خطاب به نماینده نوشهر صورت گرفت
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان شهید مطهری نوشهر نامه‌ای به احمدی لاشکی، نماینده مردم نوشهر و چالوس در مجلس شورای اسلامی و عضو کمیسیون تلفیق بودجه سال ۹۹دربخش تخصصی آموزش، تحقیقات و فناوری مجلس نوشت و ضمن آن به ایرادات بودجه ۹۹ پرداختند.
متن نامه به شرح زیر است:
همان طور که مستحضرید آموزش و پرورش، از اساسی‌ترین ارگان‌ها جهت پیشرفت و تعالی آینده‌ی کشور عزیز مان است و رشد و توسعه پایدار یک کشور به تربیت انسان‌های آگاه متعهد و متخصص وابسته است که مولفه‌های گوناگونی در تربیت انسان آگاه و متعهد دخیل است؛ مولفه‌هایی که در لایحه بودجه ۹۹ در بخش آموزش و پرورش دچار آسیب فراوان شده است؛ لذا بر خود لازم دانستیم نگاهی گذرا به اشکالات لایحه بودجه سال ۹۹در بخش آموزش و پرورش داشته باشیم که ظاهراً باتوجه به انتخابات پشت سر گذاشته شده کمتر مورد توجه نمایندگان محترم مجلس قرار گرفته است.
۱. طرح خرید خدمات آموزشی یکی از معضلاتی است که درسال‌های اخیر توسط برخی مسولین عنوان شده است. توجیه آن‌ها برای این امر آن است که در مناطق محروم که امکان ایجاد مدرسه دولتی نیست از ظرفیت مدارس غیر دولتی استفاده شود تا دانش آموز لازم التعلیم از تحصیل محروم نشوند. ولی تجربه سال‌های اخیر خرید خدمات آموزشی از بخش غیردولتی نشان داده است که این بخش با کاهش سطح کیفی خدمات ارائه شده، به کارگیری نیروی انسانی آموزش ندیده، ارزان قیمت، بدون حق بیمه و پرداخت‌های متناسب و گاهی دریافت وجه از والدین سعی برکسب سود بیشتر داشته است و وزارت آموزش و پرورش در حال حاضر که حدود ۱۴ درصد از جمعیت دانش آموزی این وزارتخانه در مدارس غیردولتی مشغول به تحصیل می‌باشند، نظارت کافی درخصوص عملکرد مالی، شهریه‌های دریافتی از اولیا و سطح کیفی خدمات آموزشی ارائه شده در این مدارس را ندارد.
بنابراین وزارت آموزش و پرورش به طور منطقی در صورتی که افزون بر این ها، ۱۰ درصد از دانش آموزان خود را از طریق خرید خدمات اداره کند، از انجام صحیح این مأموریت ناتوان خواهد بود و سهم سرانه هر دانش آموز مشمول طرح خرید خدمات آموزشی در هر سه دوره یکسان و برابر یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان است. مقایسه این ارقام با سرانه دانش آموزان هریک از دوره‌ها نشان دهنده تفاوتی از حدود سه تا هفت برابر است. از طرفی تفاوت دو تا سه برابری میان سرانه دانش آموزان عادی در سه دوره ابتدایی، متوسطه اول و متوسطه دوم نظری و اختصاص اعتبار یکسان ۱/۲ میلیون تومان برای دانش آموزان هر سه دوره برای مشمولین طرح خرید خدمات نیز نکته قابل تأمل و پُرابهامی است.
۲. از آنجا که بیشتر مدارس استثنایی کشور در شهرستان‌های بزرگ و مناطق برخوردار قرار دارند و عموماً مناطق حاشیه‌ای از تسهیلات و امکانات این مدارس بی بهره هستند و تأمین معلم برای آن‌ها از طریق طرح خریدخدمات صورت می‌پذیرد، تخصیص اعتبار ۱۷ میلیون تومان برای دانش آموزان مدارس استثنایی و اعتبار ۱/۲ میلیون تومانی (چهارده برابر کمتر) برای یک دانش آموز عادی یااستثنایی مشمول طرح خرید خدمات از دیگر مصادیق دوری از عدالت و کم توجهی به مناطق محروم است.
۳. افزایش درآمد اختصاصی دانشگاه فرهنگیان از ۱۶۰ میلیارد تومان در قانون بودجه ۱۳۹۸ به ۵۰۰ میلیارد تومان در لایحه بودجه ۱۳۹۹ منطقی به نظر نمی‌رسد؛ زیرا اساساً دانشگاه فرهنگیان به جز کسرهزینه زیست شبانه روزی و تغذیه از احکام حقوقی دانشجومعلمان تقریباً محل درآمد اختصاصی دیگری نداردوچگونگی تأمین این درآمد جای بسی تامل دارد وسهم سرانه دانش آموزان دوره دوم متوسطه نظری با مبلغ ۷ میلیون و ۲۰۵ هزار تومان نسبت به سهم سرانه دانشجو معلم با مبلغ ۷ میلیون و ۲۷۳ هزار تومان نیز قابل تأمل است. تفاوت ۶۸ هزار تومان در سرانه تربیت یک دانش آموز دوره متوسطه نظری با سرانه تربیت یک معلم از نکات قابل تأمل در بودجه آموزش و پرورش است که به نظر می‌رسد با کمبود شدید معلم بی ارتباط نیست. تخصیص‌های ناکافی و ناعادلانه به این دانشگاه از دیگر مصادیق ساختار نامناسب و مؤلفه‌های ناصحیح در محاسبه و توزیع اعتبارات آموزش و پرورش است.
۴. درآمد اختصاصی حاصل از چهار درصد شهریه مدارس غیردولتی موضوع ماده (۲۰) قانون تأسیس و اداره مدارس و مراکز آموزشی و پرورشی غیردولتی مصوب ۱۳۹۵ محل ابهام است. در قانون بودجه ۱۳۹۸ و لایحه بودجه ۱۳۹۹ ردیف درآمدی با این عنوان دیده نمی‌شود. مبلغی که در جدول درآمد اختصاصی سازمان مدارس غیردولتی با عنوان درآمد متفرقه ذکر شده است، ۲۵ میلیارد تومان است. با فرض یک میلیون و ۲۰۰ هزار دانش آموز برای مدارس غیردولتی و میانگین شهریه پنج میلیون تومان، درآمد اختصاصی ناشی از این بند قانونی، بالغ بر ۲۴۰ میلیارد تومان میشود. مقایسه این دوعدد نشان دهنده آن است که در حدود یک دهم درآمد اختصاصی ناشی از قانون مدارس غیردولتی دربودجه لحاظ شده است.
۵. از مهمترین شاخص‌های بررسی تناسب بودجه، بررسی سهم دانش آموزان هریک از دوره‌های تحصیلی ابتدایی، متوسطه اول و متوسطه دوم نظری است. در میان سه دوره ابتدایی، متوسطه اول و متوسطه دوم نظری، سهم دانش آموز دوره متوسطه دوم نظری ۷ میلیون و ۲۰۵ هزار تومان، متوسطه اول ۵ میلیون و ۳۰۵ هزار تومان و دوره ابتدایی ۳ میلیون و ۳۲۰ هزار تومان است. نکته قابل تأمل در این باره سهم بیش از دو برابری هر دانش آموز دوره متوسطه دوم نظری نسبت به سهم هر دانش آموز دوره ابتدایی است که در تضاد آشکار با اصل عدالت محوری و مغایر با رویکرد‌های سند تحول بنیادین آموزش و پرورش است. در راهکار ۲/۱۲ سند تحول بنیادین، فراهم آوردن تسهیلات و امتیازات مناسب برای جذب و نگهداشت نیرو‌های کارآمد در دوره ابتدایی و تقویت نگاه تخصصی زیربنایی به این دوره تحصیلی به صراحت مورد تأکید قرار گرفته است.
امیدواریم نمایندگان محترم مجلس به رسالت خطیر خویش عمل نموده و ضمن بررسی عالمانه و دقیق لایحه بودجه مانع آسیب بر پیکره تعلیم و تربیت شوند که پیش از این تصمیمات برخی از مسولین موجب این امر شده است.
متن نامه به شرح زیر است:
همان طور که مستحضرید آموزش و پرورش، از اساسی‌ترین ارگان‌ها جهت پیشرفت و تعالی آینده‌ی کشور عزیز مان است و رشد و توسعه پایدار یک کشور به تربیت انسان‌های آگاه متعهد و متخصص وابسته است که مولفه‌های گوناگونی در تربیت انسان آگاه و متعهد دخیل است؛ مولفه‌هایی که در لایحه بودجه ۹۹ در بخش آموزش و پرورش دچار آسیب فراوان شده است؛ لذا بر خود لازم دانستیم نگاهی گذرا به اشکالات لایحه بودجه سال ۹۹در بخش آموزش و پرورش داشته باشیم که ظاهراً باتوجه به انتخابات پشت سر گذاشته شده کمتر مورد توجه نمایندگان محترم مجلس قرار گرفته است.
۱. طرح خرید خدمات آموزشی یکی از معضلاتی است که درسال‌های اخیر توسط برخی مسولین عنوان شده است. توجیه آن‌ها برای این امر آن است که در مناطق محروم که امکان ایجاد مدرسه دولتی نیست از ظرفیت مدارس غیر دولتی استفاده شود تا دانش آموز لازم التعلیم از تحصیل محروم نشوند. ولی تجربه سال‌های اخیر خرید خدمات آموزشی از بخش غیردولتی نشان داده است که این بخش با کاهش سطح کیفی خدمات ارائه شده، به کارگیری نیروی انسانی آموزش ندیده، ارزان قیمت، بدون حق بیمه و پرداخت‌های متناسب و گاهی دریافت وجه از والدین سعی برکسب سود بیشتر داشته است و وزارت آموزش و پرورش در حال حاضر که حدود ۱۴ درصد از جمعیت دانش آموزی این وزارتخانه در مدارس غیردولتی مشغول به تحصیل می‌باشند، نظارت کافی درخصوص عملکرد مالی، شهریه‌های دریافتی از اولیا و سطح کیفی خدمات آموزشی ارائه شده در این مدارس را ندارد.
بنابراین وزارت آموزش و پرورش به طور منطقی در صورتی که افزون بر این ها، ۱۰ درصد از دانش آموزان خود را از طریق خرید خدمات اداره کند، از انجام صحیح این مأموریت ناتوان خواهد بود و سهم سرانه هر دانش آموز مشمول طرح خرید خدمات آموزشی در هر سه دوره یکسان و برابر یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان است. مقایسه این ارقام با سرانه دانش آموزان هریک از دوره‌ها نشان دهنده تفاوتی از حدود سه تا هفت برابر است. از طرفی تفاوت دو تا سه برابری میان سرانه دانش آموزان عادی در سه دوره ابتدایی، متوسطه اول و متوسطه دوم نظری و اختصاص اعتبار یکسان ۱/۲ میلیون تومان برای دانش آموزان هر سه دوره برای مشمولین طرح خرید خدمات نیز نکته قابل تأمل و پُرابهامی است.
۲. از آنجا که بیشتر مدارس استثنایی کشور در شهرستان‌های بزرگ و مناطق برخوردار قرار دارند و عموماً مناطق حاشیه‌ای از تسهیلات و امکانات این مدارس بی بهره هستند و تأمین معلم برای آن‌ها از طریق طرح خریدخدمات صورت می‌پذیرد، تخصیص اعتبار ۱۷ میلیون تومان برای دانش آموزان مدارس استثنایی و اعتبار ۱/۲ میلیون تومانی (چهارده برابر کمتر) برای یک دانش آموز عادی یااستثنایی مشمول طرح خرید خدمات از دیگر مصادیق دوری از عدالت و کم توجهی به مناطق محروم است.
۳. افزایش درآمد اختصاصی دانشگاه فرهنگیان از ۱۶۰ میلیارد تومان در قانون بودجه ۱۳۹۸ به ۵۰۰ میلیارد تومان در لایحه بودجه ۱۳۹۹ منطقی به نظر نمی‌رسد؛ زیرا اساساً دانشگاه فرهنگیان به جز کسرهزینه زیست شبانه روزی و تغذیه از احکام حقوقی دانشجومعلمان تقریباً محل درآمد اختصاصی دیگری نداردوچگونگی تأمین این درآمد جای بسی تامل دارد وسهم سرانه دانش آموزان دوره دوم متوسطه نظری با مبلغ ۷ میلیون و ۲۰۵ هزار تومان نسبت به سهم سرانه دانشجو معلم با مبلغ ۷ میلیون و ۲۷۳ هزار تومان نیز قابل تأمل است. تفاوت ۶۸ هزار تومان در سرانه تربیت یک دانش آموز دوره متوسطه نظری با سرانه تربیت یک معلم از نکات قابل تأمل در بودجه آموزش و پرورش است که به نظر می‌رسد با کمبود شدید معلم بی ارتباط نیست. تخصیص‌های ناکافی و ناعادلانه به این دانشگاه از دیگر مصادیق ساختار نامناسب و مؤلفه‌های ناصحیح در محاسبه و توزیع اعتبارات آموزش و پرورش است.
۴. درآمد اختصاصی حاصل از چهار درصد شهریه مدارس غیردولتی موضوع ماده (۲۰) قانون تأسیس و اداره مدارس و مراکز آموزشی و پرورشی غیردولتی مصوب ۱۳۹۵ محل ابهام است. در قانون بودجه ۱۳۹۸ و لایحه بودجه ۱۳۹۹ ردیف درآمدی با این عنوان دیده نمی‌شود. مبلغی که در جدول درآمد اختصاصی سازمان مدارس غیردولتی با عنوان درآمد متفرقه ذکر شده است، ۲۵ میلیارد تومان است. با فرض یک میلیون و ۲۰۰ هزار دانش آموز برای مدارس غیردولتی و میانگین شهریه پنج میلیون تومان، درآمد اختصاصی ناشی از این بند قانونی، بالغ بر ۲۴۰ میلیارد تومان میشود. مقایسه این دوعدد نشان دهنده آن است که در حدود یک دهم درآمد اختصاصی ناشی از قانون مدارس غیردولتی دربودجه لحاظ شده است.
۵. از مهمترین شاخص‌های بررسی تناسب بودجه، بررسی سهم دانش آموزان هریک از دوره‌های تحصیلی ابتدایی، متوسطه اول و متوسطه دوم نظری است. در میان سه دوره ابتدایی، متوسطه اول و متوسطه دوم نظری، سهم دانش آموز دوره متوسطه دوم نظری ۷ میلیون و ۲۰۵ هزار تومان، متوسطه اول ۵ میلیون و ۳۰۵ هزار تومان و دوره ابتدایی ۳ میلیون و ۳۲۰ هزار تومان است. نکته قابل تأمل در این باره سهم بیش از دو برابری هر دانش آموز دوره متوسطه دوم نظری نسبت به سهم هر دانش آموز دوره ابتدایی است که در تضاد آشکار با اصل عدالت محوری و مغایر با رویکرد‌های سند تحول بنیادین آموزش و پرورش است. در راهکار ۲/۱۲ سند تحول بنیادین، فراهم آوردن تسهیلات و امتیازات مناسب برای جذب و نگهداشت نیرو‌های کارآمد در دوره ابتدایی و تقویت نگاه تخصصی زیربنایی به این دوره تحصیلی به صراحت مورد تأکید قرار گرفته است.
امیدواریم نمایندگان محترم مجلس به رسالت خطیر خویش عمل نموده و ضمن بررسی عالمانه و دقیق لایحه بودجه مانع آسیب بر پیکره تعلیم و تربیت شوند که پیش از این تصمیمات برخی از مسولین موجب این امر شده است.
ارسال نظرات