گروه اقتصادی «خبرگزاری دانشجو» - حسین شرفی؛ در یک تقسیم بندی، فعالیت اقتصادی را می شود به دو حوزه خصوصی و عمومی تقسیم کرد که بخش خصوصی نماینده مالکیت، تصدی و مدیریت غیردولتی و خصوصی است، در صورتی که در بخش عمومی اقتصاد، دولت نقش آفرینی می کند.
این مفهوم از اوایل دهه 1980 میلادی رواج یافت که از آن پس روز به روز کشورهای بیشتری به سمت آن حرکت کردند و امروز به نوعی به نظریه غالب در عرصه اقتصادی تبدیل شده است.
ما نیز برای ارتقای اقتصادی کشور این سیاست را چند سالی است که دنبال می کنیم و از سال 84 با ابلاغ فرمان سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی به صورت جدی تر پیگیری شد.
یکی از شیوه هایی که خصوصی سازی در جوامع مختلف انجام داده بازار سرمایه، خصوصاً بورس اوراق بهادار است که کارنامه خوبی در این زمینه دارد.
در واقع نسبت بورس اوراق بهادار و خصوصی سازی در طول سالیان گذشته یک طرفه نبوده است؛ به طوری که اموال و دستگاه های دولتی در مالکیت و تصدی از بخش دولتی به بخش خصوصی واگذار می شود و غالباً پس از واگذاری میزان بازدهی و بهره وری آنها رشد یافته و همین عامل شتاب جریان خصوصی سازی در بسیاری از کشورها می شود.
بررسی ها نشان می دهد از اوایل دهه ۹۰ میلادی تا کنون که بیشتر از 100 کشور جهان، خصوصی سازی فعالیت های اقتصادی را به عنوان یک ابزار سیاست اقتصادی پذیرفته اند، گسترش برنامه های خصوصی سازی با رشد سریع حجم معامله ها در بورس های اوراق بهادار همراه بوده است.
تا کنون شیوه های متعددی برای واگذاری و خصوصی سازی اموال و شرکت های دولتی آزمون شده که کارنامه بازار سرمایه به چند دلیل بهتر از باقی شیوه ها بوده است. نخستین عامل شفافیت است. شفافیت در ارزش گذاری یک شرکت عامل بسیار کلیدی است. شرکت ها برای ورود به بازار سرمایه ناچارند تمام املاک و اموال و بدهی ها و هزینه ها و درآمدهای خود را لیست کنند و به این ترتیب ارزش واقعی یک شرکت مشخص می شود و ریسک معامله کاهش می یابد.
افزایش سرعت خصوصی سازی از دیگر دستاوردهای بازار سرمایه است؛ چرا که بسیاری از شرکت ها به دلیل عظمت و ارزندگی بالا، مشتری واحدی در بیرون ندارند و یا مدت زمان زیادی نیاز است تا فردی علاقه مند و مستطیع برای خرید شرکت پیدا شود، اما در بورس اوراق بهادار به دلیل انباشت سرمایه ها، هزاران سرمایه خرد به یک سرمایه کلان تبدیل می شود که بیرون از این بازار به سختی یافت می شود.
نقدشوندگی بالا مزیت دیگر خصوصی سازی از طریق بازار سرمایه است و این باعث کاعش ریسک خریدار و افزایش سرعت معاملات می شود.
خاصیت دیگر بازار سرمایه این است که از ایجاد رانت جلوگیری می کند و مانع می شود شرکت ها از حالت دولتی به حالت شبه دولتی تبدیل شوند و در واقع خصوصی سازی واقعی از این طریق بیش از طرق دیگر ممکن است.
در مقابل بازار سرمایه نیز از این شیوه خصوصی سازی منتفع می شود و با ورود شرکت های جدید به این بازار، سرمایه ها و سرمایه گذاران جدید به سمت این بازار می آیند و روز به روز بر حجم این بازار اضافه می کنند که به افزایش قدرت و تاثیرگذاری این بازار در میان دیگر بازارها منتهی می گردد و توجه بیشتر مسئولان را به خود جلب می کند.
در مجموع می توان ادعا کرد عرضه سهام شرکت ها در بورس اوراق بهادار بهترین شیوه خصوصی سازی در اقتصاد است و این دو پدیده تأثیر و تأثر مستقیم بر یکدیگر دارند و تقویت یکی دیگری را قدرتمندتر خواهد کرد.