وجود داشت دولت آمریکا در آبان ماه، از ظرفیت حقوقی این قانون برای افزایش فشار تحریم علیه ایران حداکثر استفاده را بکند. اما دولت آمریکا با احتیاط این قانون را اجرا کرد. به نظر می رسد دولت آمریکا فضای بین المللی را برای اجرای حداکثری این قانون مهیا ندید. جامعه بین المللی نمی پذیرفت که آمریکا موج جدیدی از تحریم ها را علیه ایران اجرایی کند به طوری که توافق نامه برجام را نیز تحت تاثیر قرار دهد. چرا که ایران به توافق برجام پایبندی کامل داشته است. لذا آمریکا در آبان ماه تنها به مهیا کردن زیرساختهای اجرایی قانون کاتسا و به روز کردن نهادهایی که قبلا تحریم شده بود، اکتفا کرد.
محسن رضایی در گفتوگو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری دانشجو درباره تأثیر اغتشاشات اخیر بر فشار اقتصادی آمریکا علیه ملت ایران گفت: دولت آمریکا با سوء استفاده از اعتراضات مردمی در ایران و ایجاد آشوب نمیخواهد بگذارد دموکراسی در ایران نهادینه شود. بنابراین دشمن اصلی آزادی و دموکراسی طی 100 سال اخیر آمریکاییها بودهاند.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به پرونده سازی آمریکاییها از اغتشاشات گفت: آمریکاییها به دنبال اتفاقات رخ داده در چند روز اخیر با پرونده سازی و سندسازی قصد دارند، ملت ایران را در مضیغه قرار بدهند و فشار اقتصادی را بر مردم مضاعف کنند.
متن کامل این گفتوگو را اینجا بخوانید.
بهانهای به نام هستهای!
اما برای ایالات متحده زمان ارزش دارد و باید هر چه زودتر مراحل استراتژی تدوین شدهاش را پشت سر بگذارد. بهانه هستهای برای ورود ایران به میز مذاکره برجام بود و این برای آمریکا کافی نیست. او حالا مذاکره بر سر توان دفاعی و موشکی ایران را در سر می پروراند و برای تحقق چنین خواسته ای نیازمند بهانه ای جدید است. زیر ساخت حقوقی لازم برای سیاست چماق و هویج با قوانینی نظیر کاتسا فراهم آمده و تا اجرا یک گام بیشتر نمانده است. افکار عمومی باید برای چماق جدید آماده شوند واعمال تحریم ها به نحوی که بتواند روی ایران اثر عینی داشته باشد، نیازمند همراهی بیشتر بازیگران مختلف بین المللی است.
برای فهم چنین برنامهای سخنان معاون تیلرسون همچون شاهدی از غیب در این بحبوحه حائز اهمیت است:
آندرو پیک معاون وزیر خارجه آمریکا در امور عراق و ایران گفته است «ما با همتایانمان به ویژه با اتحادیه اروپا در سطوح بسیار بالا در ارتباط هستیم و در حال کار برای ایجاد یک ائتلاف بینالمللی جهت حمایت از مردم ایران هستیم». همچنین گفته است: اعمال تحریمهای بیشتر علیه مقامات ایران که به ادعای وی در سرکوب معترضان دست دارند محتمل است.
این سخنان نشان می دهد ایالات متحده حساب ویژهای برای حداکثر استفاده از اتفاقات اخیر باز کرده و چنین آشوبگریهایی مستقیم یا غیر مستقیم تکمیل کننده برنامه بلند مدت ایالات متحده در رابطه با ایران خواهد بود.
به نظر باید منتظر تحریمهای جدیدی در حوزه ارزی و تجارت خارجی برای کشور بود. هر چند تجربه برجام نتوانست چنین مشکلاتی را از سر راه بردارد اما حداقل انتظار از دولت تدبیر و امید این بود که مانع تشدید فشارها گردد که گویا کج بنا گذاشتن خشت اول تا ثریا دیوار دولت تدبیر را کج نموده است.