به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری دانشجو، این روزها بیشتر کشورهای دنیا درگیر ویروس کرونا هستند. این بیماری، نگرانیهایی را به وجود آورده و متخصصان به افراد توصیه میکنند تا حد امکان در خانه بمانند. با اینکه چنین کاری خطر ابتلا را کاهش میدهد، اما ماندن در خانه آن هم برای مدت طولانی خودش مشکل دیگری است که به آسانی نمیتوان از آن گذشت. گاهی شرایطی پیش میآید که مجبور میشویم تا در خانه بمانیم و در چنین مواقعی معمولا کلافه میشویم. بعضی افراد وقت گرانبهای خود را به خواب یا چرخیدن در شبکههای اجتماعی میگذرانند. شاید ظهور کرونا در عید نوروز با وجود مشکلاتش، بهانه خوبی باشد تا یاد بگیریم چه کارهایی را میتوان در خانه انجام داد و چطور میشود همه چیز را تا جای ممکن روی روال نگه داشت. میتوانید یک سریال و یا یک فیلم خوب برای تماشا پیدا کنید و یا به جای ترس از کرونا در عید با کتاب خواندن آشتی کنید. با دیدن مستندهای جذاب میتوانید گذشت زمان را آسانتر کنید و یا برای سلامتی جسم و روح ورزش کنید. ما در گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، هر روز سعی میکنیم با پیشنهاد کتاب و فیلم، گذشت این روزها را برای شما آسانتر کنیم.
کتاب "من او"
ویژگی بارز منِ او، مانند سایر رمانهای رضا امیرخانی، قصه است. بی تردید برای اینکه نویسنده بتواند مخاطب را جذب کند، کتابش باید به خوبی قصه بگوید و تمایل انسان به قصه شنیدن را که هزاران سال است با اوست، بتواند اقناع کند. امیرخانی راه و رسم قصه گفتن را به خوبی میداند. میداند از کجا شروع کند، چگونه مخاطب را با شخصیتهایش آشنا کند، چطور بدون اینکه بخواهد از آنها قهرمان بسازد، خواننده را مجذوبشان کند.
منِ او، قصه ماجرایی است عاشقانه از فرزند یکی از خانوادههای اصیل و قدیمی تهرانِ دهه 1310-1320 خورشیدی. عشق فرزند خانوادهای ثروتمند، خانواده فتاح، به دختر خانوادهای که خدمتکاری این خانواده را میکنند. در اینجا نکته مهم این است که نگاه شخصیت اول داستان و کسی که او را تربیت کرده، ناشی از نگاه امیرخانی به اخلاق، بسیار انسانی است. امیرخانی باز هم نشان میدهد که ارزش انسان، خواه ثروتمند مثل خانواده فتاح، یا مثل خانواده اسکندر، از نظر سطح مالی نسبتا فقیر، به انسانیت اوست و نه میزان ثروتش و این باور را امیرخانی نه در قالب کلمات و عبارات مستقیم که در رفتار و رویه خانواده فتاح به خواننده منتقل میکند.
گفتنی است، داستان منِ او، در عین حال که تم اصلیاش عاشقانه است، به موارد دیگری نیز در خلال داستان و بدون اینکه بخواهد خللی به قصه وارد کند، میپردازد. از جمله با توجه به اینکه ابتدای داستان در زمان سلنطت رضاشاه پهلوی بر این میگذرد، وی به نقد سیاست کشف حجاب و چالشی که خانوادههای مذهبی در این بین با آن مواجه میشوند، اشاره میکند و نکته جالب اینکه، شخصیتهای قصه، برای در امان ماندن از چنین چالشهایی، به کشوری غربی، فرانسه، مهاجرت میکنند.
سینمایی "آژانس شیشه ای"
کمتر کسی است که «آژانس شیشهای» را ندیده باشد. فیلمی ساخته ابراهیم حاتمی کیا محصول سال ۱۳۷۶ که در زمان اکران با اقبال بسیار خوب منتقدان و مخاطبان روبرو شد و در شانزدهمین دوره جشنواره فجر برنده ۸ سیمرغ بلورین شد. همکاری بزرگانی چون پرویز پرستویی (حاج کاظم)، رضا کیانیان (سلحشور) و حبیب رضایی (عباس) بهعنوان مجموعه اصلی بازیگران و فیلمبرداری بسیار درخشان عزیز ساعتی و تدوین بسیار عالی هایده صفی یاری که نقش مهمی در روایت فیلم بازی میکند و موسیقی شاهکار مجید انتظامی در کنار کارگردانی قوی حاتمی کیا شاهکاری آفریده است که تا به امروز شاید خود حاتمی کیا از بازآفرینی آن ناتوان مانده است.
فیلمی که بیشک یکی از تأثیرگذارترین و مهمترین آثار سینمای ایران بعد از انقلاب است. فیلمی چون آژانس شیشهای تاریخمصرف ندارد و دیدن دوباره آن در این روزها خالی از لطف نیست.