گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو؛ فروردین و اردیبهشت سال ۹۹ نقطه عطفی در بازار سرمایه ایران بود؛ به گونهای که مسئولان دولتی و سازمان بورس با یک تبلیغات گسترده مردم را به سهامداری با دید کوتاه مدت و بلند مدت در بازار سرمایه تشویق کردند؛ اما اتفاقی که امروز افتاده، این است که مردم با ضررهای ۸۰ درصدی در سبد خود مواجه هستند و اگر بنا باشد که این ضرر جبران شود، همان سهم باید بر اساس سود مرکب ۴۰۰ درصد سود بدهد.
کارشناسان بازار سرمایه معتقدند، سود و زیان، طبیعت بورس است؛ اما گروهی که در زمان روند صعودی شاخص و قیمتها وارد بازار شدند، در افت شاخص زیان فاحشی دیدند و این باعث شد تا بسیاری از این افراد با زیانهای سنگین از این بازار خارج شوند.
واقعیت این است که رشد شاخص بورس بیانگر رشد تقریبا یکجانبه روی سهم های بزرگ دولتی که قرار بود در قالب صندوق های ETF در اختیار مردم قرار گیرد و دولت از این راه بخشی از کسری بودجه خود را جبران نماید، بود.
۱۴ مرداد ماه شاخص کل بورس بعد از ۲ هفته اصلاح بالاخره توانست از مقاومت ۲ میلیون واحد گذر کند و در تاریخ ۱۶ مرداد ماه رئیس جمهور به عنوان بالاترین مقام اجرایی کشور اعلام کرد که «مردم همه چیز را به بورس بسپارند»، ولی در کمال تعجب و زمانی که مردم منتظر گشایش اقتصادی وعده داده شده از سوی رئیس جمهور بودند، بروز اختلاف نظر و درگیریها و تناقضات بین مسئولان سازمان بورس و وزرای اقتصاد و نفت مسیر بورس را تغییر داد.
در این رابطه «خبرگزاری دانشجو» در گفتگو با محمد حسن صیادیان، کارشناس ارشد برنامه ریزی سیستمهای اقتصادی و مطالبه گر حوزه اقتصادی به بررسی عوامل موثر در فراز و فرودهای بازار سرمایه و نقش دولت در این خصوص پرداخت.
دانشجو: با توجه به افزایش به یکباره کدهای بورسی در اوایل سال به نظر شما چه اتفاقاتی موجب شد تا بورس اینگونه در کانون توجهات قرار بگیرد و مردم سرمایه های خود را روانه بازار بورس کنند؟
صیادیان: بنده میخواهم صدای سهامدارانی باشم که در بازار سرمایه با ضررهای فراوانی مواجه شده و امروز نه تنها صدای آنها در هیچ کجا شنیده نمیشود؛ بلکه بی تفاوت در این بازار به حال خود رها شده اند.
کشورمان سالهاست که با یک جنگ تمام عیار اقتصادی روبروست و مردم نیز طی این سالها در برابر این جنگ ظالمانه مقاومت و ایستادگی کردند؛ اما آنچه که امروز با آن مواجه ایم ضعف عملکرد مسئولین داخلی است که بیش از تحریمهای خارجی به معیشت مردم ضربه زده و این در حالی است که علی رغم تاکیدات رهبر معظم انقلاب بر ضرورت توجه به معیشت مردم هیچگونه توجهی از سوی مسئولان چه به صورت عمدی و چه به صورت سهوی به بیانات ایشان نمیشود.
فروردین و اردیبهشت سال ۹۹ نقطه عطفی در بازار سرمایه ایران بود؛ به گونهای که مسئولان دولتی و سازمان بورس با یک تبلیغات گسترده مردم را به سهامداری با دید کوتاه مدت و بلند مدت در بازار سرمایه تشویق کردند تا جایی که رئیس جمهور بدون اشاره به ریسکهای سرمایه گذاری در بازار سرمایه خطاب به مردم گفت همه چیز خود را به بورس بسپارید؛ اما اتفاقی که پس از هفت ماه افتاده این است که اگر ما یک سهامداری میان مدتی را هم متصور شویم در حال حاضر مردم با ضررهای ۸۰ درصدی در سبد خود مواجه هستند و اگر بنا باشد که این ضرر جبران شود همان سهم باید بر اساس سود مرکب ۴۰۰ درصد سود بدهد؛ البته بماند آن افرادی که با ضررهای ۷۰ درصدی به طور کامل از بازار خارج شدند.
دانشجو: قصور دولت در ورود مردم به بازار سرمایه چه بود و چرا امروز انتقاد از دولتی ها و مسئولان سازمان بورس بالاست؟
صیادیان: بازار سرمایه یکی از پایههای اقتصاد است و تشویق مردم به سرمایه گذاری در این بازار در ذات خود مشکلی ندارد؛ اما اینکه صرفا از زیباییهای یک دریا برای مردم سخن بگوییم بدون آنکه خطر غرق شدن در این دریا را برای آنها تشریح کنیم کار درستی نیست و متاسفانه این اتفاق در بازار سرمایه افتاد و مردم با کشتی خرابی که دولت ساخته بود وارد این بازار شدند و در حال حاضر نیز با ضررهای بیش از ۷۰ درصدی در سبد خود در حال غرق شدن هستند بدون اینکه جلیقه نجاتی هم به آنها داده شود.
به گفته وزیر اقتصاد دولت ۳۳ هزار میلیارد تومان از بورس تامین نقدینگی کرده و این بدین معناست که ۳۳ هزار میلیارد تومان از کسری بودجه با دست کردن در جیب مردم که، ولی نعمتان نظام هستند تامین شده و این یک عمل وقیحانه است. به هر روی اینکه دولت در یک حباب قیمتی سهمها را به مردم عرضه کند و بعد آنها را در یک کف قیمتی بخرد واقعا یک نوسان گیری نامناسبی بود که اتفاق افتاد.
دانشجو: نقش تصمیم گیری ها و قوانین مصوب از سوی سازمان بورس را در ریزش بازار سرمایه چگونه ارزیابی می کنید؟
صیادیان: جزئیات بازار سرمایه در سه بخش حقیقی بازار شامل سهامداران خرد، بخش حقوقی بازار شامل سهامداران عمده و صاحبان درصدی از سهامها و بخش مسئولینی که مردم را به سرمایه گذاری در این بازار تشویق کردند قابل بررسی است. استارت ریزشهای تاریخی بازار سرمایه طی یک دعوای زرگری در ارتباط با صندوق پالایش یکم بین وزارت اقتصاد و وزارت نفت زده شد به نحوی که این بازار تا به امروز ۴۵ درصد ریزش را تجربه کرده و اکثر فعالان بازار سرمایه نیز با ضررهای ۷۰ درصدی در سبد خود مواجه شدند و این ضررها معیشت آنها را تحت تاثیر قرار داده است.
واقعیت این است که برخی از فاکتورها در بخش برنامه ریزی بازار سرمایه نادیده گرفته شده است به گونهای که وقتی خبرهای منتشر شده در این حوزه را بررسی میکنیم متوجه میشویم که سازمان بورس هیچ برنامه ریزی در پشت پرده ندارد و صرفا تصمیمات به صورت خلق الساعه اتخاذ و عملیاتی میشوند؛ مثلا در ۲۳ مرداد ماه سالجاری از سوی معاونت نظارت سازمان بورس تغییرات صورت گرفته در زمان بندی جلسات بورس اعلام و این تغییرات از ۲۷ مرداد عملیاتی شد، ولی این قانون تنها به مدت سه روز پابرجا بود و ضرر آن هم صرفا به سهامداران حقیقی رسید. یکی از معایب این قانون هم این بود که وقتی زمان معاملات به دو بخش تقسیم میشود فشار فروش یا فشار تقاضا به زمان دوم انتقال پیدا میکند؛ از این رو آنچه جای تعجب است این است که چرا مسئولان سازمان بورس چنین ابعادی را مد نظر قرار ندادند و یا آن را به درستی مدیریت نکردند.
دانشجو: چرا سهام عدالت باعث ریزش بازار سرمایه شد و نقش مسئولین را در بروز این اتفاق چگونه ارزیابی می کنید؟
صیادیان: مسئله دیگر اینکه سازمان بورس دو ماه زمان در اختیار داشت تا سهام عدالت را تعیین تکلیف کند؛ اما متاسفانه نه تنها این اتفاق نیفتاد؛ بلکه در خیلی اوقات شاهد بودیم که عرضه آبشاری سهام عدالت باعث ریزش بازار شد هر چند که مسئولان میگویند ریزشها به خاطر این عرضهها نبوده است. مضاف بر این به کارگزاریها ابلاغ شد که سهام عدالت را به صورت بلوکی عرضه کنند، اما برخی از کارگزاریها از این دستور تخطی کردند و با عرضه سهام به صورت خرد باعث افزایش فشار فروش در بازار شدند.
مدیر عامل فرابورس در بیستم شهریور ماه سالجاری از نقدشوندگی و ورود پولهای پاک شده به بازار سخن به میان آورد و گفت که بزودی بازار شاهد یک نقدشوندگی و تعادل خواهد بود؛ اما متاسفانه در همان روز هم بازار در صفهای فروش قفل شد به گونهای که نه تنها نقدشوندگی در بازار وجود نداشت؛ بلکه سرمایه مردم نیز مدتها در صفهای فروش گیر افتاد و کاری هم از دست کسی بر نمیآمد؛ با این اوصاف اظهارنظرهای نابجای مسئولین در این بخش موجب شد تا اعتماد مردم نسبت به بازار پله به پله از دست برود.
دانشجو: آیا قوانین جدید مصوب از سوی سازمان بورس می تواند ریزش بازار سرمایه را متوقف و آن را به ریل اصلی بازگرداند؟
امروز گلوله بی اعتمادی بر پیکر بازار سرمایه ایران وارد شده و این پیکر در حال خونریزی است و این در حالی است که قانونی مانند دامنه نوسان نامتقارن هم به مانند چسب زخمی بر روی زخم این گلوله است که نمیتواند مانع خونریزی آن شود؛ بنابراین بازار سرمایه نیازمند بازگشت اعتماد و بازگشت پولهایی است که به دلیل ضعف مسئولان از این بازار و از بخش تولید خارج شده و به بازارهای موازی و غیر مولد از جمله سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال، بازار ارز و خودرو رفته است.
یکی از دلایلی که معاملات فارکس خیلی مورد انتقاد قرار میگیرد این است که در این معاملات ممکن است پول افراد یک شبه از بین برود با این وجود امروز نیز شاهد وقوع این اتفاق در بازار سرمایه هستیم؛ البته پول مردم در بازار سرمایه به مرور زمان از دست میرود که بنده معتقدمای کاش در بازار سرمایه هم این پول یک شبه از دست میرفت تا مردم به خاطر وعدههای مسئولین برای بهبود اوضاع فشارهای روانی کمتری را در این شرایط سخت اقتصادی متحمل میشدند؛ پس مردم حق دارند که از مسئولان دلخور باشند.
دانشجو: نقش حقوقی ها در ریزش بازار سرمایه را چگونه ارزیابی می کنید؟ آیا عملکرد مسئولان سازمان بورس در محدود کردن عرضه حقوقی ها موثر بوده یا نه؟
صیادیان: در خبری به نقل از مدیر عامل بورس تهران آمده بود بود که سازمان بورس در پی محدود کردن عرضه حقوقیها است؛ اما وقتی معاملات ۲۶ بهمن را مشاهده میکنیم میبینیم که بازار سرمایه در نمادهای بزرگ و دولتی شاهد افزایش سنگین عرضه حقوقیها است. در واقع آقایان از یک سو وعده میدهند و میگویند که میخواهند حقوقیها را محدود کنند؛ اما از سوی دیگر افزایش سنگین را در نمادها مشاهده میکنیم؛ مثلا نماد شپنا ۶۰ میلیون عرضه سنگین در یک روز مثبت داشته است؛ از این رو سوال این است که اگر دستی در پشت پرده نیست چرا با حقوقیها برخوردی صورت نمیگیرد و چرا لیست متخلفین اعلام نمیشود تا مردم بفهمند که برخوردها طبق قانون صورت میگیرد.
با دو طرفه کردن معاملات در جهت فروش، فعالان بازار سرمایه نیز میتوانند سود کسب کنند؛ اما این قانون اگر چه قرار بود که به صورت آزمایشی عملیاتی شود، ولی تاکنون اجرایی نشده و ما صرفا شاهد اجرای برخی از قوانین به صورت آزمون و خطا هستیم که دود آن هم فقط در چشم سهامداران حقیقی میرود؛ به گونهای که میبینیم در اکثر بخشهای بازار فشار فروش وجود دارد، صفهای فروش سنگین شده و نقد شوندگی بازار نیز از دست رفته است. مضاف بر این بازارگردانها هم به صورت آشکارا در حال انجام تخلف در بازار هستند؛ مثلا بازارگردانهایی که ملزم بودند تا صفهای فروش را جمع آوری و صفهای خرید را عرضه کنند متاسفانه دارند با یک سبک معاملاتی بازار را تحت تاثیر قرار میدهند و اجازه نمیدهند تا سهم صف خرید شود و این در حالی است که باید اجازه دهند تا سهم عملا یک روند مثبت به خود بگیرد و وقتی سهم صف خرید شد آن وقت در صف خرید تعهد خود را انجام دهد تا لطمهای به روند سهم وارد نشود. به هر روی به نظر میرسد مسائلی در پشت پرده وجود دارد که میخواهند بازار سرمایه و فعالان این بازار را در این ناحیه و در یک حالت مبهم نگه دارند.
دانشجو: به نظر شما دلیل توقف رشد بازار سرمایه چیست آیا دست هایی در پشت پرده این توقف را مدیریت می کنند؟
صیادیان: فاکتور دیگری که روی بازار سرمایه تاثیرگذار بوده این است که مسئولین تمام مسائل کشور را به خارج از کشور وصل میکنند؛ مثلا در جریان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، مسئولان سرنوشت بازار را به نتیجه این انتخابات گره زدند و در حال حاضر نیز سرنوشت بازار به مذاکره با آمریکا، برجام و پروتکل الحاقی گره خورده است. مضاف بر این مسئولان با استفاده از برخی فاکتورهای بی ربط بازار را در حالتی نگه میدارند که از فاکتورهای بنیادی و ارزشمند خود دور باشد.
متاسفانه در وضعیت کنونی ناظر بازار هیچ گونه نظارتی را آنچنان که باید و شاید بر بازار ندارد، چون فاکتورهایی را که باید بر اساس آنها عمل کند تعریف نشده اند به همین دلیل تخلفات و معاملات الگوریتمی که صورت میگیرند اصلا پیگیری نمیشوند. مضاف بر این کارگزاریها علی رغم درآمد بسیار قابل توجهی که از کارمزدها کسب میکنند خدمات قابل انتظاری را ارائه نمیدهند و هیچ برخوردی هم با آنها نمیشود با این وجود مردم نمیدانند که صدای خود را باید به گوش چه کسانی برسانند.
دانشجو: آیا تبعات ریزش بازار سرمایه صرفا اقتصادی است و یا ممکن است چالش های دیگری را رقم بزند یا خیر؟
واقعیت این است که تا به حال مسئولان قدمی در جهت احقاق حقوق سهامداران حقیقی بازار سرمایه برنداشتند به همین دلیل هر شب شاهد انتشار فراخوانهای تجمع در فضای مجازی هستیم و قطعا این تجمعات نیز میتوانند عواقب بسیار بدی را به همراه داشته باشند، چون ممکن است با نفوذ برخی افراد خودفروخته تجمعات از مسیر درست خود منحرف شوند؛ بنابراین اگر اتفاقی بیفتد آیا مسئولان مسئولیت آن را میپذیرند.
درخواستی که از قوه قضائیه، نهادهای امنیتی و سازمان بازرسی وجود دارد این است که با ورود به مسائل بورس با کسانی که طبق دستور العمل به اخلال در نظام اقتصادی مشغول هستند برخورد کنند، چون اخلال گران زیادی در ارگانهای اقتصادی داریم که باید با آنها به شدت برخورد صورت گیرد تا بازار سرمایه به مامن خوبی برای سرمایهها تبدیل شود و ما بتوانیم با هدایت نقدینگی به این بازار به اقتصاد کشور سروسامان بدهیم؛ البته این ورود نباید به معنای دخالت در بازار سرمایه باشد.
نکتهای که جای تعجب دارد این است که رئیس جدید سازمان بورس با توجه به روال فعلی بازار سرمایه گفته است که ما میخواهیم سرمایه گذار خارجی وارد بازار بورس ایران کنیم. معتقدم ما ابتدا باید به سرمایه گذار داخلی بازار سرمایه سروسامان بدهیم تا اعتماد به این بازار برگردد و بعد برای گسترش آن اقدام کنیم.
دانشجو: نقش دولت را در افزایش بی اعتمادی مردم به بازار سرمایه چگونه ارزیابی می کنید و دلایل افزایش این بی اعتمادی را چه می دانید؟
انتقادات فراوانی به بازار سرمایه وارد است و صدای مردم هم به جایی نمیرسد. مضاف بر این مسئولان هر روزه با تصمیمات مبتنی بر آزمون خطا بر بی اعتمادی به بازار سرمایه دامن میزنند؛ مثلا صندوق پالایش با قیمت ۱۰ هزار تومان و با ۲۵ درصد تخفیف پذیره نویسی شد، اما رقم آن تا پنج هزار تومان پایین آمد و مردم علی رغم اعتماد به دولت با ضررهایی بیش از ۵۰ درصدی از صندوقهای ETF مواجه شدند.
دانشجو: وضعیت بنیادی بازار سرمایه را چگونه ارزیابی می کنید؟ آیا سهام ها در حباب قیمتی قرار دارند و یا این حباب ها از بین رفته و بورس در وضعیت مناسبی قرار گرفته است؟
صیادیان: در حال حاضر بازار سرمایه از لحاظ فاکتورهای بنیادی در یک نقطه مناسب قرار دارد؛ اما انگار یک نیروی فراقانونی وجود دارد که مانع از این رشد میشود. به نحوی که تا بازار میخواهد جان بگیرد عرضههای آبشاری بدون هیچ گونه برخورد و نظارتی صورت میگیرند.
واقعیت این است که مسئولان ما به خاطر شرایطی که در بازار سرمایه به وجود آمده باید از مردم عذرخواهی کنند، اما نه تنها شهامت این عذرخواهی را ندارند بلکه خیلی هم حق به جانب و بدون در نظر گرفتن فاکتورهای لازم در بازار در حال حرکت هستند. بحث دیگری که وجود دارد این است که ما امروز به نوعی شاهد اعلام برائت سازمان بورس از دولت هستیم و این در حالی است که سازمان بورس و دولت از همان ابتدا همسوی با هم حرکت میکردند. معتقدم در این شرایط که مسئولان تلاش میکنند تا مشکلات بورس را به گردن هم بیندازند باید سازوکاری اندیشیده شود که ضمن برطرف کردن مشکلات بازار سرمایه از بروز مسائل امنیتی و بهره برداری معاندین از این مسائل جلوگیری کنیم.