گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو- محمدرضا اسماعیلی؛ ایستگاه مترو تئاتر شهر پیاده شدم، برای رفتن به کتابفروشیهای خیابان انقلاب. تا کتابی که از آیت الله مصباح یزدی مدنظرم بود را پیدا کنم. به سمت میدان انقلاب راه افتادم. نبش خیابان فلسطین عکس حاج قاسم را که داخل ضریح امام رضا(ع) نماز میخواند، دیدم و همین بهانهای شد تا ببینم در رابطه با او چه کتابهایی منتشر شده. به کوچه سروش رسیدم و وارد کتاب فروشی شدم. در همان ابتدای فروشگاه کتابی که طرح روی جلدش عکس حاج قاسم بود نظرم را جلب کرد رفتم به سمت آن قفسه اما با دیواری پوشیده از عکسهای او مواجه شدم. از سمت راست قفسه شروع به برداشتن کتابها کردم؛ کتابهایی که رنگ رخسارشان خبر از سِر درون میداد.
دومین سالگرد شهادت سردار سلیمانی است فردی که خدمات بسیاری در طول عمر خود به کشور در سالهای دفاع مقدس با فرماندهی لشگرثارالله استان کرمان و فرماندهی سپاه قدس در سالهای اخیر و از بین بردن داعش درکشورهای عراق و سوریه انجام داد.
سردار سلیمانی در حالی که شهر آمرلی ۸۰ روز در محاصره کامل داعش بود، در اقدامی شبانه با بالگرد از بالای سر نیروهای داعش گذشت، خود را به شهر رساند و به سازماندهی نیروهای مدافع شهر پرداخت و با تجدید روحیه مقاومت در بین مردم و نیروها، مانع از سقوط شهر و قتل عام فجیع مردم شد. این تنها نمونهای کوچک از جهاد او بود.
برای پاسداشت مجاهدت او در این ایام اکثر ناشران و نویسندگان در تلاش هستند تا آثار جدید خودشان را به سالگرد شهادت برسانند. در این دو سال تعداد آثاری که مربوط به حاج قاسم است، از ۵۰ اثر عبور کرده اما این سوال مطرح است که این تعداد آثار عرضه شده توانسته این قهرمان ملی و مذهبی را در قالب کلمات به مخاطب ایرانی و در وهله دوم به مخاطب جهانی معرفی کند؟
اغلب آثار چاپ شده مرتبط با حاج قاسم دل نوشتههای بعد از شهادت و یا جمع آوری خاطرات به شمار میآید که عمدتاً هم مرتبط به حضور او در دفاع مقدس و یا جبهههای جنگ با داعش است؛ در این بین حلقههای ابتدایی زندگی حاج قاسم که همان دوران کودکی و نوجوانی است مورد توجه نویسندگان قرار نگرفته.
اما در این بین اثری وجود دارد که وضعیتش به نسبت دیگر آثار، بهتر است و بیشتر هم مورد اقبال مخاطب قرار گرفته. کتاب "از چیزی نمیترسیدم" زندگی نامه خودنوشت حاج قاسم است و در حال حاضر چاپ ۱۰۰را رد کرده؛ چرا که شرح زندگی مردی است از دل روستای دور افتاده قنات ملک کرمان که چند دوره از زندگیاش را ساده و کوتاه روایت کرده و نشان میدهد که چگونه از چوپانی به سرداری جهان اسلام رسیده. اثری که به جهت صداقت و بازگویی نکات کمتر شنیده شده از او باعث ارتباط بیشتر مردم شد.
اما اغلب آثار موجود اگرچه با عنوان ادبیات به بازار نشر عرضه میشوند اما صرفاً تاریخ شفاهی هستند و نمیتوان گفت که در این آثار از چاشنی ادبیات برای ترسیم سردار سلیمانی در ذهن مخاطب استفاده شده؛ به عنوان مثال کتاب "سلیمانی عزیز" فقط خاطرات کوتاهی را از آرشیو سایر منابع جمع آوری کرده و با عنوان کتاب عرضه میشود.
اگرچه نشر خاطرات جذابیت و بعضا مخاطب خاص خود را دارد اما اگر قرار باشد دامنهی مخاطبین گسترش و تاثیرگذاری افزایش پیدا کند باید به سمت ادبیات داستانی سوق پیدا کنیم و از کلیشهای که در این دو سال شکل گرفته، دوری کنیم. در غیر این صورت چنین آثاری در گذر زمان چهرهی ملی حاج قاسم را تنزل داده و به اقدامات محدودی چون پاس داشتن صرفِ روز شهادت دچار خواهیم شد. فاجعهای که نتیجهی آن جز خالی شدن حماسه از روح و بیحس شدن جامعه نخواهد بود.
کثرت آثاری که سبک نوشتاریشان با هم یکسان است و روز به روز بر تعدادشان افزوده میشود نیز فضا را برای انتخاب مخاطبین ملتهب میکند و ذائقه مخاطب را هم تحت تاثیر سوء قرار میدهد.
در بین آثار مرتبط با حاج قاسم آثار پژوهشی نیز به چشم میخورد. آثاری که به بررسی ابعاد شخصیتی و تاثیراتی که او در منطقه و جهان سیاست گذاشته، پرداختهاند.
اما مشکل اینجاست که آثار پژوهشی که ابعاد شخصیتی حاج قاسم را بررسی کردهاند صرفاً او را با معارف اسلامی مطابقت دادهاند؛ این در حالی است که مخاطب به دنبال مطابقت افراد با معارف نیست بلکه بیشتر نیازمند شناخت روشهایی است که برای رسیدن به کمال طی شده.
مجموعهها و افرادی که نسبت به حاج قاسم پژوهش انجام دادهاند باید اطلاعات خودشان را با نویسندگان دغدغه مند در این عرصه تبادل کنند تا نویسندگان بتوانند یک اثر داستانی که شخصیت قهرمان ملی را تبیین میکند، به نمایش بگذارند؛ اما در حال حاضر جای این نوع همکاری میان پژوهشگران و داستاننویسان به شدت احساس میشود.
در حال حاضر حاج قاسمها در فضای ادبی کشور بین روایتها و خاطرات محصور ماندهاند و هنوز ا گذشته دو سال نتوانستیم در قالب یک اثر ادبی فاخر که تمام استانداردهای لازم را داشته باشد، او را به جهانیان معرفی کنیم.
مسئلهای که تا به حال مغفول مانده و باعث شده از قهرمانهای ملی و مذهبی در ادبیات داستانی استفاده نشود. این در حالی است ادبیات و داستان در ناخودآگاه مخاطب تاثیر میگذارد. موضوعی که نیازمند دغدغهی اهل قلم است و لازمهی دورانِ جنگ روایتها.