نامه وزیر علوم و اقدامات شبیه به آن مذموم و ناپسندند؛ اما عجیب نیستند، چون دانشگاه فرهنگیان قوی نیست و انسانسازی نکرده است. فرق است بین اینکه انسان وارد این دانشگاه کنیم یا اینکه در این دانشگاه انسان بسازیم.
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، امیر حسین نانکلی؛ * نامه اخیر وزیر علوم بهانهای شد تا بیشتر به دانشگاه فرهنگیان فکر کنیم. فکر کنیم که چرا این دانشگاه باید اینهمه هدف حمله قرار بگیرد؟ چرا این دانشگاه جا برای انتقاد همه دارد، اما هیچ کس بفکر اصلاح و توسعه آن نمیافتد؟ چرا هر اتفاقی برای این دانشگاه میافتد از بیرون است یا از بیرون هدایت میشود؟ چرا ما مینشینیم و فقط واکنش نشان میدهیم، عصبانی میشویم و محکوم میکنیم؟ چرا اصلاح این دانشگاه را به تصمیم این وزیر و آن وکیل گره زده ایم؟ چرا مردم خیلی به این دانشگاه فکر نمیکنند یا اگر هم فکر میکنند فقط به این فکر میکنند که دانشجویانش حقوق میگیرند؟ چرا و چرا و چرا...
ما انسانها همیشه عادت داریم، دوست داریم به سمت کاری برویم که راحتتر است و زودتر به نتیجه میرسد و به قول معروف پایانش مقابل چشممان و سهل الوصول است. خب معلوم است دانشگاه فرهنگیان از این جور دانشگاهها نیست. کارش عینی نیست، ظاهری نیست، باطنی است یعنی باید باشد. چرا؟ چرایش از اسم قبلی این مرکز مشخص میشود: تربیت معلم! تربیت با نفس سر و کار دارد، باطن را دگرگون میکند و البته نهایتا در ظاهر متجلی میشود یعنی باید بشود.
حضرت آقا برای بیان اهمیت این دانشگاه سنگ تمام گذاشته اند و از سخنان و رهنمودهایشان در این باب قلمها زده اند و کتابها نگاشته اند. اما چقدر در راستایشان عمل کرده اند و عمل کرده ایم را نمیدانم.
چقدر تعجب آور است که مردم، مسئولان یا هرکسی وقتی از نظام تعلیم و تربیت حرف میزنند یاد خودشان نیفتند و روی این مسئله غیرت و تعصب نداشته باشند! چقدر عجیب است که ما دانشگاه فرهنگیان و انقلاب را یکی ندانیم یا یکی را بر دیگری ترجیح دهیم! شاید تعجب کنید. اما تعجب ندارد، چون این سخن از امام (ره) است: اساس عالم بر تربیت انسان است. انبیا و پیامبران هم برای تربیت و انسان سازی آمدند. رهبر معظم انقلاب میفرمایند: اگر انسان سازی نکنیم هیچ کاری نکرده ایم.
حقیقتا باید پرسید اکنون مسئولیت انسان سازی بیش از همه بر عهده کجا و کدام قشر است؟ همه مردم دوازده سال مهمان مدارس هستند. همه مردم آموختنی هایشان را از معلمانشان میگیرند. حالا اینکه مطرح میشود برای جبران کمبود معلم چنین کنیم و از این طرف و آن طرف معلم جذب کنیم همه ناشی از جهل نسبت به انسان سازی و کم کاری ما در اصلاح دانشگاه فرهنگیان است. اگر دانشگاه فرهنگیان قوی میبود همانگونه به آن مینگریستند که به دانشگاههای علوم پزشکی و افسری و علوم قضایی و حوزه علمیه و امثالهم! آیا کسی مدعی میشود که کمبود پزشک را از سایر فارغ التحصیلان جبران کنیم؟
بدانیم و باور کنیم و ایمان داشته باشیم که راه حلها در داخل است. در داخل خود دانشگاه فرهنگیان و پردیسهای بیشمارش! دانشگاه بزرگ، اما کوچک نگه داشته شده! تا به حال چقدر دنبال این بوده ایم که در دانشگاه فرهنگیان باید " انسان " تربیت شود؟ چقدر روی این موضوع بحث کرده ایم که انسان شدن چه لوازمی دارد تا فراهمش کنیم؟ چقدر تلاش کرده ایم دانشگاه فرهنگیان را "قوی" کنیم؟ اگر قبول داریم که " اگر انسان تربیت نکنیم هیچ کاری نکرده ایم " پس باید قبول کنیم اگر دانشگاه فرهنگیان قوی نشود و انسان تربیت نکند این انقلاب کاری نکرده است.
یقینا در پس حملات به دانشگاه فرهنگیان و تلاشها برای برچیدن آن ترس دشمنان از انسان سازی نهفته است. چراکه نهایتا بشرط وجود دانشگاه فرهنگیان جوانان و دانشجو معلمان مومن این دانشگاه را به مرکز انسان سازی برای انقلاب مبدل خواهند ساخت.
نامه وزیر علوم و اقدامات شبیه به آن مذموم و ناپسندند، اما عجیب نیستند، چون دانشگاه فرهنگیان قوی نیست و انسان سازی نکرده است. فرق است بین اینکه انسان وارد این دانشگاه کنیم یا اینکه در این دانشگاه انسان بسازیم.
*امیر حسین نانکلی، معاونت گفتمان سازی و مطالبه گری بسیج دانشجویی پردیس شهید مقصودی همدان انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.