گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو در آستانه «قیام گوهرشاد» در گفتگو با سمیرا خطیب زاده، نویسنده و پژوهشگر به بررسی زوایای پنهان فعالیت های اپوزیسیون در خصوص مسئله «حجاب» پرداخته است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری دانشجو، پوشش ویژگی و خصوصیتی اس که در بین ایرنیان قبل از اسلام نیز وجود داشته است. اما رفته رفته با نفوذ فرهنگ غرب در بین حکومتهای دست نشانده شاهد مقابله و مبارزه با پوشش و حجاب هستیم که در دوران پهلوی نیز به اوج خود رسید. نکتهای که در اینجا وجود دارد حمایت و ایستادگی مردم در برابر نفوذ بیگانگان است. حال در این خصوص دکتر سمیرا خطیب زاده، نویسنده آثاری چون «سرسپرده» و«قصه ی شهرزاد» و پژوهشگر حوزه رسانه به خبرنگار فرهنگی خبرگزاری دانشجو گفت: همان طور که اشاره شد، تصور عموم مردم این است که گویا موضوع حجاب با ورود اسلام به کشور ما عمومیت پیدا کرد، اما واقعیتهای تاریخی چیزی بر خلاف این مسئله را میگوید و نشان میدهد. بر اساس آثار به جا مانده، پوشش از زمانهای بسیار دور مانند اشکانیان، ساسانیان و هخامنشیان وجود داشته است و آن گونه که مشاهده شده، فرهنگ چندین هزار ساله ایران بسیار زیاد به مسئله عفاف و حجاب اهیمت میداده به طوری که زنان دربار پادشاهان بیشتر به پوشش خود و پوشیدگی میپرداختند و این زنان سطح بالای جامعه، حجاب را برای خودشان مزیت بزرگی میدانستند. نقش نگارهایی که از پوشش زنان ان دوران موجود است حاکی از پوشیدگی فراوان آنها است به طور نمونه دیوارنگارههای زمان تخت جمشید تصویرهای زنان را با پوشش بسیار مناسب نشان میدهد در حالی که در آن دوران دین اسلام اصلا وجود خارجی نداشت و حتی بحثهای تاریخ شناسی هم نشان میدهد، دلیل اینکه پلههای تخت جمشید بسیار کوتاه ساخته شده این است که زنان درباری هرگاه میخواهند این پله هار را بالا و پایین بروند نیاز به جابجایی زیاد پا نداشته باشند و حتی ساق پای آنها نیز مشخص نشود. همه این موارد نشان میدهد که علاوه بر اینکه حجاب جزء لاینفک دین ما است از پیشنیه تاریخی نیز برخوردار بوده و از ابتدا وجود داشته است. اما در دوره پهلوی که اینکه تلاش میکردند خود را با اصل و نسب جلوه دهند علیه پوشش و حجاب زنان قیان کردند! بله همین طور است. در زمان پهلوی این مسله به صورتی شد که حکومت خواست پوشش و حجاب را حذف کند، اما نتوانست. پهلویها میخواستند چادر که نماد اصلی حجاب را حذف کند تا زنان نتوانند بر اساس شخصیت و شاخصههای علمی و فرهنگی خود در جامعه حاضر شوند، اما خانمهای آن دوره به شدت با این مسئله مخالفت و مقاومت کردند و حتی شاهدیم که زنان هستیم که در آن دوران سخت از منزل خود مدتها خارج نشدند، اما حاضر نشدند حجاب خود را کنا ر بگذارند. واقعه گوهرشاد هم که ۲۱ تیر ماه اتفاق افتاد و از آن به عنوان روزه عفاف و حجاب یاد میکنیم، در واقع یادآور حادثهای است که در آن بسیاری از زنان و مردان باغیرت ایرانی در گوهرشاد به خاک و خون کشیده شدند، اما دست از ارزشهای خود نکشیدند. پس از انقلاب اسلامی هجمههای بسیاری از نظر فرهنگی و اجتماعی بر ایران وارد شد که در این جنگ فرهنگی، بر روی عفاف زدایی سرمایه گذاری فراوانی شده است. ایا دشمن در این حوزه توفیقاتی داشته است و اینکه دشمن در پشت پرده این مسئله به دنبال چه توفیقاتی است؟ همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی فصل جدیدی مقابل زنان ایرانی گشوده شد. فصلی که نشان داد خانمهای محجبه نه تنها میتوانند با حجاب وارد جامعه بشوند بلکه میتوانند نقش اساسی در جامعه داشته باشند. در بسیاری از زمانهای حساس انقلاب اسلامی ما شاهد ظهور و بروز زنان مهمی مثل خانم دباغ هستیم که در بدترین شرایط مقاومت کردند. افرادی همچون خانم دباغ با حجاب در عرصههای علمی، اجتماعی، ورزشی حضور پیدا کردند و از این طریق ثابت کردند که میتوان هم زن و هم عفیف و محجبه بود و هم اینکه در جامعه نقش اجتماعی مهم داشت. این مسئله و حضور گسترده زنان عفیفه ایرانی در مسئولیتهای مهم و مختلف به مذاق بسیاری از مخالفان حجاب و عفاف خوش نیامد که میتوان گفت: در راس انها استکبار جهانی است. زیرا تمایل این کشورها در این است که زن را به عنوان کالا معرفی کنند. از این رو تلاشهایی بر علیه زن ایرانی صورت گرفت که بیشتر آن در جبهه فرهنگی بود.
این تلاشها اغلب با چه ابزاری انجام شد، یعنی اینکه دشمن برای رسیدن به اهداف خود چه ابزار و امکاناتی را در اختیار گرفت؟ بنده ابزار مهم این تلاشها را رسانهها میدانم. در حال حاضر و در راستای خدمت به جبهه جنگ فرهنگی دشمن، شبکههای ماهوارهای قارچی مانند در کشور ما در انواع حوزههای و زمینهها فعالیت میکنند به گونهای که ما اکنون ۲۷۰ شبکه ماهواره داریم که ۱۳ مورد از اینها فقط مخصوص تولید سریال و فیلم است. این شبکههای متعدد با محتوای فاسد، به صورت ۲۴ ساعته برای زنان ایرانی تولید محتوا میکنند و آنچه مسلم است اینکه این تولیدات رایگان و متنوع از سر دلسوز برای زنان ایرانی نیست بلکه هدف زن و سبک زندگی زنان هدف است تا از این طریق عفت زن ایرانی را از بین ببرند و انواع رابطهها را عادی جلوه دهند. ابتدا الگوهای مورد نظر خود را از طریق این سریالها ارائه میدهند و بعد از آن شاهد حضور مد لباسهای موجود در آن سریال هال در کف جامعه هستیم. یک سلسله اقدام به هم پیوسته که در جهت تغییر سبک زندگی ارائه و بعضا نیز با استقبال زنان روبه رو میشود. البته غیر از این ابزار و سلسله اقدام، هر ساله در کشور شاهد سناریوی جدید در زمینه عفت زدایی و حجاب زدایی هستیم. سیستم رسانهای دشمن هر سال با سناریوی جدیدی در زمینه بی عفتی وارد شده و برای جامعه مخاطب خود ارائه برنامه میکند. به طور نمونه در بهمن ۱۳۹۲ شاهد اولین توهین آشکار خبرنگار معلوم الحال خارج نشین (سیح علینژاد) به خانمهای مومن ایرانی هستیم که او بااین موضوع که خانمهای ایرانی با اجبار حجاب دارند، با حمایت بی بی سی و رادیو فردا و دیگر دستگاههای ضدانقلاب جملات توهین امیزی را در این زمینه گفت؛ و بحث کمپین آزادیهای یواشکی را رقم زد. پس از آن شبکه رسانهای دشمن بحث چهارشنبههای سفید را مطرح و یک فراخوان عمومی برای کشف حجاب داد. با این محور که مسئله ما بحث کرامت زن است که زن باید بدون حجاب با کرامت باشد، در صورتی که اینها شعارهایی با ظاهر زیبا و باطن خبیث است و میخواهد نافرمانی مدنی را در میان زنان ما جا بیاندازند. البته بعدا نیز مشخص شد که اغلب افرادی که از چهارشنبههای سفید استقبال کرده اند، بهاییها بوده اند. بله. موضوع دختران خیابان انقلاب هم در راستای همین سناریو بود. همین طور است. پس از چهارشنبههای سفید، مسئله دختران خیابان انقلاب را طرح کردند. این افراد نیز بعد از دستگیرشان علنا اعلام کردند که از خارج از کشور پول میگرفتند. در این حوزه نیز خوشبختانه دختران انقلابی ما مشت محکمی به سناریو به اینها زدند. این سناریوها اغلب در اول سال تشکیل میشود و نزدیک به هفته عفاف و حجاب پررنگتر میشود.
سناریو امسال چه بود؟ دشمن تلاش کرد تا افراد محجبه با افراد بی حجاب و یا شل حجابها را در مقابل یکدیگر قرار دهد. به طور نمونه میتوان به مسئله بانوی آمر به معروف در گیلان اشاره کرد که به نونهال همراه این بانو بود نیز رحم نکردند و یا مسئلهای که در رابطه با راننده اسنپ به وجود آوردند. بحث دانشگاه تهران علیه حجاب نیز در همین راستا بود که فراخوانی در این باره منتشر شد و شاهد بودیم که در آن تجمع به خانمهای محجبه حمله شد و مورد ضرب و شتم قرار گرفتند. تقابل زنان اجتماع، سناریوهای ۹۸ است. البته خوشبختانه مردم همواره نشان داده اند که فریب این دست از مسائل را نمیخورند و نقشه آنها را نقش بر آب میکنند. اخیرا هم یک سری نوجوان دهه ۸۰ سرود تاثیرگذار دم خروس را سرودند و بسیار نیز مورد استقبال و توجه قرار گرفت. این سرود در حالی ضدانقلاب و سرسپردگان غرب را خطالب قرار میداد که تاکید میکرد بر خلاف تمام دلارهایی که از ان طرف آب میگیری و همه ساپورتهایی که میشوی به کوری چشم تو ما معتقد به حجاب هستیم. اتفاقا این ویدئو با واکنش انفعالی خانم علینژاد هم مواجه شد. آنچه اثبات شده است اینکه ضد انقلاب با این سناریو چینیها، قصد سیاسی کردن مسئله عفاف و حجاب را دارد و میخواهد با بهره برداری از این موضع از آب گل آلود ماهی خود را بگیرد.
بستریهایی مثل اینستاگرام در اختیار اینها هست که متاسفانه از داخل هم حمایت میشود نظرتان در این باره چیست؟ متاسفانه باید بگویم که فضای مجازی ما کاملا یک فضای یله و رها شده است. بنده به عنوان یک کارشناس رسانه میگویم که در دموکراسیترین کشورهای اروپایی هم فضای مجازی برای خودش قوانین دارد و به این راحتی هر محتوایی برای هرسنی در فضای مجازی قرار نمیگیرد. به طور مثال ما میبینیم در کشوری مثل انگلیس، اینستاگرام محدودیت سنی دارد و سنین پایین اجازه ثبت نام در آن را ندارد، بسیاری از کشورهای دیگر غربی هم اینگونه است، اما متاسفانه در کشور ما علیرغم تمام پیشنه اسلامی که داریم مسئولین رسانه و فضای مجازی و ارتباطات هیچ اهتمامی به این مسئله ندارند که در این فضا به یک نوجوان معصوم چه محتوایی داداه میشود و چرا باید این محتواها آزادانه در دسترس اقشار مختلف جامعه ما باشد. محتواهای مروج بی اخلاقی که برای یک فرد بزرگ سال متاهل هم مشکلات به وجود میآورد، چه برسد به یک نوجوان. همچنین شاهدیم که پیجهای افراد ضد انقلاب، علنا مصالح نظام ما را نشانه گرفته و باز و در دسترس است و به راحتی فعالیت میکنند، هر محتوایی را هم که صلاح میدانند انتشار میدهند. به همین دلیل من به عنوان کسی که در این زمینه فعالیت میکند از مسئولین میخواهم، بحث پاکسازی فضای مجازی و اینترنت پاک را مد نظر قرار دهند و به طور جدی پاسخگوی مطالبات مردم در این خصوص باشند.
در زمینه بحث عدم کنترل و پایش فضای مجازی و رسانه ای، به نظر میرسد که رفتارهایی نیز عامدانه رخ میدهد. به طور نمونه شاهدیم که در بزنگاههای حساس کشور و در مواقع کم کاری دولت مردان، موضوعات ضد فرهنگی مطرح و در این رابطه یک دو قطبی و دوگانه سازی اتفاق میافتد. به طور نمونه حجاب و ضدحجاب و یا فیلترینگ و ضد فیلترینگ. درگیری تهارنپارس نیز نمونه اخیر آن است که برخی از نمایندگان و دولتیها بر روی آن موج سواری کردند و احساس شد که یک اقتدار شکنی از پلیس نیز در این زمینه وجود دارد. نظر شما در این خصوص چیست و تا چه میزان این دوگانه سازی را عامدانه میدانید؟ بنده هم با نظر شما موافق هستم. اصولا آنچه پیداست، تغییر مطالبات مردم از حوزههای اساسی به حوزههای حاشیهای است یعنی اینکه احساس میشود، وقتی که مسئولین نمیتوانند مطالبه مردم در موضوعهای حیاتی کشور مثل رونق تولید و مسائل اقتصادی را پاسخگو باشند، یکدفعه شاهدیم یک موضوع کاملا حاشیهای وارد رسانهها و شبکههای مجازی میشود. در این مواقع مسائل حاشیهای پرنگتر از متن میشود تا آن مسئله اصلی فراموش شود. البته این نکته را هم باید بگوییم که زمانی از رهبر معظم انقلاب سوال میکنند چرا حجاب و عفاف مسئله سیاسی شده است ایشان میگویند حتی اگر ما نخواهیم آن را سیاسی کنیم، دشمن تلاش میکند آن را سیاسی کند. دیدم که حتی عدهای برای در زمان رای گیری انتخابات هم از این موضوع استفاده میکنند تا حجاب را سیاسی کنند و یکسری چهرها را مخدوش کنند و عدهای را به خود جذب کنند. زمانی که مردم ما باید ذهنشان را بر روی برجام و افای تی اف متمرکز کنند، مسائل دیگری را مطرح میکنند. به طور نمونه کلیپی پخش میشود که اگر خانمهای با حجاب را دیدید با انها چگونه برخورد کنید و چه عملی انجام دهید و بر روی این موضوع به طور گسترده مانور رسانهای انجام میشود. بنده در اینجا از همه مردم مومن ایران چه زنان و دختران و چه مردان جامعه میخواهم به مسائل با بصیرت نگاه کنند و هدف این سناریوها را کشف کنند و نگذراند دشمن مقاصد پلید خودش را پیش ببرد.