به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، برنامه مدیریت بحران آب برای کشور ایران که دارای اقلیم خشک تا نیمه خشک است از اهمیت ویژهای برخوردار است. آب گنجینه مشترک میان انسانهاست که باید به نحوی آن را مدیریت کرد تا به نسلهای بعدی سپرده شود و اهمیت آن تا جایی است که آب یکی از بزرگترین چالشهای بشـریت به حساب آمده و نبود آن سرمنشـأ بسیاری از تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و حتی مناقشات مهم جهـان است.
با توجه به اهمیت این مسئله خبرگزاری اسپوتنیک موضوع بحران آب در ایران و چگونگی مدیریت منابع آبی را با سید مختار هاشمی دکترای منابع آب از دانشگاه نیوکاسل انگلستان، پژوهشگر انستیتو پژوهش نیوکاسل انگلستان و استاد مدعو دانشگاه کردستان مطرح کرد که ادامه این گفتگو ارائه میشود:
مدیریت پایدار منابع آب و خاک مسئله مدیریت پایدار منابع آب و خاک از مسائل فوق العاده حساس و لازم الاجراست که متاسفانه به دلیل بی کفایتی نهادی و اشکلات سازمانی مشکلاتی را در سرتاسر دنیا ازجمله ایران بوجود آورده است.
برای حل مشکلات موجود لازم است تا از رویکرد فنی مطلق به رویکرد فنی اجتماعی یا در اصطلاح «socio technical» تغییر موضع شود که این امر خود نیازمند تغییر پارادیم مدیریت یکپارچه منابع آب است که خالی از برخی مشکلات نیست.
یکی از انتقادات وارد بر مدیریت یکپارچه منابع تمرکز بیش از اندازه بر منابع آب «آبی رنگ» در چرخه آب است. در حالیکه در این چرخه توجه به منابع «آب سبز» یا همان بارشهای آسمانی که در خاک نفوذ کرده و توسط گیاهان جذب و تبخیر میشود و همچنین «آب خاکستری» که در روند تولید، مانند استفاده از کودهای شیمیایی و آفتکشها در کشاورزی و به شیوههای دیگر در صنعت آلوده میشود نیز لازم است.
انقلاب سبز از سال 1340 به بعد در دنیا و ایران شاهد انقلاب خاکستری یا تلاش برای استفاده از روشهای آبیاری نوین هستیم. اکنون بیشتر سیاستها متمرکز بر مهار نمودن آبهای آبی مانند استخراج آبهای زیرزمینی است، اما باعث شده تا بیش از 70 درصد از آبخانه ها در ایران بحرانی ممنوعه به شمار بیایند.
برای اجرای مدیریت یکپارچه منابع آب باید چندیدن چالش جدی را در نظر بگیریم. از جمله اینکه سیستم مدیریت آب چگونه با مجموعه زیر سیستمها مانند مجموعه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و… تداخل دارد، و چگونه لایه های تصمیم گیری با یکدیگر در ارتباط بوده و سازوکاری را برای اجماع و مدیریت مشارکتی در اختیار داشته باشیم. بر اساس تحقیق و مطالعاتی که در دو دهه قبل انجام شده باید بگویم که بی شک ضرورت تغییر در کل پارادایم گریز ناپذیر است.
ما باید کل چرخه آب را در نظر گرفته و نیاز آبی گیاهان را بخوبی بشناسیم، چگونگی تعرق و تبخیر و یا الگوی کشت را بشناسیم. علاوه بر آن باید موضوع تجارت آب مجازی(میزان آبی که برای تولید یک محصول در صنعت یا کشاورزی مصرف میشود) را به عنوان یک ابزار سیاستی برای کشورهایی که خصوصیات آب و هوایی خشک دارند را در نظر بگیریم. به عنوان مثال خیلی از منابع آب ایران برای تولید هندوانه در کشورهای عربی صادر می گردد که آب زیاد و پرهزینه ای را مصرف میکنند، اما بازدهی آن حتی از نظر اقتصادی نسبت به سرمایه گذاری که انجام شده، کافی نیست.
ما باید مدیریت آب را با مدیریت کاربری اراضی تلفیق نماییم، چون هر تغییر در کاربری ارضی باعث می گردد تا مدیریت آب تحت تاثیر قرار بگیرد. از سویی در تصمیم گیریها باید بر سیاست تاکید بیشتری شود، چراکه سیاست بر جامعه، فرهنگ و باور مردم تاکید دارد. اینکه بر سیاست تاکید نماییم علتش در آن است که المانهای سازمانی خارج از مرز ایدئولوژی می توانند نفوذ نمایند، چون بازیگرانی داریم که خارج از حوزه جغرافیایی ما تصمیم می گیرند، فرض کنید که من در سنندج هستم اما افرادی از تهران برای ما تصمیم می گیرند. بنابراین می بینیم که مرز ایدئولوژی با مرز ژئوپلتیک تفاوت دارد. بر باورها و فرهنگ مردم تاکید دارم، چون اگر در پی تغییرات بنیادی کاهش مصرف هستیم این امر به جز تغییر فرهنگ مردم حاصل نمی گردد. آداب و رسوم و سیستم دانش نهادهای سنتی را می توان مبتنی بر جامعه محلی مدیریت نمود و اخلاقیات نیز تاثیر بسزایی در چگونگی تصمیم گیری دارد.
طرح نامطمئن باروری ابرها زمانیکه مشاور طرح بین المللی حفاظت از تالابها بودم، در جلسات مدیریتی همواره طرح بارورسازی ابرها در کنار پیشنهاداتی از قبیل استفاده از آبهای غیر متعارف، بهره برداری از آبهای فسیل و شیرین کننده ها دائما به عنوان یک طرح مدیریتی و استراتژیک مطرح می گشت. استانهایی که شامل طرح بارورسازی ابرها می گردد بیشتر در مناطق کویری قرار گرفته اند، اما آذربایجان شرقی و غربی هم در میان هشت استان کویری مشاهده می شود. ضمن اینکه خاطر نشان می کنم، اقدام فوق نیز یکی از گزینه های عادی است که کشورها در چارچوب برنامه های مطالعاتی خود بارورسازی ابرها را نیز بررسی نمایند و اتفاقا اولین قرارداد بین المللی ایران نیز با کشور روسیه انجام گرفت و از هواپیماهای روسیه استفاده شد.
اکنون مرکز ملی تحقیقات و مطالعات باروری ابرها در یزد فعالیت دارد، اما متاسفانه تاکنون گزارشی در خصوص نتیجه دار بودن این اقدامات دریافت نکرده ایم. اگرچه نباید فراموش کنیم که به هر حال این طرح مطالعاتی و تحقیقاتی است که ایران نیز نباید از سایر کشورهای همسایه مثل ترکیه و روسیه که مطالعاتی را انجام می دهند، عقب بمانیم.
بارور سازی یک اقدام بسیار پرهزینه است که اجرای آن صرفه اقتصادی ندارد. ضمنا من در برخی محافل شنیده ام که برخی از کشورهای همسایه درصدد سرقت ابرهای باران زای ایران هستند و یا ابرها را قبل از رسیدن به ایران تخلیه می کنند، اما با بارورسازی ابرها نیز هنوز حتی افزایش 10 درصدی در میزان بارندگی گزارش نشده است.