به گزارش گروه فرهنگی«خبرگزاری دانشجو» به مناسبت میلاد باسعادت یگانه منجی عالم بشریت ، بقیه الله الاعظم حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف شعری از هادی اصفهان مقدم یه مخاطبان و منتظران حضرتش می گردد.
دلم قربانی دردی است درمانش نمی آید
هوای عاشقی دارد ولی یارش نمی آید
گذشت این عمر و رفت از دست پنهانی
نمی دانم چرا معبود دلدارش نمی آید
تمام عمرمی خواندم دعای حضرتش را من
چرا آن ند به ها امروز بر کارش نمی آید
گمان کردم که باخواندن رهی را باز بنمودم
ولی این دل عیان کرده که درراهش نمی آید
صفای عاشقی دیدم ز گرمای وجودش من
من آن ابری فزون کردم که انوارش نمی آید
کجا گردم که از کویش بشسند بررخم گردی؟
چنین گردی ، خدا داند ز دربارش نمی آید
شنیدی صوت قرآنش سخن از یار می گوید؟
چرا بر جسم و جان من ز گفتارش نمی آید؟
اگریعقوب(ع)با پیراهن یوسف(ع)مصفا گشت
نمی بیند چو یعقوبی ، که اسرارش نمی آید
کجا ای مردمان آماده یاری آن یاریم؟
زبان هر لحظه می گوید ، دلا جانش نمی آید
اگر باشد برای ما ردای آبرومندان
ز آن سرها بود جانا که از دارش نمی آید
اگر قدری در این دنیا به قدر ارزنی داریم
زاین سید علی(مدظله)باشدکه جزراهش نمی آید
شود هادی به قربانت که نائب بر همان یاری
کسی جز یوسف زهرا(عج)به پندارش نمی آید