گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو-محمدصالح سلطانی؛ژانر که نمیشود اسمش را گذاشت، اما احتمالا مصادره اولین فیلم "کمدی انقلابی" در سینمای ایران باشد. نام مهران احمدی به عنوان کارگردان خطشکنی که توانست پای شوخی با وقایع تاریخ انقلاب را به سینمای ایران باز کند، ماندگار خواهد شد. شبیه کمال تبریزی و مسعود دهنمکی که همین کار را با دفاع مقدس کردند.
مصادره از جهاتی شبیه نهنگ عنبر است. روایت قصه زندگی یک مرد در سالهای دهه پنجاه تا امروز. مردی که حوادث تاریخ معاصر، خاصه وقوع انقلاب، تاثیرات مستقیمی بر زندگیاش گذاشته و البته از جایی به بعد، این زندگی پیوند وثیقی با ایالات متحدهی آمریکا پیدا میکند. حتی انتخاب رضا عطاران برای ایفای نقش این مرد و اشاره به بازی تاریخی ایران-امریکا هم شباهتها میان مصادره و نهنگ عنبر را بیشتر کرده. شباهتی که دست بالا در ده دقیقه آغازین فیلم همراه مخاطب است و تفاوت، خیلی زود به چشم تماشاگر خواهد آمد.
مهران احمدی برای ساخت فیلم اول، دست روی یک سوژه حساس گذاشته. قصهی او، بر پایه ادعای مصادرهی زمینهای یک کارمند جزء دولت پهلوی، که به اشتباه در کنار شکنجهگران ساواک قرار گرفته شکل میگیرد. موضوعی که بستر مناسبی برای تخطئه انقلابیون و نیش زدن به آنهاست. احمدی و تیمش اما چنین قصدی ندارند. آنها قصهشان را میگویند. قصهی زوال اپوزویسون جمهوری اسلامی در دل ایالات متحده. قصهی رنجها و بحرانهای مخالفین فراری در سرزمین غریب. قصهای که جریانات شبهروشنفکری هرگز تمایلی به بازگو شدنش ندارند.
مصادره فیلم والایی است. دوربینش تا وسط کازینو و کابارههای لاسوگاس میرود. خوانندگی و رقاصهگی زنان آمریکایی را بازنمایی میکند، حتی یک بازیگر زن محجبه هم ندارد اما با همه اینها، به دام ابتذال نمیافتد. همه اینها را دارد چون قصهاش به همه اینها نیاز دارد. چون اینها ملات ِ باورپذیر شدن ماجرا هستند. چون بودن همه اینهاست که باعث میشود اضمحلال سخاپور و رقتانگیزی سرنوشت اسماعیل و ماجرای جذاب خاوندی را باور کنیم. مصادره فیلم والایی است چون همه ابزار های لازم برای زرد بودن را دارد ولی زرد نیست.
جز چند شوخی ِ جنسی، مصادره تقریباً هیچ ملاحظهای برای دیدن ندارد. میشود راحت تماشایش کرد و از یک کمدی انقلابی، منصف، شاد و سرِ پا لذت برد. مصادره میتواند فیلم جریانسازی باشد، همانطور که لیلی با من است و اخراجیها بودند. میتواند فیلم ماندگاری باشد، چون با انقلاب شوخی میکند، زیاد هم شوخی میکند، اما بیانصاف نیست.