به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، رهبر معظم انقلاب اسلامی، روز دوشنبه نهم اردیبهشت از سی و دومین نمایشگاه کتاب تهران دیدن کردند. سیدسجاد موسوی که در غرفه مجمع ناشران انقلاب اسلامی حضور داشته، بازدید ایشان از نمایشگاه و غرفه مجمع را روایت کرده که در ادامه از نظرتان می گذرد:
فکرش را هم نمیکردیم اگر بنا باشد حضرت آقا به نمایشگاه بیایند، غرفه مجمع ناشران هم در مسیرشان باشد. چون غرفه ما روی سکو ساخته شده و مقابلش باز و تامین امنیتش سخت است. ولی ظاهراً بخت ما بلند بود و بنا بود با زیارت حضرتش خستگیهایمان به در شود.
حدود ساعت ۱۰:۱۵ بود که آقا وارد شبستان شدند. راهروهای زیادی را قدم زدند. در مکانی برای استراحت توقف کردند و مجدد راه افتادند. مسیرشان به سمت غرفه مجمع ناشران کج شد. ورودی غرفه ایستاده بودم که حضرت آقا رسیدند.
ـ خیلی خوش آمدین آقا.
آقا دوبار فرمودند «زنده باشید» و وارد غرفه شدند. با سیل جمعیت یکهو به وسط غرفه پرت شدم. یکی از اطرافیان رهبر بلند بلند صدا میزد: «آقامیثم، آقامیثم».
آقا، وزیر را صدا زدند که کنارشان بنشیند. صالحی هم آمد. برای آقا میثم سمت چپ آقا صندلی گذاشته بودیم. او اما آخوندی را جای خودش، کنار آقا نشاند. آقا از دیدن آخوندی خوشحال شدند و شروع کردند به احوالپرسی. آقامیثم کنار آخوندی، روبروی آقا نشست. آقای حقانیان هم کنار صالحی نشست. فقط یک صندلی کنار حقانیان خالی مانده بود. حقانیان دنبال آقای جوادی، معاون فرهنگی وزارت ارشاد میگشت که او هم بیایید و بنشیند.
کم کم همهمهها آرام شد. حضرت آقا با نیلی احوالپرسی کردند. من از فرصت استفاده کردم و کنار حقانیان نشستم. نیلی، حضرت آقا را خیلی صمیمانه «آقاجان» خطاب میکرد. آقا از این خطاب بیتکلّف و صادقانه، لبخند نرم و آرامی بر لبشان نشست.
نیلی اینطور شروع کرد که «تشریففرمایی شما فرصتی است تا قدری از اوضاع نشر با شما بگوییم.» آقا با لبخند گفتند: «توضیحاتتون چقدر طول میکشه؟» یعنی که خیلی وقت نداریم. نیلی گفت: «سعی میکنم ۵ دقیقه بیشتر نشه.» آقالبخندزنان فرمودند: «خب پنج دقیقه خوبه، پنج دقیقه خوبه!»
- اول بهعنوان خبر خوش خدمتتان عرض کنم که به لطف خداوند، کتابهای زیادی از ناشران جبهه انقلاب جزو پرفروشهای نشر کشور هستند و ما در این غرفه هر روز برای تعدادی از این کتابها جشن میگیریم.
آقا فرمودند: اینها چه نوع کتابهاییاند.
ـ عموم این کتابها در حوزه ادبیات است. اعم از ادبیات پایداری و سیره شهدا، سبک زندگی، تاریخ شفاهی.
آقا سرشان را به نشانه خوشحالی تکان دادند.
آقای جوادی رسید. بلند شدم تا او بنشیند. روی زمین مقابل آقا نشستم و نگاهم به کفشهایشان خیره شد. کفشهای طبی، واکس خورده و تمیز.
ـ آقاجان، گرانی کاغذ ناشران را آزار میدهد. متاسفانه این بحران، از کنترل خارج شده است. دلار ۳ برابر شده ولی کاغذ ۵ برابر. بالأخره باید یکجا این موضوع کنترل شود. دشمن که دشمنیهایش استمرار دارد. یا باید ما عوض شویم و از موضعمان کوتاه بیاییم که انشاءالله اینطور نمیشود یا اینکه ....
آقا فرمودند: «دشمن را عوض میکنیم.»
صدایی از بین جمعیت گفت: دشمن را از بین میبریم.
نگاه آقا به سمت صدا کشیده شد و لبخند بر لبشان نشست و خطاب به نیلی فرمودند: کاغذ را باید بتوانیم در داخل تولید کنیم. گرانی کاغذ فقط به وزارت ارشاد مربوط نمیشود. وزارت صنعت و معدن هم باید همکاری کند. شنیدهام این وزیر جدیدی که آمده است، انگیزههای خوبی برای حل این موضوعات دارد.
ـ آقاجان! اسفندماه ۹۷ نامهای مشترک با امضای ۱۰ تشکل نشری خطاب به وزیر صنعت، وزیر ارشاد، آقای نوبخت و آقای جهانگیری زدیم و آنجا اعلام کردیم که به وسیله باگاس تولید شده در هفت تپه خوزستان میتوان تمام نیاز کشور به کاغذ را که حدود ۴۰ هزار تن در سال است، پاسخ داد. آقاجان! به نظر میرسد این موضوع هم به دستور مستقیم حضرتعالی نیاز دارد.
آقا فرمودند: بنده مشکلی ندارم. باید بستر را فراهم کرد. به آقای روحانی هم گفتهام. به هر حال باید مشکل کاغذ حل شود. این طور نمیشود که بگوییم زیرساخت نداریم. آقای رحمانی و آقای صالحی باید همکاری کنند تا مشکل حل شود.
ـ موضوع دیگری که دوست دارم خدمتتان عرض کنم، دو کار جدیدی است که در مجمع ناشران شروع کردهایم. یکی جایزه بینالمللی فلسطین که با همکاری بیش از ۱۰ کشور اسلامی آغاز شده است. با توجه به خلأ بزرگی که در زمینه ادبیات در این موضوع احساس کردیم این جایزه با محوریت مقاومت و آزادسازی قدس شریف تأسیس کردیم. امیدواریم که با دامن زدن به این آثار، نابودی رژیم صهیونیستی را از وعدهای که دادهاید کوتاهتر کنیم.
بعد ادامه داد: دیگری جایزه روایت انقلاب است که هدف اصلیاش پرداختن به جنایات پهلویهاست. آثار خوبی در این زمینه تولید شده است.
آقا تا اسم پهلویها را شنیدند گویی توجهشان بیش از پیش جلب شد! فرمودند: هنوز دیده نشده.
نیلی گفت: بیش از ۷۰ اثر جدید در سال ۹۷ در این زمینه داشتیم.
رهبر پرسیدند: چرا ما این آثار را ندیدهایم؟ مجمع ناشران باید با نویسندهها و شاعران ارتباط بگیرد و تولید کند در این زمینه. پهلویها نمونه بارز وابستگی بودند. واقعا در همه چیز وابسته بودند. خارجیها این دو نفر را روی کار آوردند. وقتی پهلویها روی کار آمدند با تمام توان علیه سلسله قاجار تبلیغ کردند و اجازه ندادند یک نکته مثبت از شاهان قاجار در ذهن مردم بماند. برای همین امروز کسی از قاجار حرفی نمیزند. ولی زمانی که جمهوری اسلامی سر کار آمد نتوانست جنایات و ظلمهای پهلویها را به مردم بگوید. باید در این زمینه بیشتر کار شود.
آقا به آخوندی رو کردند و از تازههای انتشاراتش پرسیدند. آخوندی از تازهها و کتابهای تجدید چاپ شدهاش گفت. برایم جالب بود که رهبر از مغازه کتابفروشی آخوندی هم پرسیدند.
حقانیان زیرچشمی به نیلی اشاره میکرد که وقت نداریم و زمان گذشته و باید برویم که آقا از نیلی پرسیدند: انجمنی را در راهروها دیدم به نام جبهه انقلاب. آنها چه نسبتی با شما دارند؟
ـ بله. انجمن کتابفروشان جبهه انقلاب (خوشه) هستند. نسبتشان با ما نسبت جبههگی است. برای توسعه ویترین کتاب و متشکلشدن کتابفروشان همعهد در آن جبهه تلاش میکنیم.
آقا فرمودند: خب توضیحاتش طولانی است. انشاءالله در فرصت دیگری کاملش را بگویید.
آقا بلند شدند و باز هم جمعیت متلاطم شد. کسی از بین جمعیت گفت: برای بچههای مجمع ناشران دعا کنید. آقا چند جمله دعا کردند و از غرفه خارج شدند.