به گزارش گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»، در طول سال، روزهایی می رسد که به اسامی و عناوین مختلف عرصه حضور اجتماعی و کنشگری عامه مردم در بعد فرهنگی اجتماعی است، بدین معنا که مردم در این روزهای خاص و ویژه در اجتماعی هماهنگ تصویری خاص را نقش می دهند.
نماز عیدسعید فطر، راهپیمایی 22 بهمن، روز جهانی قدس و بسیاری از این برنامه ها همه زمینه هایی هستند که چشم شاهد حضور هزاران نه، بلکه میلیونی مردم است. اجتماعی که با هدفی خاص و مشترک عده زیادی را گرد هم می آورد و خلق این تصاویر نشان می دهد که آحاد این جامعه همان ها هستند که در جامعه جهانی به عنوان نظام جمهوری اسلامی شناخه شده اند.
اما در این میان سوالی به ذهن متبادر می شود اینکه گاهی تصور براین است که قشر غیر مذهبی با ظواهر و رفتارهای متعارض و متناقض با هنجارهای اجتماعی و مذهبی، در جامعه رو به کثرت است اما اجتماعاتی از جمله نماز عید فطر خلاف این موضوع را نشان می دهد. اما به راستی چه دلیلی سبب می شود چنین تصوری قوت بگیرد؟
زندگی دوزیستی آفت جامعه اسلامی
حجت الاسلام حسن غفاری فر در این خصوص می گوید: آنچه در عرصه کنشگری اجتماعی از سوی مردم رخ می دهد باید در ظرف مکانی و زمانی خودش مورد بررسی قرار گیرد، بدان معنا که اقشار مردم در شرایط مختلف رفتارهای متفاوتی دارد.
این کارشناس جامعه شناسی معتقد است مردم در فعالیت های اجتماعی در سه دسته جای می گیرند؛ نخست مردم معتقد و مذهبی هستند که اکثریت جامعه را به خود اختصاص می دهند. این دسته از جامعه در پوشش، پیرایش و رفتار خود مقید به حفظ حریم های دینی و شرعی هستند؛ دسته دوم را گروهی تشکیل می دهند که در اصطلاح نوع زندگی دوزیستی را برای خود برگزیده اند بدان معنا که بسته به محیطی که در آن قرار می گیرند سبک زندگی خود را در ظواهر و رفتار خود تغییر می دهند؛ دسته سوم هم که اقلیت جامعه را تشکیل می دهند کسانی هستند که در پوشش، پیرایش و رفتار خود هیچ تقید و محودیتی قائل نیستند.
وی در ادامه می گوید: در اجتماعاتی مثل نماز باشکوه عید فطر و یا راهپیمایی 22 بهمن و روز جهانی قدس و اجتماعاتی از این دست طبیعی است که اکثریت مردم را در تمام کشور در صحنه حاضر می بینیم و این از آن جهت است که مردم معتقد و متدین و مذهبی برای مکان ها و زمان هایی که حضور پیدا می کنند دلیل دارند.
به گفته حجت الاسلام غفاری فر، افرادی که شامل دسته سوم بودند از آن جهت در جامعه پررنگ تر دیده می شوند که خلاف جهت دیگران حرکت می کنند و چون در اقلیت هستند به چشم می آیند.
وی پرسه زدن های بی هدف در خیابان ها و برخی محیط های خاص را عامل پررنگ جلوه دادن حضور افراد غیر مذهبی و دسته سوم در جامعه می داند ومی افزاید: همیشه لکه سیاه روی پیراهن سفید مشخص تر است همین موضوع درباره افراد با مظاهر مذهبی ضعیف تر هم در جامعه بیشتر جلوه دارند.
به اعتقاد این کارشناس جامعه شناسی فرهنگ مهاجم و سستی در برابر مذهب و اعتقادات سبب شده تا سبک زندگی دوزیستی در زندگی برخی افراد رخنه کند و ترویج یابد و این همان خطری است که مسئولان باید در این زمینه احساس مسئولیت کنند، چرا که غالب جامعه ایران مذهبی هستند اما با ترویج بی تفاوتی سبب می شود این سبک زندگی رواج یابد و در نتیجه آن دسته سوم هم بیشتر می توانند در جامعه بروز و ظهور پیدا کنند.
وی با تاکید براینکه سبک زندگی دوزیستی علاوه براینکه سبب بی تفاوتی انسان به برخی بی قیدی ها می شود از دیگر سو سبب می شود افراد در برابر برای اعمال خود احساس مسئولیت نکنند در ادامه می گوید: حجاب یکی از مسائلی است که بیشتر خود را در جامعه و ظاهر افراد نمایان می کند ولی عفاف مسئله بالاتری است که باید در جهت حفظ ان کوشید.
حجت الاسلام غفاری فر تصریح می کند: عفاف فراتر از حجاب و پوشش است، عفاف در تمام مظاهر دینی در عمل، رفتار و گفتار ما باید همواره مورد توجه باشد چرا که با حفظ عفاف انسان ها می توانند بسیاری از چالش هایی که در زندگی دارند را مدیریت کنند.
برای توضیح بیشتر این موضوع لازم است که تفاوت میان حجاب به عنوان حریم ظاهری و عفاف مشخص شود.
تفاوت میان حجاب و عفاف
دو واژه حجاب و عفاف در اصل معنای منع و امتناع مشترک اند. تفاوتی که بین منع و بازداری حجاب و عفت است، تفاوت بین ظاهر و باطن است؛ یعنی منع و بازداری در حجاب مربوط به ظاهر است، ولی منع و بازداری در عفت، مربوط به باطن و درون است؛ چون عفت یک حالت درونی است، ولی با توجه به این که تأثیر ظاهر بر باطن و تأثیر باطن بر ظاهر، یکی از ویژگی های عمومی انسان است، بنابراین بین حجاب و پوشش ظاهری و عفت و بازداری باطنی انسان، تأثیر و تأثر متقابل است. بدین ترتیب که هر چه حجاب و پوشش ظاهری بیش تر و بهتر باشد، این نوع حجاب در تقویت و پرورش روحیه باطنی و درونی عفت، تأثیر بیش تری دارد و بالعکس هر چه عفت درونی و باطنی بیش تر باشد باعث حجاب و پوشش ظاهری بیشتر و بهتر در مواجهه با نامحرم می گردد.
برای شناخت ابتدایی هر مفهوم در هر زبان با مراجعه به کتب لغتنامه می توان به معنای قابل درک و فهم آن موضوع در هر زبان پی برد در همین راستا عفّت و عفاف در صفحه 618 جلد دوم ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن به معنی حاصل شدن حالتى براى نفس و جان آدمى كه به وسیله آن از غلبه و تسلّط شهوت جلوگیرى میشود و مُتَعَفِّف: كسى است كه چنان حالتى از عفّت را در اثر تمرین و زحمت حاصل مىكند؛ و اصلش بسنده كردن در گرفتن چیز اندك است كه در حكم ته مانده شیر در پستان است. و اسْتِعْفَاف: طلب عفّت و پاكدامنى و باز ایستادن از حرام است.
در کتاب التحقیق فی کلمات القرآن الکریم نیز حفظ نفس از تمایلات و شهوات نفسانی است همان گونه که تقوی حفظ نفس از ارتکاب به محرمات، خلاف و عصیان، نیز معنا شده است.
همان گونه که مشاهده می شود به رغم معنای الکن و ناقص جاافتاده از عفّت و عفاف در میان عامه (امروزه در جامعه عفاف و عفت در معنای پوشش مخصوصا چادر و آن هم مختص زنان فهم می گردد.)، بار معنایی و عمق آن از ثقالت و وزانت خاصی برخوردار است.
بنابراین عفاف نه به معنای پوشش ظاهری بلکه به معنای حالتی نفسانی است که از غلبه و تسلط شهوت و تمایل نفسانی جلوگیری می کند و این امر نتیجه ای جز عدم ارتکاب به گناه و خطا را در بر نخواهد داشت. نکته ی قابل تأمل آن است چنین حالتی که استمرار آن صورت «ملکه» را در درون انسان در پی خواهد داشت، جنسیت نداشته و هم در مورد زنان و هم مردان صدقیت پیدا می کند.
برپایه این تعارف می توان به این نتیجه رسید که در یک جامعه دینی آنچه سبب می شود علاوه بر ظواهر باطن آن جامعه معرف دینی بودن آن جامعه باشد حفظ عفاف است که معنایی فراتر و عمیق تر از حجاب و پوشش بر اساس اعتقادات را در برمی گیرد. عفاف در جامعه مسئولیتی در افراد ایجاد می کند که براساس آن فرد فرصت بروز ظهور افراد بی قید و بی تفاوت به اصول مذهبی را در جامعه کمرنگ تر می کند و همه افراد را در حفظ اصول و ارزش ها مسئولیت پذیرتر می کند.
داداش چی چی زدی ؟؟؟؟شنیده بودم ادم توهم بزنه خیلی چیزا رو جور دیگه میبینه اما نه اینقدر!!! 5 میلیون ؟!!! نکنه وقتی داشتی میشمردی با انگشتات حساب کردی ؟؟؟؟؟!
أجرکم عندالله
البته اینم یک نظر هست ولی باید با تحقیق و آمارگیری به نتیجه رسید.من به نظرم این تئوری خیلی درست نیست چون یک نوع ریا محسوب میشه و طبیعت خیلی از افراد اینگونه نیست.
به نظرم اونی که توی خیابون توی چشم هست کسانی هستند که ذاتا خیابان مترکن هستند و جماعت مذهبی ما معمولا اهل خیابون مترکردن نیستند و مگر برای رفع حاجت بیرون می آیند.جماعت خیابان مترکن معمولا درخیابانها اوقات خودشون رو صرف میکنندو جماعت مذهبی ما بیشتر در پوشش هستند.
متاسفانه خیلی از مذهبی ها برای تفریحاتشون کمتر توی جامعه ظاهر میشن...
"عفت" را "رهبانیت" ترجمه کنیم این مشکلات خواهد بود و بر آن افزوده هم خواهد شد
ازدواج جوانان (دائم و موقت) باعث حفظ عفت و غیرت در جوانان می شود
چه ربطی به ازدواج داره آخه؟؟؟اینا غرب زدن!!!!!!خواهشا یکم فکر کنم!!!!!علت زیاد شدن طلاق بدحجابیه نه زیادشدن طلاق علت بدحجابیه!!!!!برو یه چندتا کتاب روانشناسی بخون اون موقع درک میکنی چی میگم!!!!!اکثرشون مشکل کمبود اعتماد به نفس دارن!!!
اما جالبه چند وقت پیشا اتفاقا یک کارشناس همینو میگفت میگفت بی حجاب ها بیشتر از با حجاب ها نیستند منتها علت این است که بی حجاب ها ترددزیادی در خیابانها دارند ولی خوب بانوان محجه خیلی بیرون نمی آیند ولی در مثلا عاشورا می بینیم که تعداد بانوان بد حجاب (حالا به اصطلاح ما) خیلی کمترند.
گناه آشکار باعث میشه بقیه هم جرات گناه کردن پیدا کنن!!!!!!!!!متوجه ای؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
به نظرت اول چند نفر بدحجاب بودن؟؟؟؟چرا الان بیشتر شدن؟؟؟؟
باطن ما به خود ما مربوطه ولی ظاهر ما به همه،یه بدحجاب میتونه چندتا جوونو گمراه کنه!!!یه سرچ بزن ببین آمار تجاوز چجوریه؟؟؟ چرا تجاوز زیاد شده؟؟دلیلش همینه طرف دختره رو میبینه تحریک میشه شهوت بر فکرش مسلط میشه اون موقع میره تجاوز میکنه دزدی میکنه آدم میکشه!!!!!!!!!
ظاهر ما در این دنیا مهم تراز باطنه، در آخرت باطن و ظاهر ما به کار میاد!!!!در ضمن میشه ظاهر و باطن تاثیر مستقیم بر هم دارن
این هم اضافه کنید که تا صحبت از حقوق شهروندی میشه بعضاضاً در جامعه حق رو الان به همین قشر اقلیت هنجار شکن میدن.
چـــــــــرا
قابل توجه اونایی که بیکار نشستن و هیچ اقدامی نمیکنن
اگه تو یه محل یه جوووووووون معتاد شد اول تقصیر مومن محله اس
بله کاملا درسته وقتی موووووووووووومن منفعل باشه و اون تحرک حسینی رو نداشته باشه میشه این
هر وقت کامل فهمیده نشه اینجور میشه دین ضبط و بسط پیدا میکنه تو چند تا چیز محدود
گردن همه مون گیره