حاشیه‌نگاری حوادث دیروز در دانشگاه امیرکبیر؛
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو؛ ظهر روز گذشته دانشگاه صنعتی امیرکبیر برای لحظاتی متشنج شد تا جایی‌که فیلم‌ها و تصاویری با عنوان «تجمع در دانشگاه امیرکبیر» به‌سرعت در فضای مجازی پخش شد البته برای دانشجویانی که بی‌خبر از همه‌جا به دانشگاه رفته بودند، مشخص نبود که ماجرا چیست و منشا این رخداد‌ها کجاست؟ دو گروه در دانشگاه، شعار‌های کاملا متفاوت سر می‌دادند. گروهی می‌خواست «دانشجو آزاد گردد» و برخی دیگر تاکید می‌کردند که «از دست احزاب سیاسی باید آزاد شود».
یکی از دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر حاشیه‌نگاری خود را از حوادث روز گذشته این دانشگاه ارسال کرده است که در ادامه می‌خوانید.
«از چند روز پیش یک کانال مجهول‌الهویه با یک فراخوان از دانشجویان دعوت می‌کرد در اعتراض به آنچه بازداشت دانشجویان می‌دانستند، تجمع کنند. از چند شب قبل نیز شبنامه‌هایی با همین محتوا در سرویس‌های بهداشتی خوابگاه و دانشگاه دیده می‌شد.
با وجود این تبلیغات، از حدود ساعت ۱۱ روز گذشته جمعیتی حداکثر ۳۰ نفر مقابل دانشکده پلیمر جمع شدند و جالب اینکه با یک بلندگو از دانشجویان می‌خواستند در این تجمع شرکت کنند. با اینکه هیچ‌یک از تشکل‌های دانشگاه به‌صورت رسمی مسئولیت این تجمع را برعهده نگرفته بود، اما برخی از اعضای تشکل موسوم به ترقی‌خواه و دو تشکل موازی آن نیز لیدری این تجمع را برعهده داشتند.
حدود ۱۰ دقیقه حضور در مقابل دانشکده پلیمر و خواندن سرود یار دبستانی من و شعار «دانشجوی باغیرت حمایت حمایت» تاثیری در اضافه‌شدن به این جمعیت نداشت و برای همین این تعداد به سمت دانشکده برق و ساختمان ابوریحان رفتند. داشتن امکانات صوتی و تحریک دانشجویان برای دانشجویانی که بیشتر سعی می‌کردند تماشاچی باشند، جالب توجه بود. در مقابل گروهی دیگر از دانشجویان با در دست داشتن پرچم ایران و دست‌نوشته‌هایی شعار می‌دادند: «مدعیان قانون، حالا شدند بی‌قانون!» اشاره این دانشجویان به این بود که برگزاری این تجمع مجوز‌های لازم را ندارد!
یک دانشجوی دیگر روی پلاکاردی نوشته بود: «اگر کسی جرم دارد، دانشجو بودن مصونیت قضایی ندارد».
کمی بعد وقتی گروه میکروفن‌به‌دست شعار داد که «دانشجوی زندانی آزاد باید گردد»، چند دانشجو روی یک مقوا شعاری را نوشتند که «دانشجوی سیاسی آزاد باید گردد از دست احزاب و گروه‌های سیاسی.»
یکی دیگر از دانشجویان در حال صحبت کردن با دانشجویی بود که ظاهرا بی‌خبر از همه‌جا به دانشگاه آمده بود. او سوال می‌کرد که موضوع چیست و چرا دانشجویان دستگیر شدند؟!، اما دانشجویی که دست‌نوشته «گرانی، اختلاس، فتنه امروز ماست» در دست گرفته بود، گفت: «مشکل امروز جامعه ما بیکاری و گرونیه یا این چیزا؟»
جمعیتی که حالا در رسیدن به مقاصد خود ناکام مانده بود فقط یک راه پیش رو داشت؛ ایجاد آشوب و زد و خورد در صحن دانشگاه!
میکروفن‌به‌دست شروع به طرح شعار‌هایی علیه بسیج دانشجویی کرد؛ شعار‌هایی همراه با توهین و استهزا، تا جایی که به برخی دانشجویان لقب وحشی‌گری هم داده شد. فضا کاملا متشنج شده بود، بچه‌های بسیج دانشجویی در حالی که حراست دانشگاه صرفا نظاره‌گر بود با گفت‌وگو سعی در آرام کردن فضا داشتند؛ ساختمان ابوریحان حدود ۱۰ پله دارد و از نزدیک دیدم که یکی از اعضای بسیج دانشجویی با لگد از بالای سکو به پایین پرت شد.
تعدادی از دانشجویان در حال صحبت با دکتر رازفر، مدیرکل دفتر ریاست بودند و از اینکه چرا تجمع غیرقانونی در دانشگاه برپا شده است، گلایه می‌کردند. یکی دیگر از دانشجویان عضو دفتر تحکیم در باغچه‌های مقابل پلیمر که به مشت و لگد گرفته شده بود، دنبال شیشه عینکش می‌گشت. یک دانشجوی دیگر در حال عکس گرفتن از بینی خون‌آلود عضو بسیج دانشجویی بود. به او گفتم «جای اینکه پانسمان کنی عکس می‌گیری؟»، گفت: «برای ثبت در تاریخ می‌گیرم، از همین الان دقیقا برعکس منعکس می‌کنند که انگار بچه‌های بسیج آشوب کرده‌اند!»
دیروز پروژه آشوب و رادیکالیسم شکست خورد، سناریویی که می‌خواست با نمادسازی و رادیکال‌سازی فضای دانشگاه، روز‌های پایانی سال ۹۶ را به صحنه برخورد با دانشجویان تبدیل کند، اما با حضور و هوشیاری دانشجویان بی‌نتیجه ماند.»
منبع: فرهیختگان
یکی از دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر حاشیه‌نگاری خود را از حوادث روز گذشته این دانشگاه ارسال کرده است که در ادامه می‌خوانید.
«از چند روز پیش یک کانال مجهول‌الهویه با یک فراخوان از دانشجویان دعوت می‌کرد در اعتراض به آنچه بازداشت دانشجویان می‌دانستند، تجمع کنند. از چند شب قبل نیز شبنامه‌هایی با همین محتوا در سرویس‌های بهداشتی خوابگاه و دانشگاه دیده می‌شد.
با وجود این تبلیغات، از حدود ساعت ۱۱ روز گذشته جمعیتی حداکثر ۳۰ نفر مقابل دانشکده پلیمر جمع شدند و جالب اینکه با یک بلندگو از دانشجویان می‌خواستند در این تجمع شرکت کنند. با اینکه هیچ‌یک از تشکل‌های دانشگاه به‌صورت رسمی مسئولیت این تجمع را برعهده نگرفته بود، اما برخی از اعضای تشکل موسوم به ترقی‌خواه و دو تشکل موازی آن نیز لیدری این تجمع را برعهده داشتند.
حدود ۱۰ دقیقه حضور در مقابل دانشکده پلیمر و خواندن سرود یار دبستانی من و شعار «دانشجوی باغیرت حمایت حمایت» تاثیری در اضافه‌شدن به این جمعیت نداشت و برای همین این تعداد به سمت دانشکده برق و ساختمان ابوریحان رفتند. داشتن امکانات صوتی و تحریک دانشجویان برای دانشجویانی که بیشتر سعی می‌کردند تماشاچی باشند، جالب توجه بود. در مقابل گروهی دیگر از دانشجویان با در دست داشتن پرچم ایران و دست‌نوشته‌هایی شعار می‌دادند: «مدعیان قانون، حالا شدند بی‌قانون!» اشاره این دانشجویان به این بود که برگزاری این تجمع مجوز‌های لازم را ندارد!
یک دانشجوی دیگر روی پلاکاردی نوشته بود: «اگر کسی جرم دارد، دانشجو بودن مصونیت قضایی ندارد».
کمی بعد وقتی گروه میکروفن‌به‌دست شعار داد که «دانشجوی زندانی آزاد باید گردد»، چند دانشجو روی یک مقوا شعاری را نوشتند که «دانشجوی سیاسی آزاد باید گردد از دست احزاب و گروه‌های سیاسی.»
یکی دیگر از دانشجویان در حال صحبت کردن با دانشجویی بود که ظاهرا بی‌خبر از همه‌جا به دانشگاه آمده بود. او سوال می‌کرد که موضوع چیست و چرا دانشجویان دستگیر شدند؟!، اما دانشجویی که دست‌نوشته «گرانی، اختلاس، فتنه امروز ماست» در دست گرفته بود، گفت: «مشکل امروز جامعه ما بیکاری و گرونیه یا این چیزا؟»
جمعیتی که حالا در رسیدن به مقاصد خود ناکام مانده بود فقط یک راه پیش رو داشت؛ ایجاد آشوب و زد و خورد در صحن دانشگاه!
میکروفن‌به‌دست شروع به طرح شعار‌هایی علیه بسیج دانشجویی کرد؛ شعار‌هایی همراه با توهین و استهزا، تا جایی که به برخی دانشجویان لقب وحشی‌گری هم داده شد. فضا کاملا متشنج شده بود، بچه‌های بسیج دانشجویی در حالی که حراست دانشگاه صرفا نظاره‌گر بود با گفت‌وگو سعی در آرام کردن فضا داشتند؛ ساختمان ابوریحان حدود ۱۰ پله دارد و از نزدیک دیدم که یکی از اعضای بسیج دانشجویی با لگد از بالای سکو به پایین پرت شد.
تعدادی از دانشجویان در حال صحبت با دکتر رازفر، مدیرکل دفتر ریاست بودند و از اینکه چرا تجمع غیرقانونی در دانشگاه برپا شده است، گلایه می‌کردند. یکی دیگر از دانشجویان عضو دفتر تحکیم در باغچه‌های مقابل پلیمر که به مشت و لگد گرفته شده بود، دنبال شیشه عینکش می‌گشت. یک دانشجوی دیگر در حال عکس گرفتن از بینی خون‌آلود عضو بسیج دانشجویی بود. به او گفتم «جای اینکه پانسمان کنی عکس می‌گیری؟»، گفت: «برای ثبت در تاریخ می‌گیرم، از همین الان دقیقا برعکس منعکس می‌کنند که انگار بچه‌های بسیج آشوب کرده‌اند!»
دیروز پروژه آشوب و رادیکالیسم شکست خورد، سناریویی که می‌خواست با نمادسازی و رادیکال‌سازی فضای دانشگاه، روز‌های پایانی سال ۹۶ را به صحنه برخورد با دانشجویان تبدیل کند، اما با حضور و هوشیاری دانشجویان بی‌نتیجه ماند.»
منبع: فرهیختگان
ارسال نظرات