هاتف علیمردانی، کارگردان «کوچه بی نام» در گفتگو با خبرنگار سینمایی «خبرگزاری دانشجو»، اصلی ترین مشکل سینما را فیلمنامه دانست و گفت: به نظرم پاشنه آشیل سینمای ایران فیلمنامه است، حتی برخی از فیلمسازان که بدون فیلمنامه و با سیناپس کار تولید فیلم را شروع می کنند؛ در حالی که فیلمسازان نیاز به تحقیق و پژوهش های زیادی برای خلق یک شخصیت و داستان دارند و باید این مسیر را طی کنند تا شخصیت ها و اتفاقاتی که در فیلم به وجود می آید از صلابت کافی برخوردار باشد؛ چرا که بیننده باید در درجه اول بتواند آن موقعیت و اتفاق را بپذیرد و در گام بعدی با کاراکتر همذات پنداری کند.
وی با بیان اینکه که اصلی ترین مشکل سینمای ما، قبول نداشتن تیب ها وکاراکترهایی است که در فیلم به مخاطب نشان می دهیم، اظهار داشت: باید متخصصین این حرفه به دنبال راه درمان ضعف فیلمنامه نویسی در سینما باشند و برای آن خط مشی را تعیین کنند.
کارگردان «گس» ادامه داد: باید به سمت سینمایی قصه گو اقتباسی قدم برداریم؛ چرا که در گذشته بزرگان سینمایی ما فیلم های خود را بر اساس اقتباس های داستانی می ساختند و فیلم های دهه ۶۰ و۷۰ داریوش مهرجویی از آثار موفق اقتباس ادبیات داستانی به شمار می رود که با استقبال خوب و چشمگیر مخاطب هم مواجه شد.
علیمردانی با بیان اینکه سینمای ایران در ابتدا نیازمند قصه و سوژه های مخصوص با جامعه خودش است تا بتواند در جهت پیشرفت خود گام های موثری بردارد، تصریح کرد: تمامی شخصیت های «کوچه بی نام » را بر اساس مابه ازای بیرونی آنها خلق کردیم و به همین دلیل تک تک این کاراکترها اعم از فرهاد اصلانی، باران کوثری و مخصوصا فرشته صدر عرفایی برای مخاطب آشنا است؛ چرا که این شخصیت ها به نوعی فکر و ذهن مخاطب را تصاحب می کند.
کارگردان «به خاطر پونه» در همین زمینه افزود: تماشاگر این شخصیت ها، در حقیقت دغدغه یا نگاهی که به مسائل دارد را می پذیرد و بر همین اصل «کوچه بی نام» با واکنش های مثبت مخاطب مواجه شده است.
وی به دلایل ضعف فیلمنامه نویس در سینما اشاره کرد و گفت: متاسفانه زمانی که کارگردان می خواهد تک تک صحنه های داخلی و خارجی یک فیلم را در ذهن خودش دکوپاژ کند، برخی مسائل مانند مسائل پشت صحنه، نوع برنامه ریزی، نوع بداهه های فیلم که شامل دیالوگ گفتن بازیگران است و.... باعث می شود که انرژی های مثبت فیلمنامه نویس از بین رفته و تنها به پایان کار فکر کند.
علیمردانی با بیان اینکه کمترین دستمزد را بین عوامل و دست اندرکاران یک فیلم، نویسنده یا فیلمنامه نویس دارد، تصریح کرد: در حالی که معتقدم بالاترین دستمزد را باید داستاننویس یک فیلم دریافت کند؛ چرا که برای کوچک ترین حالات روحی و رفتاری افراد مختلف باید بیاندیشد و در وهله اول خودش بعد شخصیت های داستان را باور داشته باشد و در آخر نیز تمام صحنه ها و اتفاقات ذهنی خود را بدون کوچک ترین تغییری روی کاغذ بیاورد تا بتواند اثری ماندگار وم وفقی را خلق کند.
این کارگردان جوان کشورمان افزود: خوشبختانه فیلمسازان این دوره از جشنواره درگیر مسائلی همچون روشنفکری نشده و سعی کردند که سینمایی را که در حرکت خود پیشرو است، به مخاطب عرضه کنند، در حقیقت در این سینما فرم و محتوا در خدمت همدیگر قرار دارند و مطمئنا این سینما مورد پسند مردم ما قرار می گیرد.
وی در رابطه با انتقادهای صورت گرفته از منتقدین سینما گفت: منتقدین بر اساس قواعد سینما، آثار را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهند؛ ولی وقتی خود در مقام کارگردان قرار می گیرند، فیلمی را می سازند که در گذشته نمونه های مشابه آن را به کثرت مشاهده کردیم. به عبارت دیگر بسیاری از منتقدان، خود فیلم هایی ساخته اند که سرشار از ضعف های متعدد بوده و این مهم نشان دهنده سختی کار فیلمسازی است.
کارگردان «مردن به وقت شهریور » ادامه داد: «پایان باز» در بسیاری از فیلم های شاخص دنیا وجود دارد که معنا و مفهوم خاصی را به مخاطب انتقال می دهد؛ در حالی که در کشور ما منتقدین تمامی فیلم های که شخصیت های آن به سرانجام نرسند را محکوم می کنند، البته پایان بندی بد نیز در فیلم ها وجود دارد، ولی الزاما هر پایان باز اثر سینمایی نباید منفی تلقی شود؛ چرا که در بسیاری از فیلم های برتر دنیا هم این مسئله وجود دارد.
علیمردانی با اشاره به فضای روشنفکر و سیاه نمایی که در برخی از فیلم ها وجود دارد، گفت: خوشبختانه رئیس سازمان سینمایی از به وجود آمدن برخی حواشی و ناهنجاری در جشنواره فیلم فجر جلوگیری کرد و علاوه بر آن، آثاری را که باعث برهم زدن آرامش سینمایی ایران می شد، به جشنواره فیلم فجر راه نیافت تا جشنواره در نهایت صلابت و آرامش به پایان برسد؛ در حقیقت این دوره از جشنواره فیلم فجر، فارغ از نظم و انضباطی که در آن وجود داشت، نقطه مثبتی در کارنامه حجت الله ایوبی تلقی می شود.