به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، روزنامه رسالت ضمن طرح این سؤال، به ادعای رئیسجمهور مبنی بر اینکه سخنگوی ملت است پرداخت و نوشت: کسی که خود را سخنگوی ملت میداند، نمیتواند هر روز در تریبون عمومی به بخش عظیمی از ملت اهانت کند و ناسزا بگوید و نهایتاً آنها را به جهنم حواله بدهد تنها به صرف اینکه حکومت مسئول به بهشت فرستادن مردم نیست!
رئیسجمهور باید بداند وقتی در برابر ملت ظاهر میشود و ملت را خطاب قرار میدهد سوگند صیانت از اسلام، استقلال کشور، پاسداری از مذهب رسمی و نظام و قانون اساسی را فراموش نکند.
او نمیتواند در مسند سخنگویی ملت، بخش عظیمی از ملت را که به او رأی ندادهاند «کمعقل» خطاب کند. او نمیتواند به 16 میلیون نفری که در انتخابات اخیر به او رأی ندادهاند ناسزا بگوید! او نمیتواند در برابر نقد مشفقانه علما، فقها، مراجع عظیمالشان تقلید و نخبگان جامعه بیاعتنا باشد و به بهانه سخنگویی از پاسخ به آنها طفره رود.
آقای رئیسجمهور نمیتواند رأی خود را همواره به رخ ملت بکشد و اجازه نفس کشیدن به مردم ندهد. تا صدایی از جایی برخاست بگوید شما «کمعقل»، «کمسواد»، «افراطی»، «کاسب تحریم»، «جیببر»، «بیکار»، «متوهم»، «دیننشناس»، «فاسد»، «عصر حجری»، «حسود»، «کودک»، «هوچیباز»، «تازه به دوران رسیده» و... هستید. کسی که خود را سخنگوی ملت میداند، نمیتواند هر روز در تریبون عمومی به بخش عظیمی از ملت اهانت کند و ناسزا بگوید و نهایتاً آنها را به جهنم حواله بدهد تنها به صرف اینکه حکومت مسئول به بهشت فرستادن مردم نیست!
فرض میکنیم در مسند سخنگوی ملت، رئیسجمهور در ناسزاگویی به منتقدین و کسانی که او را رقیب میدانند مجاز باشد. همین روزنامههای اصلاحطلب و طرفدار دولت پر از نقد دلسوزانه در مورد رفتار و کردار دولت و رئیسجمهور در حوزههای مختلف به ویژه حوزه اقتصادی است. کافی است رئیسجمهور صفحه 2 روزنامه کیهان نیم تای پایین که اخبار ویژه را منعکس میکند، بخواند. در این اخبار نقد دوستان خود را در روزنامههای اصلاحطلب در مورد بیکاری، مسکن، رکود اقتصادی، تورم و... ملاحظه فرمایند.
نقد اقتصادی دوستان به اصطلاح اصلاح طلب رئیسجمهور به عملکرد دولت اگر بیشتر از اصولگرایان نباشد، کمتر نیست. ناسزاگویی رئیسجمهور به منتقدین، آنها را هم در بر میگیرد. شأن سخنگوی ملت این نیست که دامنه بیمهری را حتی به دوستان خود توسعه دهد.
آیا وقت آن نرسیده که آقای روحانی در ادبیات گفتاری خود با مردم در کسوت سخنگویی ملت تجدید نظر کند؟ رئیسجمهور نقد منتقدین را به «مخالفت» و «مبارزه» با دولت ترجمه میکند. این ترجمه صحیحی نیست. در همین نطق اخیر واژه جدیدی استخراج فرموده و نقد را «ضربه به دولت» معنا کرده است! استفاده از این واژگان شایسته ایشان که طبق سوگندنامه باید مروج دین و اخلاق باشد، نیست.
ادعای سخنگویی ملت از زاویهای حقوقی هم میتواند نادرست باشد. چرا که؛ کافی است رئیسجمهور اصل 113 قانون اساسی یعنی اولین اصلی که در فصل نهم در مورد وظایف قوه مجریه آمده را بخواند و از تفوه به این سخن پرهیز کند. این اصل میگوید؛ «پس از مقام معظم رهبری، رئیسجمهور عالیترین مقام رسمی کشور است و مسئولیت اجرای قانون اساسی و ریاست قوه مجریه را جز در اموری که مستقیماً به رهبری مربوط میشود، به عهده دارد.»
اصل 122 قانون اساسی میگوید: «رئیسجمهور در حدود اختیارات و وظایفی که قانون اساسی یا قوانین عادی به عهده دارد در برابرملت و رهبر و مجلس شورای اسلامی مسئول است.» این دو اصل، تفسیرپذیر نیست. کافی است فقط آدم سواد خواندن داشته باشد. از درون این دو اصل نه «سخنگویی ملت» درمیآید و نه به تعبیر آیتالله العظمی نوری همدانی چک سفید به منتخبان ملت!
رئیسجمهور نباید در برابر سؤال ملت و سؤال نمایندگان ملت و از همه مهمترین نصایح رهبری مقاومت کند و به حاشیهسازی بپردازد. این متن قانون اساسی است. یکی دیگر از حرفهای نادرست رئیسجمهور این است که اگر کسی سؤالی و نقدی مطرح کرد بگوید؛ مگر تو سخنگوی ملت هستی! اصلاً چه کسی چنین ادعایی کرده که او متعرض وی شده است؟ نمایندگان ملت در مجلس شورای اسلامی به دلیل اینکه رأی مستقیم از مردم گرفتهاند همین شأن رئیسجمهور را دارند، و الا سوگند نمایندگان مجلس بیمعنا بود. دولت به ماهو رئیسجمهور و هیئت وزیران، بخشی از حاکمیت است نه تمام حاکمیت. رأی مردم را نباید تجزیه و سپس بر آن تفسیر گذاشت. اصل 57 قانون اساسی تکلیف قوا و مدیریت آنها را در حاکمیت، دقیق مشخص کرده است. کسی که مجری قانون اساسی است باید حداقل اینها را بداند.
رئیسجمهور، مخالف خود و دشمن ملت را باید در غرب به ویژه آمریکا جستوجو کند. هیچ جناحی در داخل در صدد مخالفت و مبارزه با دولت نیست. غفلت از آمریکا و اروپا و دشمنیهای پایانپذیر آنها، آقای روحانی را به این وادی کشانده است. قرار بود برجام، آفتاب تابان باشد و به همه جا نور بیفکند و همه مشکلات را حل کند، که نکرد. الان در دولت همه به این واقعیت اعتراف دارند که دستاورد برجام تقریباً هیچ بوده و دشمن «دبه» کرده و ما را فریب داده است. لذا به فرموده امام(ره) همه فریادها را باید بر سر آمریکا بکشیم. چرا رئیسجمهور در این فریاد، دولت، حاکمیت و مردم را همراهی نمیکند؟
دیپلماسی تهاجمی در برابر آمریکا و مقابله به مثل در برجام، عمل به سیاستهای اقتصاد مقاومتی برای پاسخگویی به مطالبات معیشتی مردم و از همه مهمتر ترویج وحدت ملی و انسجام اسلامی، راهبرد روشن نظام برای برون رفت از مشکلات است. چرا آقای رئیسجمهور، این راه را که مسیر واقعی ملت است طی نمیکند؟
منبع:کیهان