گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»؛ حوزه فرهنگ در یک هفته گذشته با خبرهای متنوعی همراه بود، از همت و امیدی در بدنه دولت نمیبینم، نوشدارو قبل از مرگ سهراب، امید واژه خطرناکی است، خروجی سینمای امید نباید فیلمی سیاه با پایانی تلخ باشد، زمانی که حوزه نجف امام (ره) را از دست داد، سینما و ادبیات در آینده هیچ جایگاهی برای روشنفکران و غرب زدگان باقی نمی گذارد، ۱۵ بی شخصیت در جست و جوی نویسنده و .... از مهمترین خبرها در صفحه فرهنگی به شمار میآید.
همت و امیدی در بدنه دولت نمیبینم
منوچهر محمدی در گفتگو با خبرنگار فرهنگی «خبرگزاری دانشجو» درباره تولید فیلم امام موسی صدر از سال 85 تا به امروز گفت: عید سال 85 ازطرف خانواده امام موسی صدر از من دعوت به عمل آمد، دراین مهمانی پس از گفتگو راجع به شخصیت امام موسی صدر، از طرف دختر آیت الله موسی صدر پیشنهاد ساخت فیلمی در مورد فعالیت های دینی و انقلابی آیت الله روبرو شدم که خیلی استقبال کردم .
وی افزود: باتوجه به اهمیت موضوع وگفتگوهای فراوانی که با خانواده امام موسی صدر داشتیم در نهایت در اردیبشت 86 به این جمع بندی رسیدیم که هرچه سریع تر کار را آغازکنیم، در مرحله بعد طی دیداری که با محمدرضا گوهری داشتم نوشتن فیلنامه و تحقیقات میدانی در لبنان و لیبی را به ایشان سپردم که انجام این مهم سه سال ونیم طول کشید، فیلنامه نگارش شده توسط خانواده آیت الله دورخوانی شد و مورد تایید دخترشان قرار گرفت و پس از نهایی شدن فیلنامه از کمال تبریزی دعوت کردم و طی گفتگوهای که با ایشان داشتیم درنهایت به تفاهم رسیدم و قرارداد همکاری منعقد کردیم.
تهیه کننده "میهمان داریم" در ادامه افزود: طی تحقیقاتی که محمدرضاگوهری در لبنان و لیبی انجام داد به منابعی دست پیدا کرد که رییس جمهور لیبی (قزافی)نقش انکار نا پذیری در ربودن آیت الله امام موسی صدر داشت، درنتیجه با فرا رسیدن انقلاب عربی و سقوط دولت قزافی به این نتیجه رسیدیم که شاید به منابع جدید دسترسی پیداکنیم، در نهایت باتوجه به این که بنیاد فارابی به ریاست (مسعود جعفری جلوه) برای سرمایه گذاری در فیلم اعلام آمادگی کرده بودند، برای تحقیقات بیشتر در لیبی روند تولد فیلم متوقف شد.
مسعود غزنچایی- مسعود جعفری جوزانی پس از ۱۶ سال دوری با یک فیلم کمدی به سینما بازگشته است. فیلم کمدی"ایران برگر" در جشنواره سی و سومی که پر شده است از فیلم های یخ زده و بی حرکت با الگوهای تکراری و مستعمل جشنواره پسند، فیلم فرح بخشی است در روزهای آخر جشنواره و به نوشدارویی می ماند قبل از مرگ سهراب.
جوزانی، "ایران برگر" را با الگوی کمدی های کلاسیک نوشته است و داستان فیلم به سبک و سیاق کمدی های پر شخصیت شکسپیر است و آدم های فیلم و روابط بین آن ها تا حدودی یادآور کمدی های مولیر است. با وجود گرته برداری از این آثار کمدی، جوزانی، پایه اصلی و موقعیت مرکزی فیلمش را بر مبنای تراژدی معروف شکسپیر، "رومئو و ژولیت" بنا کرده است و به صراحت خودش نیز در فیلم، به این اثر اشاره می کند.
قهرمان های این نمایشنامه دختر و پسری از دو خانواده بزرگ و رقیب در شهر ورونا هستند که با یکدیگر دشمنی و اختلاف دیرینه دارند. "رومئو" پسر مونتیگو، بزرگ یک خاندان و "ژولیت" دختر کپیولت، بزرگ خاندان دیگر این شهر است. رومئو و ژولیت در تلاش برای رسیدن به یکدیگر به بن بست می رسند. در این میانه خانواده های آن دو که کینه ای دیرینه از هم دارند، آتش اختلافشان بالا می گیرد و "لارنس راهب" برای نجات آن دو و رسیدن این عاشق و معشوق نقشه ای بنا می کند که در میانه با مشکل روبرو می شود و با شکست مواجه می شود و رومئو می میرد.
در ایران برگر، موقعیت اصلی قصه بر عشق ماهگل (سحر جعفری جوزانی) و سهراب (حمید گودرزی) بنا شده است. دو جوانی که هر دو از فرزندان بزرگان روستا،امرالله خان (علی نصیریان) و فتح الله خان (محسن تنابنده) هستند.
جهانگیر الماسی در گفتگو با خبرنگار فرهنگی «دانشجو» اظهار داشت: بدون شک منظور از مخاطبان سینمای امید مردم هستند نه خود سینماگران. زیرا سینماگران که کار خودشان را انجام میدهند. اما موضوعی که در اینباره نباید فراموش کرد و از آن غافل شد این است که امید واژه خطرناکی است.
وی ادامه داد: واژه امید ممکن است خطرناک شود زیرا اگر زیاد از آن استفاده شود اما از آن پاسخ مثبتی دریافت نکنیم آثار بسیار خطرناکی در پی خواهد داشت. افسردگی و رفلکسهای عصبی از جمله این پیامدها است.
این هنرمند بیان کرد: ابتدا باید تمامی جوانب این واژه سنجیده شود و بعد از آن است که طراح فکری و فرهنگی میتواند آن را به کار ببرد، کسانی که بحث سینمای امید را مطرح میکنند باید مراقب باشند که این سینما باید بخشی باشد در امتداد دیگر مسائل اجتماعی. زیرا مسائل اجتماعی یک سویه نیست بلکه چندین پاره است است که باید به همدیگر متصل باشند و در واقع این پزشکی روانی و روحی جوامع بشری است.
وی گفت: در کتاب و رمان "دنیای قشنگ نو" آقای آلدوس هاکسلی یک شکل اداره منابع انسانی طرح شده است. در این کتاب یکی از چیزهایی که مطرح شده است همین بحث امید در حوزه هنر و رسانه است. اما در این مورد باید توجه داشت که در این نظریه این امید به عنوان آرام بخش و کنترل مقطعی و زماندار است اما به دنبال درمان هستیم.
خروجی سینمای امید نباید فیلمی سیاه با پایانی تلخ باشد
محمد خزاعی در گفتگو با خبرنگار فرهنگی «دانشجو» اظهار داشت: سینمای امید سینمایی است که امید بخش بوده و بتواند برای جامعه شادابی و نشاط را به همراه داشته باشد، قطعا در گذشته نیز از این نوع سینما و این رویکرد غافل نبودند و همیشه افراد مسئول و سیاستگذار این رویکرد را مد نظر داشتند تا بتوانند به این طریق امید به آینده را به جامعه تزریق کنند.
وی ادامه داد: زمانی هم وجود داشت که فیلمهای تاریکی ساخته می شد که در همان زمان نیز این محتواها هم از سوی مردم و هم مسئولان سینمایی کشور مورد انتقاد قرار گرفت زیرا هر یک از ما به عنوان یک سینماگر علاوه بر این که موظف هستیم به معضلات جامعه بپردازیم اما باید بر روی این موضوع نیز دقت داشته باشیم که پرداختمان بر روی معضلات به گونه ای نباشد که روح ناامیدی را به جامعه منتقل کند.
خزاعی گفت: یکی از موارد مهم در بحث سینمای امید پایان های خوشی است که به بیننده برای انتخاب راه درست در زندگی قدرت می دهد گاهی برخی فیلمی می سازند که پایانش را بدون نقطه ای روشن رها می کنند در هر حال سینمای امید نه تنها متعلق به ایران و متعلق به این دوره نیست بلکه بحثی قدیمی است که از گذشته نیز مورد توجه بوده است بنابراین هم درباره ناامیدی و هم دیگر معضلات اجتماعی جامعه شناسان بعد از بررسی و بحث به این نتیجه می رسند که باید از طریق سینما آن معضل برطرف شود.
زمانی که حوزه نجف امام (ره) را از دست داد
به گزارش خبرنگار سینما و تلویزیون «خبرگزاری دانشجو»، اخراج امام خمینی(ره) از عراق به دلیل فشار دولت شریف امامی به دولت این کشور و سفر ایشان به پاریس و تاثیر این سفر در روند انقلاب اسلامی و در نهایت بازگشت امام خمینی بعد از 15 سال به ایران یکی از مهمترین موضوعات قابل بررسی در تاریخ معاصر ایران به شمار می رود. به واقع این رخداد آغازی بود بر پایان 15 سال تبعید امام راحل و شروع زمزمه های بازگشت ایشان به وطن؛ زیرا چند ماهی طول نکشید که بنیان گذار کبیر انقلاب اسلامی، از عراق به پاریس مهاجرت کرد و سپس به ایران بازگشت و در کوتاه مدت، انقلاب به پیروزی رسید. دلایل این اقدام حکومت شاه، عوامل موثر بر دولت عراق برای اخراج امام، چگونگی سفر ایشان به پاریس و تاثیرگذاری این جریان بر نهضت اسلامی، در این قسمت از «قصه های انقلاب» که چندی است از شبکه افق سیما پخش می شود، بررسی خواهد شد.
این مستند آرشیوي بوده و از تکنیک کامیک موشن براي روایت و بازسازي وقایع تاریخی استفاده شده می کند.
۱۵ بی شخصیت در جست و جوی نویسنده
مسعود غزنچایی- "من دیه گو مارادونا" هستم نه تنها در ادامه مسیر فیلم های گذشته بهرام توکلی نیست، بلکه در مقابل آن ها قرار دارد.
توکلی در این فیلم، یک اثر سینمایی خنده آور با کاراکتر های زیاد و متنوع را تجربه کرده. سینمایی که جنس آن را پیش از این در فیلم های "مهمان مامان" ساخته داریوش مهرجویی و "قاعده بازی" ساخته احمدرضا معتمدی شاهد بودیم.
"من دیه گو مارادونا هستم" با صدای بغض آلود یک نویسنده (صابر ابر) شروع می شود. نویسنده ای که داستان فوق العاده ای نوشته بوده و شخص دیگری (سعید آقاخانی) آن را به نام خود چاپ کرده است.
در ادامه فیلم ما با این نویسنده تقلبی (آقاخانی) و خانواده او همراه هستیم. زاویه دید در فیلم، نویسنده تقلبی است که مجبور است برای آرامش وجدان خود داستانی بنویسد تا بتواند این خیانت را جبران کند.
او شروع به نوشتن داستانی می کند که با خوردن سنگ به شیشه شروع می شود و این لحظه درست مصادف می شود با لحظه ای که در دنیای واقعی و زندگی که حول او هر لحظه با سرعتی غیر قابل کنترل پیش می رود، سنگی توسط پسرخاله اش به شیشه خانه شان می خورد و بحران آغاز می شود. بحرانی که ریشه در یک ماجرای عشقی دارد. این اتفاق سبب می شود تا نویسنده تقلبی، آنچه در اطرافش می گذرد را مو به مو در یک داستان بنویسد.
سینما و ادبیات در آینده هیچ جایگاهی برای روشنفکران و غرب زدگان باقی نمی گذارد
استاد رجبی دوانی در گفتگو با خبرنگار فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»، با اشاره به سیاست های نادرست دولت در زمینه های فرهنگی عنوان داشت: باید قانون در زمینه فرهنگ جوری تنظیم و ثبت شود که با رفت و آمدهای دولت های مختلف، گرایش های سیاسی گذشتگان را از ریشه از بین نبرند.
وی در رابطه با مؤثر بودن محافل و نشست های صورت گرفته در هم اندیشی سینمایی انقلاب گفت: یک اراده ملی باید در داخل کشور رخ دهد و کسانی که به انقلاب و ارزش های آن بی توجه هستند یا دهن کجی می کنند القاء شود که با وجود برگزاری این نوع نشست ها و میزگردها و نقطه نظراتی که از دل این مبحث ها بیرون می آید در آینده سینما و ادبیات هیچ جایگاهی برای آنها تصور نمی کند.
وی افزود: خوشحالم که بچه های حزب اللهی نسبت به انقلاب و خون شهیدان نظام بی تفاوت نیستند و در مقابل این عملکرد غیرارزشی چنین فضاهایی به وجود می آورند تا با اساتید و نخبگان بتوانند راجع به حال و هوای فیلم ها و ساختار و نحوه روایت این نوع آثار بحث کنند و به نتایجی برسند که این بحث ها منجر به ارتقای سطح فکری مردم در جامعه می شود.