گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، مرکز پژوهشهای مجلس در تازهترین خبری که درباره کاهش بیکاری پاییز ۹۹ ارائه داده به موضوع مهمی اشاره کرده، بیکاری که براساس آمارهای دولتی در پاییز سال گذشته عنوان شده به خاطر افزایش جمعیت غیرفعال بوده است. بررسی بازار کار پاییز ۹۹ در مرکز پژوهشهای مجلس بیانگر این است که هر چند نرخ بیکاری کاهش ۱.۲ درصدی نسبت به پاییز ۹۸ داشته است,، اما از آنجایی که کاهش این نرخ با افزایش جمعیت غیرفعال همراه بوده، نشان میدهد بازار کار نه تنها بهبودی نیافته بلکه تخریب وضعیت آن موجب ناامیدی و خانه نشینی قشر قابل توجهی از نیروی فعال و جویای کار شده است. قدرت الله امام وردی؛ اقتصاددان و تحلیلگر مسائل اقتصادی در گفتگو با دانشجو به چند نکته مهم پیرامون این موضوع و دلایل آن پرداخته است.
تحلیل شما از کاهش نیروی فعال یا نیروی جویای شغل براساس آمارهای منتشر شده در پاییز سال ٩٩ چیست؟
قطعا آمار اعلام شده با توجه به ویژگیهای اقتصادی کشور، نشانه مثبتی برای اقتصاد نیست، چرا که جمعیت فعال ما در حال حاضر به لحاظ آمار جمعیتی نباید کم شده باشد، بلکه این آمار باید گزینه قابل توجهی برای بهره وری بیشتر اقتصاد با توجه به جمعیت جوانی که میتواند در اقتصاد کشور سهیم باشد باید به شدت مورد نظر قرار بگیرد و دولت تلاش کند تا با بستر سازیهای لازم این جمعیت جویای کار را وارد عرصه کار و تلاش کند. اینکه علی رغم وجود جمعیت جوان و فعالی که جویای کار و شغل است با آمارهایی مواجه میشویم که نشان میدهد آمار جمعیت جویای کار یا آمار بیکاری کاهش یافته، یا به عبارت دیگر جمعیت غیر فعال کشور گسترش یا افزایش یافته، میتوان گفت، بروز این موضوع، ناشی از سیاستهای اقتصادی است که باعث شده اشتغال و تولید به شدت غیر اصولی شود و راهی برای اشتغال و کسب و کار پیش پای مردم گذاشته نشود.
اصولا جمعیت جویای کار در چه رده بندی سنی تعریف میشوند و چرا این جمعیت در ایران از بازار کار کنار گذاشته یا به خواست خود کنار میروند؟
جمعیتی که در سن ۱۵ تا ۶۵ سال قرار دارند اصولا جمعیت فعال کشورها نامیده میشوند. این جمعیت به اشکال مختلف باید آماده انجام کار باشند و تولید و بهره وری اقتصادی را افزایش دهند در حالی که متاسفانه در ایران به دلیل نبود شغل مناسب و تولید قابل توجه، جمعیت تحصیل کرده و عمدتاً بانوان بعد از پایان تحصیلات، کاری برای انجام دادن متناسب با تحصیلات و حتی غیر مرتبط با رشته تحصیلی خود پیدا نمیکند، بنابراین با اینکه جمعیت جویای کار در بازار کار افزایش پیدا میکند، طبیعی است که آمارها باید نشان دهنده افزایش جمعیت جویای کار و جمعیت شاغل و فعال باشد، یعنی کاهش جمعیت جویای کار در چنین شرایطی غیر منطقی است، هر چند حتی بیماری کرونا هم وجود داشته باشد و کشور هم رکود اقتصادی را تجربه میکند، اما این دسته از جمعیت جویای کار، چون شغلی پیدا نمیکنند از بازار کار کنار گذاشته و یا خود تمایلی برای پیدا کردن کار ندارند.
عمدهترین دلایلی که موجب شده در وضعیت فعلی قرار بگیریم که کارو شغلی برای گروههای جویای کار نباشد را ناشی از چه مسائلی میدانید؟
کاهش جمعیت جویای کار، ناشی از عوامل مختلفی، چون سیاست گذاریهای غلط اقتصادی، رشد اقتصادی صفر درصد در دهه نود یعنی ده سال نرخ رشد اقتصادی ما صفر بوده که بسیار جای تامل دارد. اینکه هیچگونه تولیدی در اقتصاد شکل نگرفته و در چند سال گذشته سرمایهگذاری خارجی نداشته ایم مشخص است که جمعیت جویای کار از دنبال کار گشتن خسته میشود. قطعا در شرایط ذکر شده، منطقی نیست نرخ بیکاری کم شده باشد، بلکه فشارها بر اقتصاد آنقدر زیاد شده و شغلها از دست رفته که کاری برای انجام دادن پیدا نمیشود که گویای نیاز به شغل افراد جویای کار باشد. مسلما دولتیها و مسوولینی که چنین آمارهایی را منتشر میکنند از خود پرسیده اند که به چه دلایلی، نرخ بیکاری کاهش یافته است؟! آیا نباید دلیل مشخص و قانع کنندهای برای این موضوع داشته باشیم، جز اینکه مشخص است مسئولین با شاخص ها، آمار و ارقام بازی میکنند! وقتی همه میدانیم اشتغالی در جامعه اتفاق نیافتاده، در جامعهای که رشد تولید و سرمایهگذاری منفی است و اصلا تولید و سرمایه گذاری انجام نمیشود طبیعی است کاهش نرخ بیکاری و افزایش اشتغال تناقض دارد و آمارهایی که منتشر میشود بی معنی است. در این شرایط بد اقتصادی و تعطیلی تولید، مشخص است چرا عمده جمعیت فعال کشور کاسته میشود و آب میرود، این موضوع ناشی از ناامیدی قشر عظیمی از جوانان تحصیلکرده و زنان جامعه است که از یافتن شغل ناامید شده اند، لذا خود به خود از بازار کار خارج میشوند.