به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، با روی کار آمدن دولت جدید و موج تغییرات مدیریتی در سطوح مختلف، نوبت به تغییر و تحولات دانشگاهی رسید. وزیر علوم تاکید کرده که توانایی ایجاد وفاق در دانشگاه اولویت اصلی انتصابات دانشگاهی بوده و غرایض سیاسی در این تصمیمات اثری ندارد. از طرفی بحث برگشت اساتید و دانشجویان مسئلهدار بسیار مورد توجه بوده که واکنش زیادی را هم از سوی موافقین و هم مخالفین به خود جلب کرده است.
به همین منظور گفتگویی داشتیم با علی رادمنش، دبیرکل اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل تا آخرین تغییر و تحولات دانشگاهی را از دید جریان دانشجویی مورد بحث و بررسی قرار دهیم.
- یکی از مسائلی که امروز در فضای دانشگاهی بحث داغی دارد، انتصابات در دولت جدید است، بهویژه در دانشگاهها. بهخصوص دانشگاههای دولتی زیرمجموعه وزارت علوم، انتظار میرود که جایگاه ریاست دانشگاهها منعکسکننده جنبههای نخبگانی و شایستگی باشد. با اینحال، برخی دوستان ما در جریان دانشجویی ممکن است دیدگاههای متفاوتی داشته باشند و بعضی از این انتصابات را از منظر سیاسی و حزبی نگاه کنند. شما انتصابات را چگونه ارزیابی میکنید؟
رادمنش ابتدا درباره انتصابات دانشگاهی و وضعیت فعالیت تشکلهای دانشجویی گفت: پیش از آنکه درباره نحوه انتخاب و انتصاب مدیران دانشگاهها و رؤسای وزارت علوم صحبت کنم، لازم است به نکتهای اشاره کنم. آنچه در فضای دانشگاهی امروز دیده میشود، این است که تشکلهای دانشگاهی ما در مارپیچ سکوت قرار گرفتهاند؛ فرقی نمیکند این تشکلها انجمن اسلامی مستقل، بسیج دانشجویی، تحکیم وحدت یا هر تشکل دیگری باشند.
رادمنش در ادامه گفت: برداشت ما این است که در مواجهه با تغییرات روسا یا معاونین دانشگاهها، تشکلها فقط نظارهگر شدهاند و این رویکرد پس از انتخابات ریاست جمهوری اخیر هم ادامه داشته است. هیچ واکنشی نسبت به مسائل کلان کشور و سیاستهای داخلی نشان داده نشده و سکوت در این زمینه سبب شده تا وزارتخانه و مقامات دولتی تصمیمات خود را بدون نقد و نظر جدی از سوی دانشجویان اتخاذ کنند.
وقتی از سمت تشکلهای دانشجویی هیچ صدایی شنیده نمیشود، میبینیم که رئیس دانشگاهی به عنوان سرپرست انتخاب میشود که حداقلیترین شئونات اسلامی را هم رعایت نمیکند. میبینیم فردی انتخاب شده که حتی ظاهر اسلامی هم ندارد و این زنگ خطری جدی برای تشکلهای انقلابی است. چطور ممکن است بعد از ۴۶ سال در دانشگاههای جمهوری اسلامی چنین وضعیتی را شاهد باشیم؟ این، ضعف ماست و نوعی عقبگرد در حوزه وزارت علوم و انتخاب رؤسای دانشگاهها محسوب میشود.
وی افزود: ظاهراً همین چند روز پیش در یکی از دانشگاههای هنر چنین انتصابی صورت گرفت. گویا هیچ استعلامی هم گرفته نشده است. نکاتی که ما بیان میکنیم، مواردی نیستند که نیاز به تحقیق و تفحص خاصی داشته باشند؛ این مسائل در فضای عمومی و فضای مجازی بهصورت کاملاً مشهود قابل مشاهده است.
در این میان، سوال اصلی از وزارت علوم نیست، بلکه از تشکلهای دانشجویی است که چرا سکوت کردهاند. آیا نباید تشکلهای دانشجویی دانشگاه هنر در این موارد موضعگیری کنند؟ حتی اگر موافق هم هستند، میتوانند این موافقت را اعلام کنند، اما چرا هیچ واکنشی نشان نمیدهند؟
رادمنش گفت: این سکوت باعث شده تا هر وزیری، بدون اینکه نگرانی از مخالفت یا انتقادی داشته باشد، با آزادی بیشتری دست به انتصابات یا سیاستگذاریهای داخلی بزند. انتظاری که از تشکلهای دانشجویی میرود، این است که این مارپیچ سکوت را بشکنند و در یکی از اساسیترین و حیاتیترین مسائل مرتبط با وزارت علوم یعنی انتخاب رؤسای دانشگاهها، دیدگاهها و معیارهای خود را بیان کنند. تشکلها باید نظرات موافق یا مخالف خود را در اینباره اعلام کنند و حتی اگر بهترین گزینه نیز معرفی شده است، باید رضایت یا مخالفت خود را بهطور رسمی بیان کنند. نگاه محافظهکارانه یکی از اصلیترین آفات تشکیلات است.
وی افزود: اینکه تشکلهای دانشجویی صرفاً نظارهگر باشند، موجب میشود که شاهد انتصابات نامناسب در برخی دانشگاهها باشیم؛ بهطوریکه گاهی حتی ابتداییترین شئونات اسلامی نیز از سوی برخی رؤسای منصوب رعایت نمیشود. این موضوع برای تشکلهای انقلابی یک چالش و حتی عقبگرد بهحساب میآید و انتظار میرود تشکلها به این روند واکنش نشان دهند.
- عوامل این مارپیچ سکوت را چه میدانید؟ آیا این عوامل به درون خود تشکلها برمیگردد یا عوامل بیرونی هم در این سکوت دخیل هستند؟
رادمنش در پاسخ گفت: یکی از عوامل اصلی که میتوان به آن اشاره کرد، اولویتهای منطقهای و بینالمللی تشکلهاست. برخی از تشکلهای دانشجویی بیشتر به مسائل جبهه مقاومت و رخدادهای منطقهای توجه دارند. بهعنوان مثال، در این مدت ما شهادت برخی از شخصیتهای مهم جبهه مقاومت مانند سید حسن نصرالله و یحیی سنوار را داشتهایم که توجه تشکلهای دانشجویی را به خود جلب کرده است. این اولویتبندی باعث شده است که تشکلها از رسالت داخلی خود در فضای دانشگاه فاصله بگیرند.
رادمنش ادامه داد: از طرفی، در مورد محدودیتهای داخلی نیز میتوان گفت اگرچه شاید برخی مقررات و آییننامهها در این مسیر تأثیرگذار بودهاند، اما در نهایت نمیتوان گفت وزارت علوم مانع صدور بیانیه یا برگزاری مصاحبهها و اعلام مواضع میشود. خود تشکلها باید بر این محافظهکاری غلبه کنند و نظرات خود را با شفافیت بیان کنند.
- درباره تغییرات اخیر در آییننامههای انضباطی دانشجویان و بازگشت دانشجویان و اساتید مسئلهدار چه نظری دارید؟
رادمنش گفت: مسئله بازگشت دانشجویان و اساتید اخراجی از دانشگاه، به نظر میرسد اولویت وزارتخانه شده است، اما باید در نظر داشت که تعداد این افراد محدود است و علت اخراج نیز معمولاً به مسائل جدیتری مربوط میشود.
رادمنش توضیح داد: اساتید اخراجی دانشگاه در چند سال گذشته چه تعداد بودهاند و دلایل اخراج آنها چیست؟ آیا این اساتید صرفاً به دلیل فعالیت در ماجراهای سال ۱۴۰۱ اخراج شدهاند یا دلایل دیگری نیز داشتهاند؟ بهطور مشابه، در مورد دانشجویان اخراجی هم، عدهای صرفاً به دلیل وقایع ۱۴۰۱ نبوده که اخراج شدهاند؛ اگرچه برخی موارد ممکن است با آن مرتبط باشد. برای نمونه، دانشجویی که تعداد زیادی از خانمها و بیش از ۸۰ نفر از او بهدلیل مسائل اخلاقی شکایت کردهاند، چگونه باید بهسادگی به دانشگاه برگردد؟ آیا کسانی که مصرانه خواهان بازگشت دانشجویان اخراجی هستند، حاضرند فرزندان خود را با چنین فردی همکلاس کنند؟
وی ادامه داد: همچنین، در مورد اساتیدی که به دلایل جدی اخلاقی از دانشگاه اخراج شدهاند، آیا مسئولین حاضرند فرزندانشان را به کلاسی بفرستند که تحت تعلیم چنین استادی باشد؟ عدهای در سالهای گذشته نظیر ۸۸، ۹۶، ۹۸ و ۱۴۰۱ مردم را تشویق به حضور در خیابانها کرده و خود و خانوادههایشان در حاشیه بودهاند؛ تکرار چنین رویهای منطقی به نظر نمیرسد.
در مورد بازگشت دانشجویان و اساتید اخراجی، ظاهراً تصمیماتی گرفته شده و آقای وزیر احکام تعلیقی را لغو کردهاند و اجازه دادهاند دانشجویان به کلاسهای خود بازگردند.
رادمنش گفت: در نهایت، ضروری است که مسئولین تعداد دقیق دانشجویان و اساتید اخراجی و دلایل شفاف اخراج هر یک از آنها را اعلام کنند. اگر مشکل عمدتاً به موضوعات اخلاقی برمیگردد، بازگرداندن این افراد میتواند آسیبزا باشد. اگر دغدغه واقعی، بررسی عادلانه است، میتوان کمیتههای مستقلی تشکیل داد و پروندهها را به دقت و بیطرفانه بازبینی کرد، نه اینکه بدون توجه به دلایل، همه را به دانشگاه بازگردانند. به نظر میرسد رویکرد وزارتین به موضوع بازگشت اساتید و دانشجویان اخراجی، بیشتر سیاسی است تا بر مبنای صلاحیتهای علمی و اخلاقی.
بازگشت این افراد بهصورت دقیق بررسی و از ایجاد رانت یا تبعیض جلوگیری شود. وزارت علوم باید تعداد دقیق دانشجویان و اساتید اخراجی و علت اخراج آنها را بهطور شفاف اعلام کند تا برای مردم روشن شود چه کسانی و با چه شرایطی قرار است بازگردند.
به نظر میرسد که وزارت علوم بیشتر به دنبال احیای یک بدنه اجتماعی از دسترفته است و برای رسیدن به این هدف، حتی حاضر است از برخی اصول بگذرد. نتیجهی این رویکرد، تبدیل فضای فرهنگی دانشگاهها به محیطی ضدفرهنگی است، جایی که برخی دانشجویان هرگونه رفتار نامناسبی که بخواهند، انجام میدهند و بدون مشکل پس از مدتی دوباره به دانشگاه بازمیگردند. در این میان، سهم تحزب و گرایشهای سیاسی بر شایستهسالاری و نخبهپروری در انتخاب رؤسا و مسئولین دانشگاهها غالب شده است. این تحزب بهمعنای واقعی یک حزب سیاسی نیست، بلکه تمایلی است به ایجاد یک بدنه اجتماعی که بتواند در آینده به حزب تبدیل شود.
در زمینهی نقش جنبشهای دانشجویی، انتظار میرود که تشکلها سکوت خود را بشکنند و به مسائل مهم کشور واکنش نشان دهند. حتی اگر موضعگیری آنها اشتباه باشد، در آینده میتوانند مواضع خود را اصلاح کنند؛ اما سکوت طولانیمدت به تضعیف جنبش دانشجویی منجر میشود.
- به نظر شما وظیفه تشکلهای دانشجویی در قبال مسائل بینالمللی، مانند فلسطین، چه باید باشد؟
رادمنش در پاسخ گفت:در خصوص مسئله فلسطین و اولویتبندی جنبشهای دانشجویی، این نکته حائز اهمیت است که رویکرد فعلی باید معطوف به ایجاد دغدغهی مردمی باشد. نباید فلسطین تنها بهعنوان مسئلهای حاکمیتی تلقی شود؛ بلکه باید تمام اقشار مردم ایران نسبت به آن دغدغهمند شوند. در برخی کشورهای دیگر، ابتدا مردم مسئله فلسطین را مهم تلقی کردند و سپس این دغدغه به دولتها منتقل شد. باید این الگو در ایران هم پیاده شود تا جنبشهای دانشجویی بتوانند مردم را بهعنوان مسئلهای انسانی نسبت به فلسطین حساس کنند، نه صرفاً به دلیل رویکرد حاکمیتی جمهوری اسلامی.
جبهه مقاومت برای آرمانهای انقلاب اسلامی هزینه داده و میدهد؛ بنابراین، حمایت از آنها همراستا با حمایت از آرمانهای کشور است. وظیفه دانشجویان و تشکلها این است که در این جهت نیز موضعگیری و آگاهیبخشی داشته باشند.
خوبه که چه اشکالی داره
مردم همین میخواستن
افراد فاسد و مشکل دار سرکار باشند