گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو- محمدصالح سلطانی؛ فیلم خانوادگی «صدرعاملی»ها مثل فیلمهای اخیر بزرگ خاندان از آب درآمده. معمولی و متوسط. با فیلمنامهای فقیر و خط سِیری که به کلیشهها بسیار نزدیک است. ماجرای اولین فیلم میلادِ صدرعاملیها در اردوی تیم ملی تکواندو میگذرد. جایی که پس از پناهندگی سه ورزشکار ایرانی به دانمارک، اسیر بحران است و مربی جدید برای حل مشکلات بر سر کار آمده. بازی مهرداد صدیقیان شاید تنها نکته مثبت Cast فیلم باشد. بهرام رادان، علیرضا شجاعنوری و رعنا آزادیور هرگز از شمایل یک «تیپ» فراتر نمیروند. قاببندیها و دستاوردهای فنی اثر هم، چیزی در حد و اندازههای یک تلهفیلم است. نه با سکانسهای خاصی مواجهیم و نه با پردازش بصری ویژهای. حتی سکانس فینال فیلم هم خالی از ظرافتهای فنی است و در حساسترین شرایط قصه، حسّی به مخاطبش منتقل نمیکند.
«سونامی» البته خالی از اشارت و کنایات سیاسی-اجتماعی هم نیست. فیلم نسبت به عدم رقابت ورزشکاران ایرانی با اسرائیلیها موضع دارد و علیه محدودیتهای مهاجران افغان در ایران هم واکنش نشان میدهد. سوای این یکی دو مطلب، «سونامی» یک فیلم معمولی است که شاید تنها مزیت آن، ورود به فضای بکرِ اردوی تیمهای ملی، و روایت سینمایی این فضای خاص و جذاب باشد. ورودی که البته چندان دندانگیر از آب در نیامده.
برای کار اول، میلاد صدرعاملی اثری ساخته که نمیتوان آن را «بد» دانست. حداقلها و استانداردهایی را رعایت کرده و مشاورههای پرویز شهبازی باعث شده با فیلم فاجعهآمیزی مواجه نباشیم. در مجموع اما از «سونامی» نمیتوان انتظار پدیدهبودن و تحسینشدن داشت. «سونامی» از بلاتکلیفی در فیلمنامه و بیخلاقیتی در کارگردانی رنج میبرد و شاید اگر این دو چشماسفندیار را نداشت، فیلم بهتری میشد.