به گزارش خبرنگار فرهنگی «خبرگزاری دانشجو» نشست آسیبشناسی پرداخت مضامین دینی و انقلابی در سینما عصر امروز با حضور ناصر هاشمزاده منتقد سینما و احمد شاکری نویسنده در چهارمین جشنواره مردمی فیلم عمار برگزار شد.
هاشمزاده در این نشست گفت: در آموزههای دینی ریاکاری نهی شده ولی در نمایش ریا مطلوب است البته ریا در اینجا به معنای نشان دادن میباشد در واقع در نمایش ما بازی میکنیم بهویژه در سینما و تئاتر اصالت کار با نمایش است بر همین مبنا یک پرسش مطرح میشود و آن اینکه بین ماهیت آنچه در ادبیات نمایشی روایت میشود و آنچه دین طلب میکند چقدر همسازی وجود دارد.
وی افزود: دین اخلاص را طلب میکند اما آنچه ادبیات نمایشی طالب آن است نشان دادن است و این دو ذاتا با یکدیگر درگیر هستند البته برخی میگویند بعضی از آداب دینی مانند نماز و حج هم نوعی نمایش هستند اما در آداب دینی این آدابی که با نمایش هم نسبت دارند منوط به نیت فرد هستند یعنی فرد باید برای انجام آنها نیت قربتالله داشته باشد.
این منتقد سینما با اشاره به اینکه سینما از همه وجوه نمایش کمک میگیرد، اظهار داشت: سینما ترکیبی از هنرهای نمایشی گوناگون است و از همه تخصصهای انواع هنرها وارد این عرصه میشوند در واقع سینما وجه نمایشی قویتری نسبت به سایر هنرها دارد و به همین دلیل برخی فکر کردند که میتوانند این وسیله را در خدمت دین بگیرند؛ اما چون ما سینما را وسیله دیدیم دچار اشتباه شدیم در حالی که سینما فقط وسیله نیست و ظرفی نیست که هر چه خواستیم در آن بریزیم برای مثلا برای تقریب به ذهن میتوان گفت ما آپارتمان نشین نبودیم اما شدیم این آپارتماننشینی فقط غالب خانه را عوض نکرد بلکه فرهنگ جدیدی با خود آورد و ارتباطات و فرهنگ ما و حتی مفهوم همسایه نیز تغییر کرد.
وی افزود: در مورد سینما هم باید توجه داشته باشیم که سینما ساختار پیچیدهای است برای همین وقتی میخواهیم یک مجاهد نشان دهیم منافق از آب درمیآید یا وقتی میخواهیم نماز را نشان دهیم ریاکاری از آب درمیآید به عبارت دیگر ساختار این نیست که سینما را یک غالب حساب کنیم و بگویم در این غالب معنویت میریزیم این مسئله محقق نمیشود.
وی با اشاره به سینما غرب گفت: در سینما غرب انسان بهعنوان عامل و مخاطب در سینما غرب معنا شده در واقع آنها برای هنرمند، مخاطب و رسانه تعریف دارند هنرمندان معلوماتی به عنوان قواعدی مانند سینمایی مانند شخصیت، تعلیق، کشمکش و غیره دارند مجموعه اینها فرآیندی است که در محصول نهایی آن خبری از زندگی اجتماعی ایرانی نیست زیرا قواعد آن از بوطیقای ارسطوه آمده است امروز این قواعد بهعنوان قواعد فیلمنامه نویسی در همه دانشکدههای ا یران تدریس میشود و حتی ما که منتقد هستیم نیز در چارچوب همان قواعد کار میکنیم.
وی در ادامه خاطرنشان کرد: ما میخواهیم دانشگاه، سینماو ... را دینی و حتی اهلی کنیم حتی گاهی با دیدن برخی فیلمهای غربی احساس میکنیم آن فیلمها دینیتر از فیلمهای ما هستند برای همین صداوسیما جمهوری اسلامی به مناسبتهای مختلف فیلمهای معناگرای امریکایی پخش میکند و ما باید این فیلمهای را تحلیل کنیم.
هاشم زاده در خصوص جایگاه هنرمند در هنر دینی گفت: هنرمندها در تاریخ هنر دینی بسیار گمنام بودهاند چون آنها خودشان را عرضه نمیکردند بلکه در نگاه دینی هنرمند معبود و معشوقش را عرضه میکند مثلا همه روایتهای سعدی، مولانا و حافظ از یار است یا در معماری شاهد نشانههای از اسمالله هستیم در نقوش فرش نیز صحبت از عامل کثرت وحدت است در واقع در هنر دینی هنرمند غایب میشود اما در هنر امروز من هنرمند تجلی پیدا میکند و هر کس میخواهد خودنمایی کند و اگر خود را نشان ندهد باخته است.
این منتقد سینما افزود: هنرمند امروز خود را خالق اثر میداند اما هنرمندان ما در تاریخ خود را کاشف معنای و مفاهیم عالم میدانستند در غرب تجلی شخص مطرح است لذا هنرمند سعی میکند هر چه دارد عرضه کند و در اینجا هست که حیا هم از بین میرود آنها با حیا هم بیزینس میکنند چون آن فرهنگ به آنها یاد داده که با هر چه دارند معامله کنند.
این منتقد سینما اظهار داشت: ما که فارسی زبان هستیم از روی دستورزبان فارسی این زبان را یاد نگرفتهایم بلکه در مدرسه دستورزبان را به ما یاد دادهاند هر جا هم براساس این دستور زبان چیزی نوشتهایم جملات ما سرد و بیروح شده است زبان زنده است و دستور فقط برای شناخت ارکان آن به کار میرود ما میخواهیم اول یک دستورزبان برای سینما بنویسیم سپس براساس آن فیلم بسازیم اما من میگویم برای هنر و سینما ابتدا دستور زبان ننویسیم چون بعدا نوشته خواهد شد قواعد شعر و زبان نیز بعد از شعر و زبان به وجود آمدند در واقع یک اثر هنری باید به وجود بیاید سپس دستور زبان نویسنان آن پیدا خواهند شد.
هاشمزاده با اشاره به اهمیت اقتباس در آثار سینمایی بیان داشت: سینمای جهان یک پشتوانه فرهنگی دارد که این پشتوانه تاریخ رمان است و بیش از 90 درصد آثار خوب سینمای غربی آثار اقتباسی هستند و بر فرهنگشان تکیه دارند اما ما اینجا ادبیات داستانی نداریم تا سینما بتواند این ادبیات تکیه کند اینکه برخی از آثار اخلاقی و معنوی هستند با درام و نمایش دادن فرق دارند ما باید ببینیم چگونه میشود در این داستان تصرف کرد تا قواعد آن قواعد غربی نباشد.
این منتقد سینما به بیان اینکه هنرمند دردمند است و جسارت دارد خاطرنشان کرد: هنرمند نسبت به ملت خود احساس مسئولیت میکند و برای همین به آینده بهتر نگاه میکند و سریعتر حرکت مینماید هنر به معنای داشتن رویا و آینده برای هنرمند است اما ما در گذشته سیر میکنیم باید در اصل قضیه تأمل کنیم چون اگر بخواهیم در سینما سخن بگویم پیچیدگیهای زیادی دارد اهالی هنر در این سالهای کارهای پراکندهای انجام دادهاند اما باید این کارها را تجمیع کرد.