به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، نشست بررسی «نثر معاصر و شعر معاصر ایران» با حضور قربان ولیئی، زهیر توکلی، نغمه مستشار نظامی و حامد محقق در حاشیه سیودومین نمایشگاه بینالمللی کتاب دهلی نو در دانشگاه جامع ملی اسلامی دهلی برگزار شد.
در این نشست علاوه بر شاعران یاد شده، قهرمان سلیمانی؛ رئیس مرکز تحقیقات زبان و ادبیات فارسی، کلیم اصغر؛ رییس دپارتمان زبان فارسی دانشگاه ملی جامع اسلامی دهلی و استادان و دانشجویان این دانشکده حضور داشتند.
قربان ولیئی؛ مدیر گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه زنجان در این نشست خطاب به دانشجویان گفت: نفس اینکه شما ادبیات فارسی میخوانید شایسته بزرگداشت و تکریم است. برخی از زبانها فقط زبان نیستند بلکه چیزی فراتر از زباناند. به عبارتی گونهای جهانشناسی مانند زبان فارسی، هندی و آلمانی هستند چون ظرف مفاهیم متعالی قرار گرفتهاند.
وی افزود: مثلا زبان آلمانی استعداد فلسفهورزی دارد و زبان فارسی تبدیل به ظرفی برای جهان نگاری عارفانه شده است. شعر کلاسیک فارسی سرآمدانی همچون مولوی، عطار، سنایی و حافظ را دارد. ادبیات فارسی با این پیشینه با ورود به قرن بیستم به شعر معاصر ایران تبدیل میشود. در آغاز این قرن نیما یوشیج ظهور و شعر فارسی را به دو نیمه تقسیم کرد. کل ادبیات شعری پیش از نیما یک طرف و بعد از آن یک طرف بود.
ولیئی ادامه داد: آغاز شعر فارسی معاصر با پیشنهاد مهم نیما بود. آن زمان شعر فارسی به تکرار افتاده بود و زبان زمان خود را نداشت و از مردم عصر خود جا مانده بود. شاعران همان حرفهای ۷۰۰ سال پیش را میزدند. در حالیکه به قول نیما شاعر باید آیینه زمان خود باشد. نیما سه پیشنهاد تغییر در شکل، محتوا و نحوه نگرش را مطرح کرد. در حوزه شکل معتقد بود لازم نیست دو مصرع تساوی طولی ارکان عروضی داشته باشند. به این صورت، نیما قید احمقانه تساوی طولی مصرعها را در هم شکست.
صاحب مجموعه «جوان شدن جاودانگی» در توضیح بیشتر ابداعات نیما گفت: نیما همچنین معتقد بود نگرش شاعر به جهان باید نگرش خودش باشد نه تقلید از شاعران دیگر. اعجاز نوآوری در شعر معاصر ایران در این است که شاعر نباید تقلید کند، بلکه باید از تجربیات خود بهره ببرد. شعر امروز ایران هم در قالبهای کلاسیک هم سپید و هم نیمایی بسیار گسترده و چند صدایی است و هیچ آکادمی ادبیاتی نمیتواند از آن غفلت کند. از سوی دیگر، امروز آموزش ادبیات باید از زمان حاضر شروع شود و به عقب برود. اگر از گذشته شروع شود، ذوق شاعر یخ میزند.
در ادامه زهره خاتون استاد دانشگاه ملی جامع اسلامی شعری از زهیر توکلی خواند و او را برای شعرخوانی دعوت کرد. توکلی در این نشست غزلی عاشورایی خواند. بخشی از این غزل به شرح زیر است:
این منتهی قوت قلبم زبون تو
ای عشق ای تمام دلم سرنگون تو
ای بدو و ختم خلقت عالم یکی شده
در مرگ عاشقانه بی چند و چون تو...
یاسر عباس استاد دانشگاه جامع ملی اسلامی و شاه خالد مصباحی دانشجوی این دانشگاه نیز شعری را خواندند.
نغمه مستشار نظامی دیگر شاعر ایرانی حاضر در ابن مراسم چند بیتی را به نبی اکرم (ص) تقدیم کرد، این شعر به شرح ذیل است:
جهان نبود و تو بودی نشانه خلقت
همای اوج سعادت به شانه خلقت
جهان نبود و خدا با تو گفتگو میکرد
به حسن خاتمت از آستانه خلقت
فرشتهها صلوات و درود میگفتند
به خاندان تو در کارخانه خلقت
جهان و هر چه در آن پیش تار مویت هیچ!
چه گونه از تو بگویم بهانه خلقت؟!
به یمن آمدنت سنگ مهربان میشد
جهان پیر پس از قرنها جوان میشد
بهار، عطر تو را در گلابدان میریخت
زلال نام تو را در دل جهان میریخت
دو بال داشت به پهنای آسمان و زمین
فرشتهای که مکان را به لامکان میریخت
«بخوان به نام خدایت که خلق کرده تو را»
هزار مژده و معنا از آن «بخوان» میریخت
جهان چه داشت اگر روشنایی تو نبود
چه گونه از سر گلدستهها اذان میریخت؟!
بهشت چیست به جز آفتاب چشمانت
گرفته است زمین را عقاب چشمانت
ستارهای بدرخشید و آن ستاره تویی
ستارهای که به آن میشود اشاره تویی
ستارهها و زمین دانههای تسبیحاند
و خیر اول و آخر در استخاره تویی
زمین کتاب خودش را دوباره میخواند
به هر کجا برسد مقصدش دوباره تویی
بدون نور تو راهی به سمت پایان نیست
بتاب بر سر دنیا که راه چاره تویی
نهایت همهی خوابهای خوب تویی
چراغ روشن دنیا پس از غروب تویی
وی در ادامه شعری را نیز به دهمیندرنات؛ شاعر فقید هندی تقدیم کرد، این شعر به شرح زیر است:
حکایتهای بسیار است آن هندوی عاشق را
که در اعجاز کلکش داشت تسبیح دقایق را
میزد هماری عشق، با ذکر «رسول ما»
قلم میزد به روی ماه نقش صبح صادق را
دلش در کربلا، قلبش کنار ساحل گنگا
نسیم صبح میآورد سمت دجله قایق را
پیاده تا حرم میرفت، اشک شوق بر چشمش
به ذکر یا رضا میدید در قلبش حقایق را
به یاد دستهای حضرت ماه بنی هاشم
بهاران بوسه میزد داغ گلبرگ شقایق را
علی(ع) مولای خوبان است از این سوی تا آن سو
علی(ع) خود میشناسد لهجه دلهای عاشق را
در ادامه حامد محقق؛ شاعر کودک و نوجوان به رشد ادبیات کودک و نوجوان پس از انقلاب اسلامی ایران اشاره کرد و گفت: در ادبیات پس از انقلاب ما شاهد حضور شاعران و نویسندگانی هستیم که برای مخاطب کودک و نوجوان شعر میگویند. اکنون در یکی از انجمنهای مخصوص کودک و نوجوان ۵۰۰ نفر عضو هستند. همچنین سال گذشته ۳ هزار ناشر کتابهای مخصوص کودک و نوجوان را در ایران منتشر کردند.
وی در ادامه چند شعر نیمایی خود را که برای مخاطب نوجوان سروده شده بود خواند.
یکی از این شعرها به شرح ذیل است:
شعر را به غیر تو
برای هیچ کس نه گفتهام
نه خواندهام.
شعر
چون برای توست...
مثل تو مقدس است...
قهرمان سلیمانی رئیس مرکز تحقیقات زبان فارسی در هند نیز سخنران دیگر این نشست بود. وی گفت: شعر متعالیترین هنر است. نثر فارسی همیشه در سایه شعر فارسی بوده است. اما در عین حال به این معنا نیست که نثر فارسی جایگاه شایسته خود را ندارد. زبان فارسی و به خصوص نثر فارسی آیینه تمام نمای زندگی در ایران است. آنهایی که میخواهند ایران را بشناسند علی رغم اینکه بی نیاز از شناخت شعر فارسی نیستند باید به منبع اصلی این شناخت که همیشه نثر بوده توجه کنند.
وی نثر فارسی را باز تاب دهنده اعتقادات و حیاط اجتماعی مردم ایران دانست و گفت: برای نمونه کلیله و دمنه صرفا یک متن داستانی نیست بلکه بیان معماری دو فرهنگ مهم است. عمدهترین تجلی ایرانیان در نثر است. اگرچه هنر غالب شعر است. برای نمونه کلیله هم به کرات به شعر ترجمه شده است اما این نثر است که پیوستگی تاریخی ما را به هم نشان میدهد.
سلیمانی از گلستان سعدی برای شناخت بیشتر فرهنگ ایران نام برد و گفت: گلستان سعدی را همه در هند میشناسند. در جای جای هند هنوز سعدی معلم اخلاق و معمار ارتباط انسان با خودش است.