گروه اندیشه «خبرگزاری دانشجو»؛ عدهای از راه جهل به بیراهه میروند، کسانی هم از راه علم به گمراهی میافتند. وقتی علم ابزار تحریف و فریب شود و دانش پلی برای عبور از حقیقت و رسیدن به منفعت، انتظاری جز رواج ضلالت نیست! کسانی به جای فراخواندن به سرچشمه، به آبراههای فرعی و گلآلود فرا میخوانند و به جای دعوت به خدا، زیر چندین پوشش و لفافه دعوت به خود میکنند.
این است درد بزرگ انسان معاصر در عصر حاضر که با بتتراشان جدید مواجه است و بتپرستیهای مدرن! بازار مذهبسازی و مسلکتراشی و گروهبازی رایج است. چاشنی عمده آنها هم نفسانیات است که یا در عرصه شهوات رخ میدهد، یا در وادی قدرت، یا شهرت؛ و در همه اینها محور، نفس است و بت پنهان، همان خود.
کسانی هم چشم و گوش بسته، در پی این مسلکها، مذهبها، جبههها و دعوتها راه میافتند و چهبسا با قصد قربت، حقیقت را ذبح میکنند و تیشه به ریشه دین میزنند و ملعبه اهواء نفسانی و ابزار هوسهای شیطانی دیگران میشوند و در سودای بهشت، به قعر دوزخ میروند. در جهان معاصر، از اینگونه رهبران و رهروان بسیارند.
متاسفانه اباحیگری به نام دین و آزادی ترویج میشود و قدرتزدایی زیر عنوان آزاداندیشی صورت میگیرد و نوعی «ماتریالیسم فکری» با زرورقی از پویایی ذهن و روزآمدی دین و رهایی از جمود و مبارزه با تحجر به خورد افراد داده میشود و این بلیه، هم در دانشگاهها دیده میشود، هم رگههایی از آن در زلال حوزه و صفای طلبهها نشت کرده است!
به برخی از مقالهها در بعضی از جراید به دقت بنگرید... خطر آنجاست که الحاد جامه دین بپوشد و کفر نقاب ایمان بزند. این همان نفاق است که 14 قرن است دست از گریبان اسلام و مسلمین نکشیده و برای هر روزی برنامهای دارد و برای هرجایی، بازیگرانی و برای هر قومی، چهرههایی!
در الحادهای جدید و نفاق های مدرن، دیگر سراغ اندیشمندان زیستشناس و دانشمندان سکولار نمیروند که از زبان آنان، جدایی دین را از دانش نشر دهند و خدا را زیر تیغ جراحی بجویند و از علوم تجربی، سلاحی برای کوبیدن «ایمان به غیب» بسازند.
نه! نه! بلکه ماهرانه با طرح مسائل معنوی و عرفانی و با پوشش آیه و حدیث و از سنگر فلسفه، فقه، عرفان، تفسیر و کلام، همه مبانی را زیر سوال میبرند و ناباوری را تئوریزه میکنند و برای بیاعتقادی و نسبیت مفاهیم دینی، چارچوب میسازند و قالبریزی میکنند و خروجی مباحث کلامی و فلسفی و علمی آنان، گاهی نفی وحی و قداستزدایی از مقدسات و تشکیک در باورهاست.
مذهبسازان بیمذهب، چرا دست از سر دین برنمیدارند؟ ایدئولوگهای بیایدئولوژی چرا با مسلمات دین بازی میکنند؟ ملحدان نقابزده، چرا افتخارشان شاگردی شیطان است؟
گفتیم که در خیلی از موجهای جدید، ردپای حب دنیا و حب ریاست را میتوان دید. دکانداران کم نیستند. عرضهکنندگان غذاهای مسموم، گاهی به ظاهر مجوز هم دارند و دکه، کارگاه و تولیداتشان علامت استاندارد هم دارد. ولی... مگر جعل و تزویر، به پایان رسیده است؟ کجا جای خوشبینی است و کجا جای نگرانی و بدبینی و درنگ و حساسیت؟
برگرفته از هفته نامه پنجره