گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجوـ نرگس روزبه؛ اینکه زنگهای بسیاری در مدرسه نشستیم و چشم دوختیم به معلمی که از انسانهای اولیه شروع کند و پایان سال هم ماجراهایی از ایرانِ دههی پنجاه و شصت برایمان بگوید را به آدمهای زیادی مدیون هستیم. یکی به آنان که در روزگار خودشان، «دقیق مینوشتند» و یکی هم به آنان که «خوب میدیدند». «چشمانِ تاریخ» ماجرای آنان است که خوب دیدهاند، ماجرایی از تاریخی که بر ما گذشت و حتی تاریخی که نوادگانمان در کتابها میخوانند. «چشمانِ تاریخ» برنامهای برای حافظهُٔ تصویری ما، در روزگاری که لحظههای قطعی زود میگذرند و به تاریخ میپیوندند. قرار است با عکاسها درباره لحظات ناب و تجربههای منحصر به فرد ثبت شدهشان گفتگو کنیم. به اهمیت تاریخ و حافظه بصری ملتها بپردازیم و درباره نسبت متقابل عکسها و تاریخ صحبت کنیم. در خلال گفتگوها هم عکسهایی را مرور خواهیم کرد که در ثبت بخشی از تاریخ و وقایع مختلف ایران و جهان نقش داشتهاند. عکسهایی که احتمالا بسیاری از آنها در صفحات مجازی دیدهایم اما از لحظات قبل و بعد از ثبت شدنشان از زبان عکاس، چیزی ننوشتهایم. دراولین قسمت از برنامه «چشمانِ تاریخ» با مهدی قاسمی، عکاس و سردبیر سابق سرویس عکس ایسنا و حامد ملکپور، عکاس خبری به گفتگو نشستیم که بخشی از آن را میخوانید:
مهدی قاسمی پیرامون اهمیت تاریخ بصری و تأثیر آن بر افکارعمومی، و جایگاه عکاسی خبری در ایران، گفت:« میتوانم بگویم در کشور ما متاسفانه اکثر مسئولین به این مسئله توجهی ندارند. در برهههایی از تاریخ ایران به دلایل مختلف این موضوع اهمیت پیدا کرد اما نگاه همیشگی به جایگاه عکس در ایران هیچوقت جدی نبوده. ما از انقلاب و جنگ عکسهای زیادی داریم و به همان واسطه خیلی در مردم اثرگذارند. عکسهای آن دوران آنقدر زیادند که تا دهسال آینده میتوانند سالی ۵ تا کتاب از آن دربیاوردند؛ چراکه در آن زمان آزادی عمل خوبی برای عکاسان وجود داشت. جنگ و انقلاب نقطه قوت تاریخ تصویری ایران است. اگر امثال سعید جانبزرگی و ساسان مویدی و باقی عکاسها در جنگ نبودند ما از حلبچه چه میدیدم؟ اگر آن زمان میگفتند اینجا امنیتی است و عکاسها نیایند ما چجوری ثابت میکردیم ایران را بمباران شیمیایی کردند؟ این مسئله امنیت اگر در سطح کلان برنامهریزی شود و خط قرمزهای دقیق و مشخصی داشته باشیم، همه مشکلات حل میشود. مشکل این است که این خط قرمزهای الان خیلی سلیقهای است و هرکس تعریف خودش را از امینت دارد.»
او ادامه داد:« من خودم برای مذاکرات در وین بودم، ما نمیتوانستیم همیشه در محل مذاکرات حضور پیدا کنیم؛ ما از بیرون همه اتفاقات را میدیدیم؛ مذاکرات تمام شد، عکاس جانکری یک مجموعه عکس منتشر کرد. اما آن مجموعه عکس از زاویهٔ نگاه خودشان بود؛ وزارتخارجه ما چه منتشرکرد؟ در طول تاریخ یکبار بعد از انقلاب، رئیس جمهور ایران با رئیسجمهور آمریکا تلفنی صحبت کردند؛ کاخسفید دقیقا عکس همان لحظه را منتشر میکند. ما از آن لحظه چه عکسی داریم؟ در نهایت یک عکس آرشیوی که برای ۷ سال پیش است و رئیسجمهور تلفنی به دست دارد را منتشر میکنیم فارغ از اینکه عکس باید برای همان لحظه باشد و این صداقت باید در عکسهای خبر ما حضورداشته باشد. اهمیت عکس از همین چیزهای خرد شروع میشود تا برهههای مهم تاریخ! آنها از اتاق جنگشان دقیقا لحظهٔ تصمیمگیری برای زدن بنلادن عکس دارند، ما از لحظههای مهمتاریخمان چه عکسی داریم؟»
حامدملکپور در همین راستا پیرامون اهمیت ثبت لحظات از شخصیتها و قهرمانان مهم تاریخ ایران ادامه داد:« ما چندتا قهرمان مثل حاجقاسم سلیمانی در کشور داشتیم؟ چرا نباید در یک فضای حفاظت شده و امن از آدم قابل اعتمادی استفاده کنیم و اصلا نیازی نیست عکسی را در لحظه منتشر کنید فقط این آدم همیشه همراه حاجقاسم باشد، همیشه حضور داشته باشد، حاجقاسم لحظه به لحظه زندگیشان عکس است. حضورشان در هرجایی در هر منطقه و فضایی مهم است. همه که میدانستند بالاخره حاجقاسم شهید میشوند. خب چرا ما برای قهرمانی مثل ایشان هیچوقت همچین فکری نکردیم؟ خیلی از عکاسها تلاش کردند تا این اتفاق را رقم بزنند حتی گفتند اصلا خودتان یک عکاس مورد اعتماد انتخاب کنید اما فقط بگذارید همهچیز ثبت شود حتی اگر قرار نباشد به این زودیها منتشر شود.»
در ادامه برنامه قاسمی درباره دوراهی بین امنیت و اهمیت ثبت لحظه، گفت:« به شخصه عکاسی هستم که بسیار روی نکات امنیتی حساسم، در بازدیدی که آقای جهانگیری از نیروگاه انرژی اتمی داشتند، به عنوان عکاس شخصاً از آقای صالحی خواستم تا اگر کسی در این جمع حضور دارد که نباید در عکسها باشد، او را کنار بکشد تا مبادا بخاطر یک عکس ما شخصیت مهمی ترور شود. اما نمیتوانم بپذیرم همه چیز چهره امنیتی به خود بگیرد. من یکبار بعد از ماجرای امضای برجام به آقای کمالوندی گفتم همه جا بحث سر این است که بعد از برجام در راکتور اراک سیمان ریختند. این جنجال و حواشی تنها با یک عکس تمام میشود. یک عکس از وسط راکتور منتشر کنید که آیا سیمان ریختنید یا نه! وسط راکتور که در همه دنیا یکی است. هیچ مشکل امنیتی هم ندارد. شما میتوانید تصویری ارائه دهید که مسائل امنیتی هم رعایت شود اما موضوع اصلی هم خاتمه یابد. حتی حتما نباید انتشار عمومی پیداکند میتوانید تصویر را به مجلس ببرید و از همانجا موضوع را روشن کنید.»
در ادامه برنامه عکسهای جنجالی سالهای اخیری که حامدملک پور آنها را ثبت کرده بود مرور شد و او درباره تفاوت نگاه دولتهای ایران به عکاس ها و خبرنگاران گفت:« چند فریم خاطرهساز از هیئت دولت دارم. یکی از عکسها عکس آقای جهانگیری با محافظ پشتسرشان است. من بعد از گرفتن این عکس خودم هفته بعد در جلسه هیئت دولت حاضر نشدم. اما باید بگویم بازهم آقای جهانگیری به نسبت آقای روحانی حساسیتهای کمتری دارند. و یا حتی میتوان گفت حساسیت خاصی ندارند. و حتی وقتی این عکس ثبت میشود یعنی آقای جهانگیری در میان خبرنگاران حضور پیدا میکنند اما در این دولت ما با اتفاق ویژهای درگیر بودیم آن هم عدم حضور آقای روحانی در جمع ما یا حیاط هیئت دولت بود. آقای روحانی نه تنها حضور پیدا نمیکنند بلکه حتی موقع ردشدنشان هم ما باید پشت به ایشان بایستیم و نباید حتی ایشان را ببینیم. من به خاطر دارم که آقای احمدی نژاد و حتی آقای خاتمی همیشه در جمع عکاسان و خبرنگاران حاضر میشدند. من امیدوارم در دولت جدید اتفاقات مثبتی در این امر بیفتند.»
فیلم کامل این گفتگوی دیدنی را میتوانید ببینید: