فیلم ساختن راجع به شخصیت های فکری و فلسفی کار سختی است زیرا اگر به تئوری و نظریه او بپردازند فیلم برای عموم مردم خسته کننده می شود و تنها مناسب اکران در انجمن فلسفه است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری دانشجو، اگر بخواهیم لیستی از جنجالیترین شخصیتهای علمی بعد از انقلاب تهیه کنیم، بی شک سید احمد مهینی یزدی مقلب به احمد فردید یکی از آن هاست.
فردید را عدهای استاد اعظم و فیلسوف شفاهی نام نهادند و عدهای او را مجسمه نفاق و نفاق مجسم نامیدند. اما فردید با همه ستایشگران بی مانند اش و دشمنان بی شمار اش همچنان در جامعه ما ناشناخته است. میگویند ایرانیها کتاب نمیخوانند، اما تلویزیون نگاه میکنند شاید به همین خاطر است که خانه مستند انقلاب اسلامی استراتژی خود را ساختن فیلمهای مستند راجع به شخصیتهای مهم تاریخ معاصر قرار داده است از این جهت بعید بود که کاراکتری که به نوعی صاحب ایدهی غربزدگی است از قلم بیفتد و مورد توجه این مجموعه قرار نگیرد.
مهدی مطهر (تهیه کننده) و محسن کوقان (کارگردان) که دلبسته تاریخ و علوم انسانی هستند با انتخاب فردید (با همه جنجالها و حواشی پیرامونش) کاراکتری سینمایی از دریای علوم انسانی بیرون کشیدند تا ذکاوت و شجاعت خود را نشان دهند. ذکاوت از این جهت که فردید یک کاراکتر سینمایی است زندگی او هم درام دارد و هم تعلیق! تمام مولفههای یک قهرمان را در قصه دارد و به تنهایی، بی هیچ قصه فرعی میتواند بار فیلم را برای ۷۰ دقیقه به دوش بکشد. شجاعت؛ به این خاطر، که پرداختن به شخصیتهایی نظیر فردید که کمترین ظهور و بروز را در زمان حیات داشته، حتی کتاب ننوشته اند تا به قول خود نخواسته تشبه به کثافات دیگران بکند! بسیار سخت و دشوار است! فیلم ساختن راجع به شخصیتهای فکری و فلسفی کار سختی است، زیرا اگر به تئوری و نظریه او بپردازند فیلم برای عموم مردم خسته کننده میشود و تنها مناسب اکران در انجمن فلسفه است.
کارگردان با علم به این موضوع تلاش کرد که از طریق نزاع "سروش، فردید" و بیان تحولات سیاسی بعد از انقلاب قصه فیلم خود را تعریف کند. فیلمساز با زبان اساتید صاحب نام فلسفه بخش اعظمی از فیلم را به درگیریهای "سروش، فردید" پرداخته است و از این طریق اندیشههای پیچیده فلسفی را به کف خیابان آورد. پرداختن به این دعوای در ابتدا فکری و در ادامه سیاسی، بستری مناسب در اختیار کارگردان قرار داد تا سهم بیشتری از مخاطب را جذب فیلم کند. انتخاب نزاع "سروش، فردید" علت دیگری نیز دارد، کمبود آرشیو (فیلم و عکس) از شخصیت اصلی فیلم دست کارگردان را در قصه گویی بسته است، از این جهت او با انتخاب این نزاع، مخاطب را درگیر یک ماجرای جنجالی میکند، ماجرایی که در برخی مواقع جنبه ژورنالیستی پیدا میکند. اما با وجود همه این تکنیکهایی که برای روایت قصه خود کوقان انتخاب کرده اگر فیلم هرچه به قصه گویی از زندگی فردید نزدیکتر میشد و از بحثهای فکری او فاصله میگرفت میتوانست دایره وسیع تری از مخاطبین را در خود جای دهد.
این فیلم قطعا توانست بخشی از ماجرای فردید را از انزوا خارج کرده و برای مخاطب آشنا کند، اما همچنان از منظر زندگینامه (بیوگرافی) این "فیلسوف شفاهی" برای ما ناشناخته است. فیلم از زندگی شخصی فردید همسر و یا فرزندان احتمالی، زندگی در اروپا و.. اطلاعات بسیار مختصری در اختیار مخاطب قرار میدهد حضور شخصیتهایی نظیر دکتر داوری دکتر دینانی، دکتر احسان شریعتی و... تحلیل دقیق و معتبر از فردید به ما ارائه میدهد، همچنین شنیدن انتقادات از زبان دکتر عبدالکریم سروش و داریوش آشوری نیز وزن مخالفین فردید را در فیلم حفظ کرده و به روایت داستان اعتبار بخشیده است
در انتهای فیلم ما با فردید مظلوم و به انزوا رانده شده مواجه هستیم که با پرداخت درست، رابطه عاطفی مناسبی با مخاطب برقرار میکند و خلا نبود حس و حال و همذات پنداری را در کل فیلم تاحدی پر میکند. نکتهای که بسیار قابل توجه هست تلاش کارگردان برای احصای آرا و عقاید سید احمد فردید است. چیزی که در کمتر مستندی در مورد اندیشمندان این عرصه مشاهده میکنیم. سعی کارگردان در پرداخت خوب نسبت به این موضوع قابل تقدیر است.
"تئوریسین خشونت" لقبی بود که مخالفین فردید به او دادند و محسن کوقان با انتخاب این اسم برای فیلم به مخاطب میگوید که از منظر منتقدین هم به فردید نگاه میکند چه اینکه شروع فیلم هم با انتقاد از فردید است هر چند هرچه پیش میرویم فیلم در مسیر حمایت از فردید قرار میگیرد و کارگردان موضع خود را نشان میدهد، اما تا انتها حرفهای منتقدین هم شنیده میشود و این از نقاط قوت فیلم است.
محسن کوقان با جسارت به سراغ سید احمد فردید رفت و این فیلسوف را خیلی نزدیک، در قاب تصویر ما آورد و ما به مدد تصویر خیلی نزدیک کوقان است که پی میبریم همچنان در سیره، شناخت و اندیشه فردید از ما خیلی دور است.