به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری دانشجو، در نظر اروپایی ها، جنگ اوکراین بستر مناسبی برای آنها جهت بازگشت به توافق برجام است، ولی آیا موضع تهاجمی دولت جو بایدن نسبت به جنگ اوکراین، دولت او را از دستیابی به توافق با ایران دور میکند؟ یا این لجاجت اوست که یک امتیاز نسبتاً جزئی را نسبت به اصل موضوع واگذار نمیکند؟
رهبران اروپایی فکر میکنند که مناقشه اوکراین میتواند زمان مناسبی برای بازگشت به این توفق مهم در عرصه سیاست خارجی باشد، زیرا وادار کردن ایران به امضای یک توافق هستهای تجدید نظر شده که تولید اورانیوم این کشور را محدود میکند، هنوز روی میز است، علیرغم عدهای بدبین که ادعا میکنند که توافق با ایران دست نیافتنی است.
در اواخر آوریل، فهرست قابل توجهی از وزرای خارجه سابق و سفیران سابق کشورهای اتحادیه اروپا و کشورهای دیگر مانند ترکیه - که در مجموع ۱۴ نفر بودند - نامه سرگشادهای را امضا کردند که در آن از بایدن خواسته شده بود روی یک نقطه معارض خاص وسواس نداشته باشد و معتقد بودند که زمان دستیابی به توافق با ایران با توجه به بحران اوکراین در حال حاضر است.
در زمانی که همکاریهای ترانس آتلانتیک برای پاسخ به تهاجم بی دلیل روسیه به اوکراین حیاتیتر شده است، برای رهبران آمریکا و اروپا اجازه دادن به رشد قدرت هستهای ایران اشتباه بزرگی است..
مذاکرات غیرمستقیم بین واشنگتن و ایران برای بازگشت به برجام، که اساساً برنامه هستهای تهران را در ازای لغو تحریمها محدود میکرد، در اوایل سال ۲۰۲۱ آغاز شد.
بر اساس گزارشها، هر دو طرف بر سر پیشنویسی به توافق رسیده بودند که چارچوبی را مشخص میکرد که به موجب آن ایالات متحده تحریمهای مرتبط با هستهای اعمال شده توسط دولت ترامپ را لغو میکرد. در مقابل، ایران نیز به شرایط محدودیتهای اولیه برجام در مورد غنی سازی و ذخیره اورانیوم باز میگردد. خیلی ساده به نظر میرسید، اما پس از آن، ایرانیها کارتی را رو کردند که روابط بین دو طرف را تیرهتر کرد و به پیش داوری واشنگتن مبنی بر جدی نبودن تهران برای دستیابی به توافق دامن زد. آنها درخواست کردند که سپاه از لیست "سازمانهای تروریستی خارجی" واشنگتن حذف شود؛ موضوعی که بایدن همیشه آن را به غیر مرتبط با مذاکرات هستهای طبقه بندی میکرد و بنابراین مذاکرات به بن بست خورد. بعداً، دولت بایدن با درخواستهای بیشتری در صورت موافقت با حذف سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، از جمله تعهد تهران مبنی بر اینکه تهران هرگز به نیروهای آمریکایی حمله نخواهد کرد، اما این درخواست از سوی تهران رد شد.
در نامهای که به امضای تعدادی از مقامات بلند پایه رسیده است، اشاره شده است که که اکنون با توجه به اینکه اوکراین در حال دریافت منابع مالی و نظامی آمریکاییاست و روسیه در مرکز اهداف نظامی و نیابتی آن قرار دارد، توافق با ایران میتواند منعقد شود. در این نامه، آنها به سیاستهای ترامپ مبنی بر «فشار حداکثری» که صرفاً سیاستی را در تهران رقم زد که بیسابقه به صورت بی سابقهای به غنیسازی اورانیوم میپردازد و این وضعیت، سناریویی را ایجاد میکند که ممکن است برخی استدلال کنند، برجام حتی بیش از گذشته مورد نیاز است.
عدهای دیگر معتقدند که توافق ۲۰۱۵ دیگر کاربردی و مرجع نیست و نظم جهانی تغییر کرده است. به عنوان مثال، برخی در اسرائیل استدلال میکنند که روسیه، چین، ایران و کره شمالی اکنون همه یک تهدید هستهای ترکیبی هستند که از زمان شروع جنگ اوکراین قدرت آنها تشدید شده است.
اتحاد ژئوپلیتیکی بین روسیه، چین، ایران، هند و سایرین در منطقه هر روز در حال افزایش است. تحریمها که قبلاً بر ایران تأثیر گذاشته بود، تأثیر کمتری نه تنها بر ایران بلکه حتی بر روسیه دارد، زیرا بایدن در متقاعد کردن اروپاییها برای رهایی کامل از وابستگی خود به گاز و نفت روسیه هیچ موفقیتی نداشته است. در هفتهای که بایدن از کنگره برای تامین مالی جنگ در اوکراین درخواست مقدار بی سابقهای منابع مالی کرده است، اخباری مبنی بر اینکه روبل روسیه به بالاترین حد خود در برابر دلار رسیده است در تیتر خبرها به چشم میخورد.
در واقع، تحریمهای آمریکا روز به روز در حال از دست دادن اثرات خود هستند. اما آیا بایدن که لکنت زبان دارد، عزم و جدیت برای دستیابی به یک توافق جدید با ایران را دارد؟ با نگاه به مسائلی فراتر از تسویه حسابهای داخلی ایالات متحده، او ممکن است به این فکر کند که کاهش تواناییهای هستهای ایران میتواند یک پیروزی در سیاست خارجی دولت او باشد که از دست دادن این فرصت قمار بزرگی خواهد.