به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، مجمع دانشجویان عدالتخواه دانشگاه تهران طی بیانیهای آورده است: مجمع دانشجویان عدالتخواه دانشگاه تهران با صدور بیانیهای در واکنش به اتفاقات اخیر اعلام کرد: اغتشاشگران حاضر در صحنه با توهین به مقدسات، به آتش کشیدن پرچم ایران و آسیب وارد کردن به اموال عمومی نشان دادند که قصد آنها صرفا از بین بردن نظم عمومی و برپا کردن آشوب است.
متن این بیانیه به شرح زیر است:
متن این بیانیه به شرح زیر است:
رخداد تلخ فوت خانم مهسا امینی در هفته گذشته بدون شک همه ایرانیان را تحت تاثیر قرار داد. این اتفاق منجر به اعتراضات خیابانی در روزهای گذشته شد که ریشه در ساختارهای غیرقانونی و خشن گشتارشاد، نبود بستری برای حق اعتراضِ مردم، نادیده گرفتن اصول قانون اساسی، چون اصل ۲۷ و بیتدبیری و عدم پاسخگویی مسئولین دارد و اعتراض مردم، نتیجه ناگریز این سوءمدیریت در نشنیدن صدای ملّت است. فارغ از اصل حادثه به وقوع پیوسته در مورد خانم مهسا امینی که میبایست به سرعت از طرق قضایی پیگیری شده و به سرانجام برسد، اتفاقات هفته گذشته حوادثی را رقم زد که بنظر میرسد امروز و پس از فروکش کردن نسبی آتش اغتشاشات خیابانی فرصت مطرح کردن آن میباشد.
شایان ذکر است که در روزهای گذشته و پس از رادیکال شدن فضای اعتراضات، اغتشاشگران حاضر در صحنه با توهین به مقدسات، به آتش کشیدن پرچم ایران، آسیب وارد کردن به اموال عمومی و ... نشان دادند که قصد آنها صرفا از بین بردن نظم عمومی و برپا کردن آشوب است و هیچ نسبتی با مطالبات معترضین از جمله مسائل مربوط به حجاب و گشت ارشاد نداشته و ندارند. مجمع دانشجویان عدالتخواه دانشگاه تهران هرگونه خشونتهای خیابانی و دمیدن در آن را محکوم میکند و آن را به ضرر اصلاح کشور میداند.
با درنظر گرفتن این موضوع، اما آنچه نباید نادیده گرفته شود آن است که در حکومت اسلامی، حق اعتراضِ مردم به حاکمیت یک امر بدیهی است و متاسفانه خصوصاً در مورد مسئلهی حجاب و گشت ارشاد، این حق طبیعی از شهروندان به طرق مختلف سلب شده است. این موضوع باعث شده تا مردم تجمعات خیابانی را راهی برای ابراز نظر خود در نظر بگیرند و همین امر، بستر را برای سوءاستفادهی گروههای معاند فراهم میآورد و متاسفانه پس از شکلگیری بحران اصل مساله به حاشیه میرود. چنین گمان میرود که عدهای برای فرار از حل مسائل کشور، تعمدا نظام را با این جنس بحرانها روبرو میکنند تا چرخه باطل عدم رسیدگی به اعتراضات مردمی تکرار شود، چنانچه عمدتا تاکنون اینگونه بوده است. با این تفاسیر در ادامه نکاتی را در رابطه با وقایع رخداده در روزهای اخیر مطرح خواهیمکرد.
۱-اولویت عدالت و تقدم پرداختن به نابرابریها:
این ایام بارها شنیده میشود که مدافعان وضع موجود میگویند حجاب سنگری است که باید به هر نحوی که شده آن را حفظ کرد و الا معترضان به فتح این سنگر اکتفا نکرده و سنگر به سنگر نظام را مجبور به عقب نشینی میکنند. اما از نظر ما اولین تکهی این دومینو، حجاب نبوده بلکه عدالت و مبارزه با نابرابری میباشد. آن وقتی که سنگر عدالت از دست رفت و آن وقتی که نابرابری در جامعه رواج پیدا کرد و آن وقتی که به سخنان رهبری پیرامون عقب ماندگی در عدالت وقعی داده نشد، آن زمان؛ ضربه اصلی به دومینوی آرمانهای انقلاب وارد شده است. به عقیده ما اگر غیرتی که برای حجاب مردم عادی خرج شد، برای نابرابریها، تبعیضها و بیعدالتیها وجود داشت، الان وضعیت حجاب نیز بهتر بود.
۲-فقدان بستر اعتراض و استماع مطالبات مردم:
اصل ۲۷ قانون اساسی به طور مشخص برپایی تجمعات را به عنوان یکی از حقوق اساسی ملت ایران بر میشمرد، اما متروکه شدن این اصل در طی سالیان اخیر که ناشی از اعمال قیودی فراتر از قانون اساسی و نگاه امنیتی و کج سلیقگی و تهدید انگاری مسئولین امر در اعمال همین قیود بوده است عملا منجر به این شده است که بستر مناسبی برای برگزای تجمعات اعتراضی و مسالمت آمیز از طرف مردم وجود نداشته باشد. به عقیده ما، با ایجاد سازوکاری مشخص برای برگزاری تجمعات قانونی و برداشتن قیود دست و پاگیر، سبب میشود تا حس ناامیدی مردم معترض در شنیده نشدن صدایشان از بین برود و هم ضد انقلاب خلع سلاح گردد.
برگزاری اجتماعات تنها ابزاری برای بیان خواستههای مردم است؛ اما مهمتر از شنیده شدن صدای اعتراض مردم، ایجاد سازوکاری برای اعمال نظر آحاد ملت است که متاسفانه تنها محدود به شرکت در انتخاباتها شده است. از نظر ما، مردم باید احساس کنند که صدای اعتراضشان شنیده میشود و امکان اثرگذاری واقعی و ملموس خود را در نحوه حکمرانی و اداره کشور ببینند.
۳-گشت ارشاد:
اصلاح رویههای گشت ارشاد مدت زیادی است که مورد مطالبه بوده است؛ همچنین اساس وجود یک مجری انتظامی برای اعمال عملی فرهنگی بارها مورد سؤال و انتقاد قرار گرفته است. حادثه اخیر نشان داد که چنین رویهای میتواند تا چه میزان فاجعه آفرین باشد؛ بنابراین در خصوص مسئله حجاب، باید اصل بر مواجهه فرهنگی باشد. از طرف دیگر، کارکرد این مجموعه نه تنها در راستای گسترش حجاب اسلامی نبوده، بلکه با کژکارکردی و ارتکاب رفتارهای غیرقانونی و غیراخلاقی، که همه در راستای دفاع از اصل حجاب بوده!، اثرمندی خود را از دست داده است. با همه این اوصاف و با توجه به نظر غالب کارشناسی بر ناکارآمدی گشت ارشاد چنین بنظر میرسد که ادامه این روند توجیه پذیر نیست. از طرف دیگر با کم کاری دستگاهها سردستههای ترویج بی حجابی با آزادی عمل اقدام میکنند و برخوردی با ایشان صورت نمیگیرد و برخورد قهری تنها با مردم عادی کوچه و خیابان صورت میپذیرد. همین موضوع نشان از وجود تناقض و استاندارد دوگانه در گشت ارشاد دارد. متاسفانه باید گفت جایی که با گروهی که باید برخورد قهری صورت گیرد رها شده و جایی که باید کار فرهنگی شود، برخورد قهری صورت میگیرد و کار فرهنگی تعطیل میگردد.
۴-نیروهای انتظامی و حافظ امنیت:
وجود نیروهای آموزشدیده برای مبارزه با ایجادکنندگان ناامنی و تعدیکنندگان به جان و مال مردم ضروری است. اما برخی رفتارها از سوی این نیروها سبب تعدی به حقوق مردم عادی و ایجاد حس ناامنی شده و آبروی دستگاههای انتظامی، نظامی و امنیتی را تحتالشعاع قرار میدهد و موجب سوءاستفاده دشمنان میشود. ضروری است این نیروها ضمن برخورد مقتدرانه با عوامل ناامنی، با توجه به دستورات امیرالمؤمنین به «جاریه بن قدامه» که فرماندهی لشکر امام برای مقابله با شورشهای سازماندهی شده از طرف معاویه را برعهده داشت، از اعمال خشونتهای غیر ضروری و رفتارهای غیر اسلامی پرهیز کنند، در این زمینه لازم است پیرامون برخوردهای زننده و اشتباه همین ایام نیروهای پلیس، در اسرع وقت برخوردهای لازم انجام گیرد و در صورت تکرار اشد برخورد اتفاق افتد.
۵-به تعویق انداختن پیگیری و حل مسائل کشور:
از مهمترین مسائل کشور که بار دیگر در وقایع اخیر خود را نشان داد این بود که مسائل در کشور حل نمیشوند بلکه صرفا تبدیل به بحران میشوند و بعد از بحران هم تا بحران بعدی کسی برای حل، پیگیری و به سرانجام رساندن آن کاری نمیکند. انبوه مسائل حل نشده، تبدیل به آتشی زیر خاکستر میشود و در بحران بعدی، کشور را در آتش آشوب فرو میبرد که نمونههای آن را در عدم پیگیری فاجعه آبان ۹۸ و برخود با خاطیان آن واقعه یا در به نتیجه نرسیدن کمیته حقیقت یاب برای تعرض نماینده مجلس به سرباز وظیفه و. میتوان دید. پیگیری واقعی مسئله و گزارش مستمر به مردم و نهایتا برخورد با خاطیان و اصلاح شیوه مواجهه با حجاب و به ویژه اتفاق تلخ رخ داده برای خانم مهسا امینی، مطالبهای جدی است که مردم معترض را به اصلاح رویههای غلط در درون کشور امیدوار میسازد و اعتماد از دست رفته را در مسیر احیا قرار میدهد.
۶-انفعال نیروهای انقلابی:
متاسفانه در سالهای اخیر شاهد آن بودیم که عمده کنش نیروهای انقلابی و حزب اللهی محدود به واکنشهای لحظهای و مقطعی در برابر جریان مقابل بوده است و این جریان عملا ابتکار عمل را در موضوعات سیاسی و علی الخصوص اجتماعی از دست داده است. این رویه، نیروهای انقلابی را در اذهان عمومی تبدیل به ابزاری برای عاملان و مدافعان وضع موجود کرده است. سؤال این است که تا چه زمانی باید کنش ما بهعنوان مدافعان انقلاب و ارزشهای آن، واکنشی باشد و بعد از عبور از بحران دوباره انقلاب را رها کرده و به عاملان وضع موجود و انقلابینماها بسپاریم و تا بحران آفرینی دیگر ایشان، بدرود بگوییم. از نظر ما نیروهای انقلابی از این پس باید خود را در صف اول مطالبه آرمانهای بر زمینمانده انقلاب و مطالبه حقوق مردم و مبارزه با تبعیض و بیعدالتی بدانند.
مجمع دانشجویان عدالتخواه دانشگاه تهران معتقد است که راه حل مسائل فوق، گفتگو و مطالبه مستمر است و از هیچ تلاشی در راستای حل آنها فروگذار نمیکند. امید است با تغییر رویکردها و اصلاح رویهها دیگر شاهد رخ داد چنین اتفاقات تلخی در کشور نباشیم.