«خط فرضی» ساخته فرنوش صمدی تلاش میکند تا روایتی از مسائل و مشکلات زنان و ویترینی برای نمایش سرکوب آنها در جامعهای ایران باشد. یک خط فرضی بر مداری کج که به سختی میتوان آن را فیلمی دانست که توانسته باشد مخاطب را با خود همراه کند.
«مصلحت» در بطن جدال بین عدالت(حقیقت) و مصلحت شکل میگیرد و تلاش میکند تا عدالت را به عنوان پیروز این دوگانه معرفی کند. تلاشی که هرچند قابل تحسین است و فیلم را از هم داستانهای خودش جلوتر میبرد اما در نهایت ضعف در سینمایی بودن، صدای فیلم را در گلو نگه میدارد.
غفاری، کارگردان «تک تیرانداز» گفت: نگاه دنیا به جنگ با دیدگاهی که رزمندگان ما به این مقوله داشتند، متفاوت است و همین مهم دوران دفاع مقدس ما را با جنگ های رایج در دنیا متمایز کرده است. از آنجایی که قرار بود این نوع نگاه لطیف را در «تک تیرانداز» داشته باشیم خیلی نگران ترویج خشونت در این اثر نبودم.
منصور، در موضوع و جسارت ورود به چنین عرصه فیلمسازی ستودنی است با ایرادات جدی که میتواند برای ساخت آثار مشابه آن کمتر شود تا سینمای ایران خالی از قهرمانان ملی و دینی نشود.
روزی روزگاری آبادان. فیلم از اسم مشکل دارد، فیلم نه زمانمند است، نه مکانمند، برخلاف اسم فیلم که ظاهراً قرار است از یک زمان سپری شده حرف بزند هیچ ردی از زمان و گذشته در فیلم موجود نیست و فیلم میتواند ۱۰ سال بعدتر باشد یا ۱۰ سال قبلتر، مگر فرقی هم میکند؟
«روزی روزگاری آبادان» در حالی در پنجمین روز جشنواره فیلم فجر به نمایش در آمد که بازیگر اصلی آن به دلیل مسافرت در نشست رسانهای فیلم غایب بود و تهیهکنندهاش هم به شایعات کرونایی واکنش نشان داد.
ابلق جدیدترین ساخته نرگس آبیار با حضور درخشان الناز شاکردوست و هوتن شکیبا به موضوعی که این روزها در جهان خود را به شکلی دیگر درقالب فریادهایی بلند نشان میدهد پرداخته است. مسئله حقوق زنان و سوء استفاده و آزارهایی که برای بیان اش این زن است که در دوراهی سکوت و فریاد قرار میگیرد. سکوتی که کشندهتر از فریاد است و فریادی کشندهتر از سکوت.
میتوان گفت شیشلیک خالی از کمدی است و برای آنکه به زور از مخاطب خنده بگیرد راهی جز رفتن به سمت شوخیهای رکیک پیدا نکرده است یا اینکه در این سکانسها مهدویان دقایقی سکان کارگردانی را به عطاران پر سابقه در این جنس کمدی سپرده و رفته تا شیشلیکی بخورد و برگردد.
«تکتیرانداز» ناتوان است. چه در فیلمنامه، چه در کارگردانی و چه در هرآنچیزی که یک فیلم باید داشته باشد تا بتوان تماشایش کرد. گرفتار در کلیشههای مصنوعی دفاع مقدس. فیلمی که در بهترین حالت میشود در هفته دفاع مقدس آن را از تلوزیون پخش کرد؛ و برای چنین مهارتی در سوزاندن سوژه دست زد.
مهدویان هیچ وقت فیلمساز خوبی نبود؛ و این فیلم آخر آفتاب آمد دلیل آفتاب است. با هیچ متر و معیار و سلیقهای هم نمیتوان تحملش کرد. شیشلیک –بدون اینکه بخواهیم با عصبانیت و ناراحتی و نامحترمانه دربارهاش حرف بزنیم- زباله است و نسبت دادن صفاتی مثل «بیانیهی تند»، «فیلمی انتقادی و سیاسی» و... زیادی جدی گرفتن این فیلم است.
قصهای دلهرهآور بین حقیقت، عفت و مصلحت؛ هرچند «ابلق» آبیار با فروشنده فرهادی تفاوت جدی ندارد؛ مشکل اصلی فروشنده فرهادی این بود که با برهم زدن قطعیت ماجرا و نشان دادن پیرمردی مفلوک و ترحمبرانگیز لبه تیز «تجاوز به عنف» را کند کرد.
مدیر سامانه فروش بلیت و همچنین مدیر روابط عمومی سی و نهمین جشنواره تئاتر فجر در خصوص برخی انتقادها از وجود مشکل برای خرید بلیت حضور آثار، اعلام کردند که تنها مشکل ظرفیت محدود سالنها است.
سرمدی بخوبی هر چه تمام تر نشان میدهد که چرا شهید ستاری را باید یکی از تاثیرگذارترین چهرههای نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در دوان دفاع مقدس بدانیم.