استاد اقتصاد گفت: تا زمانی که حکمرانی خوب در اقتصاد اجرا نشود، انتظار هویدا شدن انرژیهای نهفته حوزههای مختلف بخش خصوصی و عمومی دور از ذهن است.
گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، از ابتدای سال تا کنون موضوعات مختلفی را درباره راهکارهای رسیدن به جهش تولید مورد بحث و بررسی قرار دادیم، نظام بانکی و مالیاتی کشور تا امید به آینده اقتصاد و بروکراسیهای دست و پاگیراداری که موانع بزرگی در پیش پای تولید ایجاد کرده اند، اصغر بالسینی؛ اقتصاددان و استاد دانشگاهدر این گفتگواصلیترین دلیل عدم رونق و جهش تولید را که همان سیاست گذاریها و برنامه ریزیهای حکمرانان است را نقد کرده است.
چه مولفههایی در جهش تولید از نظر حکمرانی بایداجرا شودتاجهش تولید محقق شود؟ اقتصاد ایران روزهای سختی را پشت سر میگذارد به طوری که تداوم رکوداقتصادی سالهای گذشته به همراه آثار واقعی و روانی ویروس کرونا اقتصاد کشور را با چالشهایی رو به رو کرده است. براساس آمارهای مرکز آمار ایران در ۹ ماه اول سال ۹۸ که آخرین دوره آمار دهی به شمار میرود، نرخ رشد اقتصادی کشور به منفی ۷.۶ درصد کاهش داشته است. منفی شدن رشد اقتصادی که ناشی از اثرات فشارهای بین المللی از سالهای گذشته است از حوزههای مختلفی بر اقتصاد مترتب شده که یکی از مهمترین آنها در حوزه صنعت است.
بیماری کرونا شرایط اقتصادی کشور را غیر قابل پیش بینی کرده است، در چنین شرایطی با نامگذاری سال ۹۹ به جهش تولید متولیان سیاست گذار و متولیان اجرایی وظایف سنگین تری نسبت به قبل بر عهده خواهند داشت. جهش تولید وابسته به تحقق عوامل و مسائل مختلفی با سرفصلهای متعددی است که نقش دو موضوع مهم به عنوان سیاست گذاری و مساله حکمرانی خوب را در آن نمیتوان نادیده گرفت. به حرکت درآوردن و جهش تولید از طریق مصرف بخش خصوصی در اقتصاد ایران موضوع مهمی است.
تولید در چه شرایطی میتواند به جهش یافتن خود امیدوار باشد؟ اساسا مقوله تولید یک چشم انداز بلند مدت در هر اقتصادی محسوب میشود، بسترهای پیش روی تولید کنندگان برای تحقق تولید باید در افق بلند مدتی مثبت باشند تا تولید کننده در چنین فضایی مایل به تولید باشد، بنابراین در چنین شرایطی اهمیت مساله سیاست گذاری صحیح و آماده سازی زیر ساختها مقوله بسیار مهمی است که دراین زمینه اقتصاد ایران درگیر مشکلات متعددی است، تا زمانی که این مشکلات برطرف نشود جهش در حوزه تولید با دست اندازهای موجود به تاخیر میافتد. به طور مشخص فرایند سیاست گذاری عمومی در اقتصاد ایران در حال حاضر دچار چالش است یعنی سیاست گذاریهایی انجام شده از جامعیت وافق و چشم انداز بلند مدت را به معنی واقعی اقتصادی برخوردار نیست، یا اینکه سیاست گذاریهایی دنبال شده به منبع رانت جویی و رانت زایی تبدیل میشود، رانت جویی و رانت زایی که عامل مهمی در تقابل با موضوع تولید و جهش تولید است، اگراین مساله حل و فصل نشود نمیتوان منتظر جهش تولید شد.
دولت از چه منظری در جهش تولید ممانعت ایجاد میکند؟ میزان دخالتهای غیر ضروری دولت در حوزههای مختلف اقتصادی به گونهای است که قدرت تصمیم گیری را از فعالین اقتصادی به طور خاص و مردم به طور عام برای ورود به فعالیتهای اقتصادی گرفته است. برای تبیین این موضوع میتوان با مثال سادهای نظام مجوز دهی در اقتصاد ایران را که در حال حاضر یک نظام مجوز دهی پیشینی است مورد بررسی قرار داد، نظامی که بسیاری از مجوزها پیش از آغاز کار و فعالیت از مبادی مختلف دولت وحکمرانی صادر میشود، تا زمانی که چنین رویهای در نظام مجوز دهی دنبال شود در مسیر تولید شاهد دست اندازهستیم. امروز در بسیاری از کشورهای دنیا نظام مجوز دهی به سمت نظام مجوز دهی پسینی تغییر یافته بنحوی که به فعالین اقتصادی و تولید کنندگان اجازه داده میشود که ابتدای امر استعدادها و فعالیت هایشان شکوفا شود، با مشاهده اشکالی در این مساله دولتها از طریق نظارت درصدد جبران برمی آید، در صورتی که ما قبل از نمایش استعدادها و توانمندیها با ایجاد دست اندازهایی در مسیر تولید مانع رونق و جهش تولید میشویم.
آیا حکمرانی خوب را میتوان مهمترین مولفه رسیدن به جهش تولید در اقتصاد هر کشوری عنوان کرد؟ جهش تولید نیازمند یک حکمرانی خوب به عنوان یکی از مفاهیم کلیدی است که در سالهای اخیر درحوزه سیاست گذاری به صورت جدی مورد توجه دنیا قرار گرفته است. متاسفانه نظام حکمرانی ما در این زمینه از ضعفهای جدی برخوردار است، تا زمانی که موضوع حکمرانی خوب در اقتصاد ایران با دقت دنبال نشود، انتظار برای هویدا شدن انرژیهای نهفتهای که در حوزههای مختلف در بخش خصوصی وبه طور عام در مردم وجود دارد دور از ذهن است و نمیتوان امید چندانی به توسعه بلندمدت اقتصادی کشور داشت.
از نظر اقتصاد، حکمرانی که منتج به رشد اقتصادی و جهش تولید میشود چه مشخصاتی دارد؟ حکمرانی خوب به معنای آن است که دولتها از قدرت خود در راستای مدیریت منابع اقتصادی استفاده کنند، تا منابع اقتصادی و اجتماعی از طریق قدرت دولت به سمت توسعه اقتصاد و تولید هدایت شود. برای رسیدن به این موضوع در دنیا شاخصهایی تعریف شده که اصول حکمرانی خوب در آن تبیین شده است. تا زمانی که اصول حکمرانی خوب مورد توجه قرار نگیرد به معنای واقعی ظرفیتهای بالقوه موجود در اقتصاد به ظرفیتهای بالفعل تبدیل نمیشود، حکمرانی خوب آنقدر موضوع مهمی است که تا مدتهای مدیدی بحث مهمی در ادبیات اقتصادی بوده است که آیا نیازی به دولت وجود دارد؟ دولت درکدام حوزهها باید به مسائل اقتصادی کشور ورود کند و دولت در چه سطحی از اقتصاد میتواند دخالت کند؟ دراین زمینه مکاتب مختلفی سخن گفته اند، اما آنچه هم اکنون مورد توجه جدی است حکمرانی خوب است یعنی وجود دولت به نسبت کوچک، اما خیلی موثر در ارایه کالاهای عمومی به مردم. در حال حاضر برای جهش تولید آنچه که از دولت انتظار میرود توجه به پیاده سازی اصول مهم در یک حکمرانی خوب است، یعنی در حال حاضر بحث بر سر این موضوع نیست که دولت باید کوچک باشد یا خیر، بلکه در حوزه سیاست گذاری عمومی باید به این موضوع توجه شود که دولت کوچکی که اصول حکمرانی مطلوب را در جهت توسعه اقتصادی و جهش تولید رعایت کند. براساس انچه که در شاخصهای بانک جهانی از اصول حکمرانی خوب مطرح است شش شاخص در یک حکمرانی خوب منجر به تبدیل استعدادهای بالقوه به بالفعل میشود. موضوع اعتراض و پاسخگویی در نظام اقتصادی و سیاسی که مردم قادر به دفاع ازحق خود باشند یکی از مولفههای حکمرانی خوب است. ثبات سیاسی کشور اولین نیاز این مساله است، فقدان خشونت، اثر بخشی دولت را در یک حکمرانی خوب افزایش میدهد، از سوی دیگر افزایش کیفیت خدمات دولت در یک نظام بروکراتیک نیز مشخصه حکمرانی خوب است. کیفیت نظارت مولفه چهارم است مقررات دولت در حوزه نظارت باید از قابلیت وکیفیت قابل توجهی برای اجرای اصول حکمرانی خوب برخوردار باشد، بحث حاکمیت قانون یعنی نظام قانونی وچارچوب قانونی کشور که منجر به شکل گیری قراردادها در اقتصاد میشود نیز موضوع مهمی است که باید در حکمرانی خوب لحاظ شود. آخرین شاخصه این اصل مساله مهم کنترل فساد است، مساله فساد به عنوان عامل برهم زننده تعادل در اقتصاد وعاملی که مانع از شکوفا شدن استعدادها میشود مطرح و نقش موثری در حاکمیت خوب دارد، بنابراین این شش عامل اصول حکمرانی خوب را تشکیل میدهند، اصولی که رعایت آن منجر به توسعه اقتصادی و جهش تولید میشود. اگر دولت در چارچوب یک چنین اصولی حرکت کند یعنی دولتی داریم که در چارچوب حکمرانی خوب فعالیت میکند، بنابراین در چنین فضایی اثر گذاری دولت بر فضای اقتصادی کشور به نفع تولید و توسعه اقتصاد کشور میشود.