گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو، میز نقد این هفته برنامه سینمایی هفت با حضور مسعود فراستی، محمدتفی فهیم و ناصر هاشم زاده به نقد و بررسی فیلم سینمایی شنای پروانه و حواشی سینمای ایران پرداخت.
محمد تقی فهیم در ابتدای این برنامه گفت:در ابتدا اشاره ای کوتاهی می کنم به سریال های خارجی که این مدت دیده ام. چه خوب چه بود. مثل آن شب که پیمان معادی در آن ایفای نقش کرده است. سریالی که زیاد هزینه بر نبوده و منابع عمومی کشور را حرام نکرده است و کمپانی مثل نتفلیکس با همین سریال ها اندازه نیمی از فروش نفت کشور درآمد کسب کرده است. ای کاش بخش خصوصی و دولتی ما هم کمی فکر کنند و با سوژه های جدید کارهای آب رو داری بسازند. کارهایی که حتی درآمدزا هم می توانند باشد.
ناصر هاشم زاده در این راستا گفت: وقتی اینچنین نقد می کنیم متوجه می شویم یک جای کار ایراد دارد. آن هم فیلمنامه است، چرا فیلمنامه نداریم؟ مگر نویسنده نداریم؟ در دنیا 90 درصد کارهای خوب، فیلمنامه های اقتباسی دارند. یعنی به ادبیات تکیه می کنند. سینمای ما هیچ ارتباطی با ادبیات داستانی ندارد. مگر چند اثر که آن هم اثر ادبی را تخریب می کند. این باعث می شود فیلمنامه خوب نداریم. همه قصه ها برای فیلم کوتاه اند نه لند. این ایراد خیلی مهم است و باید به آن توجه کرد.
مسعود فراستی در این خصوص مطرح کرد: فکر می کنم به غیر از عدم ارتباط سینما و ادبیات ما یک مشکل دیگر هم داریم. این جامعه پر از قصه است. همین کرونا الان ده ها و صدها قصه دارد. فیلمنامه نویس باید از خانه بیرون بیاید و این قصه ها را ببیند و درک کند. اما من هم مثل سید معتقدم اگر نویسنده پشتش به ادبیات گرم نباشد نمی تواند موفق باشد.
اما در ادامه به نقد و بررسی فیلم سینمایی شنای پروانه اختصاص داشت که محمد تقی فهیم گفت: شنای پروانه فیلم خوبی است. اگر نگوییم چهار ستاره است، حتما سه ستاره را دارد. یکبار دیدن آن قابل تحمل است.
وی گفت:البته برای بار دوم کشش لازم را ندارد. این خوب بودن از دست آویزی به فضای خاص و قصه لات ها می آید. محمد کارت، هومن سیدی و سعید روستایی به سراغ همین فضا رفتند که البته کار آن ها بیشتر به اعتیاد می پرداخت اما اینجا محمد کارت به سراغ نیروی دیگری از همان فضا رفته است. موضوعی که در سینمای قدیم خیلی به آن پرداخته می شد. ما الگوی درستی از قهرمانی که از میان مردم بر می خیزد نداریم. همیشه قصه هایی که از لات ها اقتباس شده به جاهلی مسلکی آن ها پرداخته است. سینما نتوانسته از این لات ها قهرمان بسازد. در این فیلم هم همین اتفاق افتاده است. جواد عزتی می توانست تبدیل به قهرمانی مثبت از میان مردم شود که این اتفاق نمی افتد. این اتفاق در مسیر سینمای ایران همیشه مغفول مانده است. عزتی اینجا خوب است و خوب تر می شود اما تبدیل به قهرمان نمی شود.
ناصر هاشم زاده همچنین درباره این فیلن گفت: شنای پروانه یک فیلم متوسط است. فیلم آدرس درستی از مسائل مردم نمی دهد اگر چه وارد مردم می شود. غیرت و قاچاق را نشان می دهد. لات بازی را نشان می دهد. اما فیلم انچه امروز مورد نیاز است را نمی تواند انجام دهد.
وی تصریح کرد: نویسنده یعنی متفکر. یعنی کسی که حادثه بیرونی را قرار است به روایت داستانی تبدیل کند. ما از دوره مشروطه چندین برهه داریم که ادبیات ما دچار حذف یا ممنوعیت شده است. سینما هم در این فقدان به خود محوری پرداخته و این باعث شده که سینمای ما اصل قهرمان پیدا نمی کند. بر فرض مثال ما در تاریخ و ادبیات عیاران داریم اما به علت عدم ارتباط این عیاران اصلا در سینما نمی آیند که امروزی شوند. ایراد دیگر فیلم این است که مشکلات قلابی است. فیلم خوش ساخت است و با وفا به قصه گویی، رکب هم زده است. این نشان می دهد فیلم ساز هوشیار است و توانمند.
مسعودفراستی هم درباره این فیلم اینچنین گفت: به نظرم شنای پروانه فیلم بدی نیست. جر چهار فیلم جشنواره بود که می شد دید و آن را نقد کرد. فیلمساز چند حسن دارد که فیلم را نجات می دهد تا فیلم بد نشود. اول اینکه فیلم ساز پشت مستند سازی دارد که این اجازه می دهد فیلم ساز کمی اطراف خود را ببیند. دوم آنجایی را که انتخاب کرده گویی در آن زندگی کرده و خوب آن را می شناسد. فیلم می تواند خود را نگه دارد اما عیب های اساسی هم دارد. بعد از مستندسازی و در ساخت فیلم بلند باید فقط چیزهایی را در خود نگه داشت که به درد فیلم بخورد. ساختار مستند باید کنار رود.
وی ادامه داد: مستند فقط می تواند دید وسیع تری ایجاد کند. مستند باعث می شود فیلمساز بتواند شهر بسازد. خیابان بسازد. جهان پیرامون بسازد. اما مستند می تواند دردسر فیلمساز شود.تمام فیلم مدیوم شات است. دوربین مدیوم شات دوربین دیدن واقعیت نیست. حتی چشم هم خسته می شود. فیلم نمی تواند مکان بسازد. فضا بماند. فیلم مکان مند نیست. زمان مند هم نیست. یعنی ما نمی فهمیم برای کجا و کدام دهه است. فیلم اگر بی زمان و مکان باشد قابل تعمیم نمی شود. این اشتباه در فیلم سازی است. تعمیم پذیری از مکان مند و زمان مند بودن می آید.