به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، به نقل از شورای عالی انقلاب فرهنگی، سعیدرضا عاملی با حضور در جمع روسای گروههای علوم انسانی و اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی گفت: شورای تحول و ارتقای علوم انسانی در سال ۱۳۸۸ به ابتکار رهبر معظم انقلاب و به منظور رسیدگی به دغدغههای مرتبط با خروجیهای این حوزه تاسیس شد، برای این شورا طبق مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی نزدیک به ۱۰ وظیفه برای ارتقا علوم انسانی تعیین شده است.
وی با اشاره به ریاست چهاردهساله غلامعلی حدادعادل در شورای تحول و ارتقا علوم انسانی و تمرکز بر برنامههای آموزشی ۱۷ کارگروه تخصصی خاطرنشان کرد: این تلاشها منجر به تصویب بیش از ۹۰ برنامه درسی مقاطع مختلف کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری و تولید نزدیک به ۶۰ جلد کتاب مرجع توسط انتشارات سمت و شکلگیری حدود ۴۰۰ تا ۵۰۰ ایده کتاب مرجع دیگر شد.
رئیس شورای تحول و ارتقای علوم انسانی بیان کرد: در پیش نویس برنامه هفتم، دو محور کلیدی شامل برنامههای آموزشی و کتب مرجع علوم انسانی مورد توجه قرار گرفته بود که با مداخله شورای تحول و تصویب ابهام نسبت به پیش نویس با سیاست کلی ابلاغی مقام معظم رهبری در ماده ۱۱۹، بند ۲۳ الزامات مهم از جمله ارتقای سهم پایان نامهها و رسالههای تقاضامحور، تولید نظریات بومی، پیوست نگاری شغلی، برنامه تامین بورسه داخل برای استعدادهای درخشان، تامین نیروی انسانی توامند برای تامین نیازهای کارشناسی، اداری و مدیریتی در برنامه اضافه شد.
بالاترین حقوق در آمریکا متعلق به متخصصان علوم انسانی
این عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی تاکید کرد: شأن و جایگاه علوم انسانی در جامعه باید افزایش ارتقا یابد تا افراد انگیزه حضور در این حوزهها را پیدا کنند. امروزه در دبیرستانها، حوزه علوم انسانی اولویت اول دانش آموزان نیست. این موضوع باعث تقلیل اعتبار این رشته میشود. اما در مقاطع کارشناسی ارشد و دکترا، بروز توانمندیهای علمی و توجه به این حوزهها مشاهده میشود. در حال حاضر، نزدیک به ۴۸ درصد از دانشجویان ایرانی در حوزه علوم انسانی و علوم اجتماعی هستند.
عاملی گفت: بررسیها نشان میدهد ۵۴ درصد از دانشجویان در ژاپن و ۵۷ تا ۶۱ درصد در فرانسه در رشتههای علوم انسانی و اجتماعی مشغول به تحصیل هستند. در آمریکا نیز بالاترین حقوقهای دانشگاهی متعلق به متخصصان علوم اجتماعی و انسانی است که نشاندهنده نقش اساسی این علوم در تمام حوزههاست. غفلت از اهمیت علوم انسانی در کنار علوم پایه مانند فیزیک و شیمی موجب ضعف در این حوزهها شده است.
*** آمار اشتغال رشتههای مختلف نگران کننده است؛ تنها ۲۸ درصد از رشتههای علوم انسانی و اجتماعی در آزمونها کد رشته تعریف شده دارند و ۷۲ درصد بدون کد ماندهاند. این مشکل در رشتههای تجربی نیز وجود دارد، بهطوریکه تنها ۴۲ درصد از رشتههای حوزه علم تجری کد رشته تعریف شده دارند.
رئیس شورای تحول و ارتقای علوم انسانی افزود: این نشاندهنده عدم ساماندهی مناسب بین دانشگاهها و بازار کار است. اگر ۳۰ هزار دانشجوی روابط بینالملل داشته باشیم ولی بازار کار تنها ۵۰۰ شغل داشته باشد، نارضایتی اجتماعی ایجاد و زخمهای اجتماعی را تشدید میکند.
***در شورای تحول، کمیسیونها و کارگروههای تخصصی ۱۰۰ درصد اختیارات را دریافت کردند. تصمیمگیری درباره رشتهها باید در کارگروههای تخصصی صورت گیرد، نه در شوراهای عمومی که متخصص نیستند. اکنون کارگروههای مدیریت، حقوق، روانشناسی و علوم تربیتی و سایر کارگروهها اختیار کامل دارند و رشتههایی که به تصویب میرسند، دیگر نیازی به تصمیمگیری در شورای تحول ندارند.
عاملی بیان کرد: ممکن است در برخی موارد بیش از حد حساسیت نشان دهیم. به نظر من، تحول در شورای تحول چهار نگرش را مدنظر داشته است، یکی از این نگرشها الهامگیری از اسلام در طراحی رشتههاست. تعبیر "اسلامیسازی" را چندان نمیپسندم، زیرا این موضوع را صنعتی میکند. هدفگذاری و تعیین خط قرمزها ممکن است، اما در جزییات رشتههایی مانند روانشناسی نمیتوانیم بهطور کامل ورود کنیم. نگاه دوم بومی سازی رشتههای بوده و نگاه و دغدغه چهارم کارآمدی و رویکرد چهارم روزآمدسازی و در مرز علم جهان حرکت کردن و چه بسا حرکت به سمت مرجعیت علمی در حوزه علوم انسانی و اجتماعی و هنر مورد نظر بوده است.
باید قدرت بازدارندگی اجتماعی در کشور ایجاد کنیم
وی افزود: مساله علوم انسانی تنها به حلقهای که در آن نشستهایم محدود نمیشود. در پزشکی و مهندسی نیز با انسان سروکار داریم. امروز به نگاه دانش یکپارچه، علوم بین رشتهای و همکاری بین رشتهها اهمیت بسیار زیادی پیدا کرده است. دکتر طهرانچی در دانشگاه آزاد اسلامی به این موضوع توجه کرده است، اما هنوز یکپارچگی در دانشگاههای کشور ایجاد نشده است.
***نگاهی که او به همکاری بینرشتهای دارند میتواند تحول بزرگی باشد. علیرغم همکاریهای بین رشتهای در کشورهای پیشرفته ولی به دلیل جدا شدن علوم از علم الهی و حکمت الهی، روندهای ناقص منتهی با مسائل بزرگ در فضای فرهنگی و اجتماعی به وضوح دیده میشود. گسترش هم جنس بازی، افزایش خانوادههای تک سرپرست، فراوانی طلاق، روحیه نظامات حکومتی به گسترش سلطه بر دیگران و تفکر جنگ طلبی بخشی از این مسیر است.