به گزارش گروه استانها خبرگزاری دانشجو، وجود قاسم سلیمانی با آنچه شهدای کربلا داشتند به طور کامل قابلمقایسه است و وجود این شباهت ها، هنر امام راحل در بنیانگذاری جریانی است که میتواند در مقام پرورش و تربیت به جایگاه رشد انسانی برسد که با شهدای کربلا قابلمقایسه باشد.
افتخار همه ایثارگریها و فداکاریهای شما پاسداران در پهنه تاریخ انقلاب اسلامی باعث شده تا سپاه، محور اقتدار نظام و انقلاب باشد.
استنادات قرآنی، روایی و منطقی فراوانی وجود دارد که ثابت میکند ماجرای کربلا، مقدمهای برای ظهور حضرت بقیةالله (عج) است. اینکه در روایت آمده وجود اقدس امام زمان (عج) در لحظه ظهور، پشت به خانه کعبه میدهد و میگوید «أَلا یَا أَهلَ الْعالَم، إِنّی أَنَا الْمُنْتَقِم، إِنَّ جَدِّیَ الُحَسین قُتِلَ عَطشانا»، یک جنبه از آن همان حالت معنوی و احساسی آن است، اما در عمل، پرده از این حقیقت بر میدارد که مفهوم مهدویت و فرهنگ شهادت، دو معنای متناظر و بههمپیوسته است. همه اینها نشانه یک همبستگی و اتحاد محتوایی است.
مکتب حسینی، آیین نامه فرهنگ پاسداری
نماینده، ولی فقیه در استان خراسان رضوی خاطرنشان کرد: طبق استشهادات قرآنی برخواسته از سوره مبارکه فجر، اکنون در زمان «وَاللَّیلِ اِذا یَسر» هستیم یعنی زمانی که شب حاکم است و اگرچه نمونه نظام ولایی به دنیا ارائه شده و قلوب ملتها روز به روز به این محتوا گرایش بیشتری پیدا میکند، اما در هر حال، تلاشهای جدی برای براندازی این الگو در جریان است. در همین شرایط نیز فداکاری و ایثارگری به نفع ارزشهاست که ضرورت مضاعف پیدا میکند.
امتیاز بزرگ امام راحل این بود که از مراتب عالی حکمت برخوردار بود و این در سیره عملی مقام معظم رهبری هم استمرار یافته است. نمود عملیاتی این حکمت نیز آن است که ایشان روز ولادت امام حسین (ع) را روز پاسدار نامیدند و آن هم در شرایطی رخ داد که هنوز سه ماه به آغاز دفاع مقدس مانده بود. اینکه روز ولادت حضرت سیدالشهدا (ع) به این نام معین شد، در عمل شرایطی را رقم زد که یک آییننامه جامع برای پاسداری شکل بگیرد و معلوم شود پاسدار تام و تمام موردنظر انقلاب اسلامی، شخصیتی است که بتواند به سبک ایثارگری حضرت سیدالشهدا (ع) برای اسلام، وجود خود را فدای انقلاب کند.
با این نامگذاری، امام راحل به همه یاد داد هر آنچه در تاریخ از ایثارگریهای حضرت سیدالشهدا (ع) و حماسه جاودان کربلا وجود دارد، همه نشانههایی است که در وجود یک پاسدار باید باشد. اینکه انسان به پیروی از مکتب حسینی، هرچه در توان دارد به پای دین خدا بریزد، این آموزه فرهنگ پاسداری و منشعب از مکتب اباعبدالله (ع) است.
از آن زمان ۴۳ سال میگذرد و پهنه عملیات ۴۳ ساله سپاه پاسداران از آن روز تا الآن از یک عنوان به یک فرهنگ تسری یافته و نهفقط مرزهای ایران اسلامی بلکه سرتاسر منطقه را دربرگرفته است. اینکه میگوییم پاسداری تبدیل به یک فرهنگ شده، گزافه نیست.
خدا رحمت کند مرحوم سلیمانی را. امتیاز برجسته هویت او که نمادی از سپاه بود، علاوه بر حُسن تدابیر و مجاهدتش بیش از همه به اراده و استمرار او در ایثارگری بازمیگردد. اینکه مردی از سال ۱۳۵۹ به جبهه برود و تا سال ۱۳۹۸ در جنگ بماند، این چقدر شبیه شهدای کربلاست؟ وجود قاسم سلیمانی با آنچه حبیب ابن مظاهر، زهیر ابن غین یا عابس ابن شبیب داشت به طور کامل قابلمقایسه است و وجود این شباهت ها، هنر امام راحل در بنیانگذاری جریانی است که میتواند در مقام پرورش و تربیت به جایگاه رشد انسانی برسد که با شهدای کربلا قابلمقایسه باشد.
شما برادران که در این کشور، مزین به این کسوت هستید، سعی کنید فرهنگ پاسداری را بر زندگی خود حاکم کنید. عزیزان من، اینجور نیست که در فرهنگ پاسداری، بحث درجه، رتبه، پیشرفت یا درآمد مطرح باشد. روز عاشورا، حضرت سیدالشهدا (ع) به کدامیک از یاران خود پست و مقام و رتبه داد؟ درست است که پاداش اخروی دیدند، عاقبت بخیر شدند و آن طرف همنشین انبیای الهی و آبرومند در دنیا و آخرت هستند، اما این طرف چیزی جز جاندادن و ذبحشدن در راه دین خدا نصیبشان نشد.
شهادت ارادی است، نصیبشدنی نیست
برادران، عزیزان من، انسان محکوم به مرگ است. عمده مواقع نیز چارهای جز جاندادن وجود ندارد. با این حال، تفاوت فرهنگ پاسداری این است انسانی تربیت میکند که نشاط جاندادن دارند؛ یعنی همان چیزی که در مدافعان حرم به وضوح میدیدیم که در میان وحشت رایج و فراگیر، به دل دشمن میزدند، از مرگ باکی نداشتند و همین نشاط در جاندادن هم آنها را به توفیق میرساند.